آفتابنیوز : اگرچه شهردار، مجری تصمیمات شوراست، اما با اینحال، مدیریت صحیح و تصمیمات نهایی او است که میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. شهردار بهعنوان کلیددار شهر نقش پررنگی را در امور شهری ایفا میکند، بنابراین هر چقدر هم که اطرافیان و معاونانش متخصص باشند باز هم نقش شهردار بهعنوان تصمیمگیرنده در اداره مدیریت شهر و درک فضای شهری بسیار مهم است.
به گزارش آفتابنیوز؛ بنابراین با بررسی نقش شهردار و اولویت فاکتورهای لازم برای انتصاب مدیریت شهری این نکته مهم است که اساسا شهردار باید یک چهره سیاسی باشد یا متخصص؟ تقریباً بیش از دو دهه است که مدیریت شهری تهران در دست شهردارانی بوده که صبغه و سابقه سیاسی آنها بیشتر از دیگر تخصصهای آنان بوده است. با آسیبشناسی از فضای مذکور اکنون این ایده مطرح میشود که آیا امکان بروز شرایطی وجود دارد که شهردار نتواند از نهاد شهرداری پلی برای رسیدن به ریاستجمهوری نسازد. پیشینه و گذشته نهاد شهرداری تهران خلاف این رویه را ثابت کرده است؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ١۵شهردار بهعنوان کلیدداران ساختمان بهشت مدیریت شهر تهران را در دست گرفتهاند. با این تعریف نگاهی به سابقه شهرداران تهران نشان میدهد همه آنها سابقه فعالیت در حوزه سیاسی را در کارنامههایشان داشتهاند.
پیشینه شهرداران با گرایش سیاسی
اگر به پیشینه نه چندان دور انتخاب شهرداران تهران نقبی بزنیم، متوجه نکته اساسی خواهیم شد؛ از انتخاب نهمین شهردار تهران در دوران پس از جنگ شروع کنیم که کسی نبود جز غلامحسین کرباسچی. کرباسچی بعد از پایان جنگ و در دولت هاشمیرفسنجانی شهردار تهران شد. کرباسچی پیش از آنکه شهردار تهران شود، استاندار اصفهان بود. اقدامات عمرانی کرباسچی در اصفهان آنچنان چشمگیر بود که او را به تهران فراخواندند و مدیریت شهر را به او سپردند. در آن دوره انتصاب شهردار به دست دولت انجام میشد، اما پس از پایان دوران شهرداری او انتصاب شهردار در حیطه مسئولیتهای شورای شهر قرار گرفت. کرباسچی در سال ۱۳۷۷ به اتهام جرایم مالی محاکمه و از شهرداری تهران کنار گذاشته شد. اگرچه بسیاری بر این اعتقادند که کرباسچی در این مورد استثناست؛ او هم متخصص شهری بود و هم سیاستمدار. پس از غلامحسین کرباسچی، مرتضی الویری به مدت دو سال و هشت ماه بهعنوان شهردار تهران منتصب شد. او چهره شناختهشدهای در میان فعالان سیاسی قبل از انقلاب است و پس از انقلاب نیز نماینده سه دوره نخست مجلس شورای اسلامی بوده است. در زمان الویری که انتصاب شهردار به دست شورای شهر افتاده بود، او بهعنوان یک چهره اصلاحطلب پا به ساختمان پاستور گذاشت. محمدحسن ملکمدنی و محمدحسین مقیمی به ترتیب یازدهمین و دوازدهمین شهرداران تهران بودند که مدت زمان شهرداربودنشان بسیار کوتاه بود. ملکمدنی که سابقه شهرداربودن در اصفهان را داشت، ١٠ماه شهردار پایتخت بود و مقیمی در فاصله سالهای ٨١ تا ٨٢ به مدت چهارماه سرپرست شهرداری تهران شد. محمود احمدینژاد دوسال و دوماه شهردار تهران بود و بعد از آن رئیسجمهوری دولتهای نهم و دهم شد. او سوابقی همچون فرمانداری ماکو و خوی و استانداری استان اردبیل را دارد، اما در کنار اینها بهعنوان یک چهره سیاسی از جناح اصولگرایان شناخته میشد. احمدینژاد به عنوان آغاز کننده راهی بود که در آن به نوعی راه پاستور از بهشت میگذشت و امروز این رویکرد به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. محمدباقر قالیباف آخرین شهردار تهران که رکورد نشستن بر جایگاه شهرداران پس از انقلاب را شکست. او ١٢سال است که بیوقفه بهعنوان شهردار تهران فعالیت میکند. قالیباف یکی از چهرههای حزبی و سیاسی کشور نیز بوده و هست. فرمانده سابق نیروی انتظامی نیز از جمله شهردارانی بوده که عطش زیادی داشت تا از خیابان بهشت به پاستور رحل اقامت کند اما با ناکامی مواجه شد.
