آفتابنیوز : تاجیک در این مقاله ضمن بررسی تاریخی جریانات چپ مارکسیستی در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به بیان علل مؤثر ایجاد تغییر گفتمانی در این جریان و اختیار کردن استراتژی ها و تاکتیک های نوین مبارزاتی آن پرداخته است.
خلاصه این سخنرانی به شرح ذیل است:
اجازه بدهید بحث خود را با ارائه تصویری کلی از جریانات عمده چپ مارکسیستی در ایران آغاز کنیم.
در آستانه انقلاب، چهار خط چپ مارکسیستی از یکدیگر قابل تفکیک هستند. این چهار خط عبارتند از:
1- خط یک چپ: طرفداران کامل سیاست شوروی و رهبری آن و معتقد به مشی پارلمانی و سیاسی، نظیر حزب توده و سازمان اکثریت (فرخ نگهدار)
2- خط دو چپ: که معتقدین به مشی چریکی و منتقد به شوروی که گروه هایی مانند اقلیت، اشرف دهقان را شامل می شود.
3- خط سه چپ: معتقدین به مشی مبارزه توده ای و مبارزه با شوروی به عنوان سوسیال امپریالیسم که گروه هایی نظیر پیکار، رنجبران و اتحادیه کمونیست ها را شامل می شود.
4- خط چهار چپ: معتقدین به مشی مبارزه توده ای و تحلیل رویزیونیستی از شوروی که تنها گروه آن راه کارگر می باشد.
جنبش چپ مارکسیستی ایران، در طول حیات خود تحولات گفتمانی بسیاری را تجربه کرده است. در یک نگاه گذرا به تاریخ معاصر ایران، می توان علل و عوامل زیر را به عنوان مؤثرترین متغیرهای ایجاد تغییر گفتمانی در این خطوط دانست.
1- بروز شکاف در جنبش بین الملل و جریان مائوئیسم
2- انقلاب کوبا و چه گورا
3- شکست تجربه سوسیالیسم
4- گلاسنوست و پروستاریکا
5- پایان جنگ ایران و عراق
6- آمبورزوازه شدن پرولتاریا
7- به سر عقل آمدن سرمایه داری
8- خوانش های جدید از مارکسیسم و عبور از مارکسیسم ارتدکسی
9- پدیده دوم خرداد
10- جهانی شدن
در شرایط کنونی، نشانه های این تغییر یا دگردیسی و یا استحاله گفتمانی را می توان در موارد زیر جستجو کرد:
- فاصله گیری از دگماتیسم
- فاصله گیری از سکتاریسم
- فاصله گیری از رادیکالیسم
- فاصله گیری از دترمنیسم
- فاصله گیری از طبقه گرایی
- فاصله گیری از گوهرگرایی
- فاصله گیری از اقتصادگرایی
- فاصله گیری از کاست گرای تشکیلاتی
- فاصله گیری از کلام محوری
- نقد دیکتاتوری پرولتاریا
- نقد الزامی بودن قهر انقلابی (رویکردی ملی – دموکراتیک)
- نقد ایده آوانگارد (پرولتاریا)
- نقد طبقه گرایی
- نقد چپ روی و چپ نمایی کودکانه و رادیکال
- نقد راست کیشی ایدئولوژیک
- تقدم و ترجیح اجتماع بر سیاست
- تقدم و ترجیح جنبش بر سازمان
- تقدم و ترجیح وسیله بر هدف
- تقدم و ترجیح زندگی بر مبارزه
- تقدم و ترجیح علنیت بر مخفی کاری
- تقدم و ترجیح کارگزاری بر نمایندگی
- تقدم و ترجیح چندگانگی بر تمرکز
- تقدم و ترجیح هویت بر قدرت
روکش گفتمانی ای که گروه های متحول شده برای خود انتخاب کرده اند، روکش «ملی – دموکراتیک / سوسیال دمکراسی» است. مشی مبارزاتی کنونی آنان، یک مشی «رفرمیستی» است. منظر کلی گفتمانی آنان، قیاسی است و دقایق اصلی گفتمان آنان عبارتند از:
- جامعه مدنی
- انتخابات آزاد
- مبارزه ضد استبداد
- آزادی سیاسی و فرهنگی
- تضمین حقوق و آزادی های فردی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر
- اصل تناوب قدرت و انتخاباتی بودن سران کشور
- بی اعتباری هرگونه ادعای امتیاز موروثی، دینی و مسلکی در امر حکومت
- جدایی دین و مسلک از حکومت
- توسعه پایدار
- امنیت اجتماعی
- فرصت های برابر برای همگان
- همزیستی متعادل انسان با محیط زیست
- اعتقاد به برابری کامل حقوق همه شهروندان بدون در نظر گرفتن تفاوت های قومی، زبانی، مذهبی و شیوه های زندگی فردی
- عدم تمرکز اداری و حکومت محلی
- مبارزه سیاسی مسالمت آمیز از طریق برگزاری همایش، تحصن، راه پیمایی، اعتصاب و مقاومت مدنی و نیز مراجعه به آرای عمومی و همه پرسی
- زدودن خشونت از روابط سیاسی، اجتماعی و خانوادگی
- گسترش روابط سیاسی ایران با همه کشورها بر اساس استقلال، حقوق مساوی و منافع متقابل
- حاکمیت ملی و دموکراتیک
استراتژی ها و تکتیک های نوین مبارزاتی آنان که در چارچوب گفتمان جدید معنا می یابند عبارتند از:
1- واسازی یا ساخت شکنی گفتمان مسلط
2- مهار دال های شناور در جامعه و ارزانی داشتن مدلول های خود بدانان
3- بهره جستن از میکروفیزیک قدرت و میکروپلتیک میل ها (تقاضاها)
4- ایجاد زنجیره ای همگون از هویت های متمایز (ایجاد انتظامی در پراکندگی)
5- بهره جستن از خصلت جنبشی و نه سازمانی جامعه
6- بهره جستن از شیوه فعالیت شفاهی و علنی
7- بهره جستن از منطق تعیین چند جانبه
8- دیالوگ و مفاهمه
9- ساماندهی جنبش کارناوالیسم
10- برجسته کردن چهره «رضایت» (در مقابل «زور») هژمونی
11- طرح رادیکال دموکراسی
12- تأکید بر زندگی روزمره
13- ایجاد انجمن ها و احزاب اپوزسیون مشرب مجازی
14- اعمال هژمونی از طریق جامعه مدنی
15- مصادره گفتمانی – شخصیتی
16- پروراندن «روشنفکران خاص»
17- مبارزه محلی
18- حاد کردن خصلت اعتراض های عمومی (اجتماعی ـ سیاسی)