آفتابنیوز : وی معتقد است که آمریکا در تلاش برای ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، سعی داشت مساله را به عنوان تهدیدی جهانی معرفی کند، اما نگاهی به پیشینه اختلافات دو کشور و استراتژی های دو طرف نشان می دهد که اختلاف آمریکا با ایران در مساله هسته ای به تلاش دولت آمریکا برای حفظ تسلط برتر خود در خاورمیانه و تقاضای ایران برای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای، باز می گردد.
امتناع بوش از مذاکره مستقیم با ایران نشان می دهد که تسلیحات هسته ای در نگرانی های آمریکا در مورد ایران، دارای اولویت نیست بلکه انکار مشروعیت جمهوری اسلامی، مساله توسعه برنامه هسته ای ایران را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
برای درک واقعی اهداف دولت جرج بوش در رساندن موضوع دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای به نقطه بحرانی می توان به مقاله تام دانلی از نئومحافظه کاران عضو موسسه اینترپرایز آمریکا اشاره کرد.
دانلی این مقاله را برای دیک چنی و دونالد رامسفلد نوشته و برای افرادی چون استفن کامبرن، لوئیز لیبی، پائول وولف و معاون بولتون که همگی در دولت جرج بوش پست های مهمی را به دست آوردند فرستاده است.
بر اساس تحلیل دانلی که در کتاب" آماده شدن برای رویارویی با ایران هسته ای" به چاپ رسید، دلیل اصلی مخالفت با برنامه های هسته ای ایران این است که این مساله می تواند بلند پروازی های آمریکا در خاورمیانه را تحت الشعاع خود قرار دهد.
وی اهداف دولت آمریکا در منطقه را در راستای پروژه ایجاد دگرگونی در خاورمیانه ارزیابی می کند. برخلاف استدلال مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه ایران به عنوان یک کشور تندرو و تهدید کننده صلح در منطقه محسوب می شود، دانلی معتقد است ایران از قدرت بیشتری برای حفظ وضع موجود در منطقه برخوردار است و می تواند مانع حضور آمریکا در خلیج فارس و منطقه وسیع تر( خاورمیانه) شود.
وی می افزاید: ایران هسته ای تنها به این خاطر که می تواند این سلاح ها را در اختیار گروه های تروریست قرار دهد خطرناک نیست بلکه از این رو مورد توجه قرار گرفته که استراتژی ـ آمریکا برای ایجاد خاورمیانه بزرگ را تهدید می کند.
خطر بزرگتر این است که تعقیب رهیافت توازن قدرت با ایران هسته ای، استراتژی مبتنی بر آزادسازی آمریکا را تضعیف خواهد کرد. اگر چه دانلی توضیحی در این خصوص ارائه نمی دهد اما می توان دریافت که کنار رفتن گزینه تغییر رژیم در ایران به عنوان بخشی از این استراتژی( آزادسازی) عامل تضعیف آن خواهد شد.
در واقع می توان گفت برنامه هسته ای ایران این فرصت را در اختیار دولت آمریکا قرار داده است که سلسله مراتب قدرت در خاورمیانه را نظم دوباره ای ببخشد و با حذف جمهوری اسلامی جریان قدرت در این منطقه را به سود خود به پیش ببرد.
در همین راستا می توان اهداف پنهان ایران در مساله هسته ای را به رسمیت شناخته شدن در منطقه خلیج فارس و در مقابله با آمریکا توصیف کرد.
نجمه بزرگمهر، روزنامه نگار ایرانی عضو موسسه بروکینگ نیز معتقد است مبارزه تهران با واشنگتن به خاطر نقش منطقه ای است.
در این راستا ایران از هر اهرم فشاری برای پیروزی استفاده می کند و غنی سازی به ابزار مبارزه تبدیل شده است.
در واقع ایران نیز پس از رد پیشنهاد مذاکره مستقیم از سوی آمریکا فهمیده است که مشکل واشنگتن نه با سیاست های ایران بلکه با قدرت منطقه ای آن است.
اما بنا به گفته کارشناسان آنچه که ایران به دنبال آن است نه دستیابی به سلاح هسته ای بلکه به رسمیت شناختن وضعیت ایران در سلسله مراتب قدرت در خلیج فارس است.
ایران معتقد است که حفظ ثبات در منطقه از طریق توافقات دیپلماتیک با آمریکا امکان پذیر است. این در حالی است که دولت جرج بوش برای گسترش تسلط خود در خاورمیانه از تهدید استفاده از زور و یا حتی جنگ بر علیه ایران بهره می جوید.