مدل شهردار ـ رئیسجمهوری، خطر تبدیل به سنت
براساس رهیافتهای جدید در جهان معاصر برای درک بهتر دنیای بیرون و واقعی از مدلهای مختلفی استفاده میشود. مدل شهردار- رئیسجمهوری یکی از این مدلهاست که برای توضیح انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۸۴ کاربرد داشت. این مدل همانند آن دسته از مدلها در حیطه علوم انسانی که محدود به زمان و مکان و وابسته به اجزا سازنده و متغیرهای بیرونی هستند در گذر زمان جای خود را به مدلهای جدیدتری میدهند و قابل تعمیم به همه عصرها و نسلها نیست. درغیراین صورت، این تصور بوجود میآید که لازمه احراز پست ریاستجمهوری در کشور دستیابی به عنوان شهرداری تهران است. کارنامه عملکرد شهردار تهران و کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری دو مقوله متفاوت است و نباید شائبه چنین تصوری نیز در اذهان عمومی پدید آید که برخورداری از موقعیت شهرداری پیش نیاز رسیدن به ریاستجمهوری است. در سال ۸۴، شهرداری یک نهاد بود در کنار سایر نهادهای اجتماعی. طبق مدل شهردار- رئیسجمهوری در انتخابات نهم لایه رویین شهرداری و در لایه زیرین مسجد قرار داشت. تکرار مدل شهردار- رئیسجمهوری منطقی نیست. شاید تعدادی از شهرداران پایتخت از اول سودای مسئولیت دولت را در سر داشتهاند اما شرایطی دست به دست هم داد تا در سال ۸۴ یک بار این اتفاق بیافتد و این به معنای آن نیست که باید آن را برای مردم رویه کنیم. این راه رفته را نباید دوباره تجربه کرد. در انتخاب شهردار باید فراتر از رقابت سنتی اصولگرایی- اصلاحطلبی فکر و عمل کرد و میتوان به مدل رویآوری به شخصیتهای مستقل و متخصص جامعه بیاندیشیم.
شهردار آینده از دستهبندیهای سیاسی دوری کند
به کارگیری رویکردهای سیاسی برای انتخاب نهاد شهرداری در نگاه جامعه نیز نتوانسته به امر پسندیدهای تبدیل شود و تعداد کسانی که با گزینههای سیاسی مخالفاند بسیار بیشتر از موافقان آن است؛ «مرتضی» اولین نفری است که گپ و گفت با ما برای این مهم را قبول میکند. وی که مردی میانسال و صاحب یک داروخانه است، تصریح میکند: مطالبه تعداد زیادی از تهرانیها، انتخاب شهرداری غیر سیاسی برای پایتخت است. شهرداری که با مشکلات شهر و راه حلهای آن کاملا آشنا و تخصص لازم برای اداره امور شهر را نیز داشته باشد. وی دوری از جناحبندیهای سیاسی، تلاش برای بهبود وضعیت عمرانی شهر و توسعه فضای سبز را به عنوان دیگر مواردی یاد کرد که مدیریت شهری آینده تهران باید در اجرای ماموریت خود مد نظر قرار دهد. از سوی دیگر «احمد» که کارمند بانک است، با تاکید بر این که چهره آینده شهرداری تهران باید فردی متخصص و انتخابی غیرسیاسی باشد، ادامه میدهد: برای برطرف کردن مشکلات پروژههای بزرگی نظیر قطار شهری، کنترل ترافیک و آلودگی هوا باید شهرداری متخصص داشته باشیم تا ضمن پرهیز از دیگر فعالیتها، در امور اداره شهر نیز تخصص کافی داشته باشد. «سینا» که مشغول گذراندن دوران خدمت سربازی است نیز بر متخصص و «شهرشناس» بودن شهردار تهران تاکید میکند و میگوید: بهتر است در تهران پروژههای مهم و بزرگی که به خدماترسانی بیشتر کمک کند مورد بهرهبرداری قرار گیرد، ضمن این که شهردار تهران نباید از سرعت عمل در به پایان رساندن پروژههای بزرگ شهری غافل شود. «رامین» که بازنشسته آموزش و پرورش است، نظری خلاف دیگران دارد و میگوید: تهران در ردیف بزرگترین و پرجمعیتترین پایتختهای جهان قرار دارد و نیازمند است که شهردار آن فردی سیاستمدار باشد. وی در ادامه معتقد است: با توجه به اینکه تهران مجموعه متکثری از افراد با سلایق مختلف زندگی میکنند و سبک زندگی در آن با دیگر نقاط ایران متفاوت است، لازم است که شهردار مورد نظر چهرهای سیاسی باشد.
