آفتابنیوز : مردی که یکی از
دوستانش را برای صرف شام به خانهاش دعوت کرده بود، نمیدانست که او دزد
سابقهداری است که برای دستبرد به خانهاش دعوتش را قبول کرده است.
هفدهم خردادماه بود که مردی به مأموران کلانتری 134 شهرک قدس خبر داد که دزد به
خانهاشزده و اموالش را بردهاست. لحظاتی بعد از این تماس بود که
مأموران راهی خانه این مرد در خیابان زرافشان شدند. شاکی گفت: امشب یکی از
دوستانم را که امیر مسعود نام دارد، برای شام به خانهام دعوت کردم. او
ساعت 8 شب بود که به خانهام آمد. بعد از صرف شام و حدود ساعت 11 شب در حال
حرفزدن بودیم که ناگهان مردی چاقو به دست وارد خانه شد. در حالی که
غافلگیر شده بودم، آن مرد چطور وارد شده، از او خواستم خانه را ترک کند که
مقاومت کرد. از امیرمسعود خواستم کمک کند تا مرد چاقو به دست را دستگیر
کرده و به پلیس تحویل دهیم. در کمال تعجب دیدم که امیر مسعود و مرد چاقو
به دست، هر دو به من حمله کردند. با تهدید چاقو دست و پا و دهانم را بستند و در یکی از اتاقها حبسم کردند.
بعد شروع به جستوجو کردند و پول، طلا و دلارهایی را که در خانه داشتم و 35
میلیون تومان ارزش داشت، سرقت و فرار کردند.
بعد از آن به سختی توانستم دستهایم را باز کنم و به پلیس خبر دهم.
بعد
از مطرحشدن شکایت، پرونده به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد.
شاکی وقتی مورد تحقیق بیشتر قرار گرفت، گفت: من از یک سال قبل به واسطه یکی
از دوستانم با امیرمسعود آشنا شدم. او میگفت که اهل اسلامشهر است، اما
آدرس دقیق خانهاش را نمیدانم. در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران پلیس در
تحقیقات میدانی موفق شدند خانه امیرمسعود را شناسایی کنند، اما متوجه شدند
که او بعد از وقوع سرقت به خانه مراجعه نداشته است.
در بررسیهای بعدی
معلوم شد که امیرمسعود چندی قبل به اتهام سرقت و زورگیری با خودروهای
مسروقه بازداشت شده و به زندان افتاده
است بنابراین متهم از زندان به پایگاه دوم پلیس آگاهی منتقل شد. او بعد از
مواجهه با شاکی به سرقت از خانه او اعتراف کرد و همدست 24 سالهاش حسن. م
را هم به پلیس معرفی کرد. متهم در توضیح سرقت گفت: میدانستم که شاکی وضع
مالی خوبی دارد، بهخاطر همین وقتی من را به خانهاش دعوت کرد، ماجرا را
برای همدستم تعریف کردم. مطابق نقشه بعد از خوردن شام در را برای حسن باز
کردم. او هم در حالی که چاقو به دست داشت، وارد شد و با کمک هم دست و پای
شاکی را بستیم و اموالش را سرقت کردیم. از آنجا که احتمال داشت، پلیس به
سراغمان بیاید با پولهای سرقتی راهی کیش شدیم و تفریح کردیم. بعد از آن
دوباره راهی اسلامشهر و شروع به زورگیری در پوشش مسافربر شدیم تا اینکه هر
دو بازداشت شدیم. بعد از اعترافهای امیرمسعود مأموران پلیس حسن، همدست او
را هم از زندان به پایگاه دوم پلیس آگاهی منتقل کردند. او هم در
بازجوییها حرفهای همدستش را تأیید کرد. سرهنگ کارآگاه سعدالله گزافی،
رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیقات بیشتر از دو متهم در
جریان است.
می داشتند همه جیز بهم ریخته است خداکمک کند