شهردار نباید از جناح سیاسی خاصی باشد
در این میان سیاستمداران و چهرههای حزبی هم بر انتخاب شهردار غیر سیاسی و غیر حزبی تاکید دارند. حمیدرضا ترقی، عضو حزب موتلفه اسلامی در این مورد میگوید: اگر شهردار فردی باشد که تمامی دستگاههای مربوطه با وی همکاری کنند موفقیت بیشتری را در مدیریت خود به دست خواهد آورد. دخیلسازی گرایشهای حزبی و جناحی مشکلات مردم را دو چندان میکند. ترقی عضو حزب موتلفه اسلامی در مورد ویژگیهای یک شهردار ایدهآل که باید شورای شهر آن را معیار انتخاب خود قرار دهد اظهار کرد: شهردار اگر از سابقه و توانایی اجرایی بالا برخوردار نباشد و اشراف کافی به مجموعه مسائل اقتصادی، عمرانی، محیط زیست و فرهنگی نداشته باشد نمیتواند یک موفقیت بالایی را کسب کند. وی افزود: مردم انتظار دارند شخصی که مدیریت شهر را برعهده میگیرد از توانمندیهای بالایی برای اداره شهر بزرگ تهران برخوردار باشد و بتواند بر اساس منافع مردم با بخشهای مختلف ارتباط برقرار کند. ترقی بیان داشت: شهردار باید توانایی کسب درآمد را داشته باشد و به گونهای عمل کند که به مردم فشاری وارد نیاید و در مصرف سرمایه نیز باید به گونهای مدیریت کند که سرمایه شهرداری به هدر نرفته و از آن پول بهترین بهرهبرداری را برای حل مشکلات شهری انجام دهد. وی ادامه داد: اگر شهردار از جناح سیاسی خاصی نباشد و بیطرف عمل کند و عمده توجهش به مسائل عمرانی مشکلات مردم باشد قطعا سطح مشارکت مردم در شهرداری افزایش خواهد یافت.
شهردار آینده نباید سیاسی باشد
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه شهردار تهران نباید سیاسی باشد و هدفهای سیاسی خود را دنبال کند، گفت: همین رویکرد سیاسی باعث میشود، هر فردی که شهردار میشود، بعد از مدتی هوس رئیسجمهوری به سرش بزند. علی مطهری در مورد ویژگیهای شهردار آینده تهران تصریح کرد: از نظر من شهردار نباید سیاسی باشد، بلکه باید دارای رویکردی تخصصی و شهرسازی بوده و در آبادانی شهر تهران بکوشد. او با تاکید بر اینکه شهردار آینده نباید به دنبال هدفهای سیاسی خود باشد، ادامه داد: سالهای اخیر از رویکرد سیاسی شهردار ضربههای بسیار خوردیم. افرادی که شهردار میشوند، نباید در آینده هوس ریاستجمهوری به سرشان بزند چرا که ضررش را تهران متحمل میشود، لذا باید به مسئله شهردار تهران کاملا تخصصی نگاه شود و به دنبال فردی باشیم که تهران را دوباره قابل زندگی کند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در انتها به این نکته اشاره کرد که بلندمرتبهسازیها زندگی در تهران را سخت کرده و با توجه به شرایط دشوار زندگی شهروندان این شهر، شهردار آینده باید فقط به فکر آبادانی تهران باشد.
شهردار تهران باید فردی غیر سیاسی باشد
محمدرضا خباز درباره احتمال انتخاب شهردار غیر حزبی میگوید: به نظر من احتمال دارد تعامل در شورای شهر بیشتر شود و اصلاحطلبان بتوانند بقیه اعضای شواری شهر را به انتخاب یک مدیر غیر سیاسی و توانمند در زمینه اجرایی ترغیب کنند. وی همچنین افزود: انتخابات شوراهای شهر و روستا از نظر ماهیت با انتخابات ریاستجمهوری متفاوت است. انتخابات ریاستجمهوری یک انتخاب سیاسی و انتخابات شورای شهر و روستا یک کار اجتماعی و فرهنگی است. البته با تنگ نظری که هیئت نظارت انجام داد و نیروهای شاخص اصلاحطلب را رد صلاحیت کرد متاسفانه سیاسی شد. این نماینده سابق مجلس ادامه داد: با توجه به اوضاع دوره اول شواری شهر تهران میتوان به کاندیدایی امیدوار بود که کمتر سیاسی و بیشتر آشنا به مشکلات شهر تهران باشد.
مشکلاتی که مردم تهران با آن دست و پنجه نرم میکنند بیشتر شامل ترافیک و آلودگی هواست که با انتخاب شهردار کار آمد و کمتر سیاسی و آشنا به حمل و نقل و مسائل روز شهر تهران مشکلات مردم میتواند حل شود. این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: شهردار تهران باید در حوزه معاونت اجتماعی ، NGOها را گسترش بدهد.
منبع: ابتکار