آفتابنیوز : جلسه
«نشانهشناسي انتقادي با رويكردي به متون هنري» با سخنراني
دكتر فرزان سجودي بيست و چهارم خرداد ماه با حضور
دكتر نامورمطلق، دكتر پاكتچي، دكتر شعيري، استادان دانشگاهها، دانشجويان و تعدادي از علاقهمندان در كتابخانه تخصصي فرهنگستان هنر برگزار شد.
دكتر سجودي در ابتداي جلسه ضمن اشاره به روشهاي به اصطلاح خنثي و اتخاذ موضع ظاهراً «بيطرف» و توصيفي در مطالعة متن به بررسي مفهوم ايدئولوژي پرداخت و گفت: «اگر ايدئولوژي را به مفهوم عام كلمه «نظامي از ايدهها» بدانيم، نشانهشناسي، ناگزير است كه در مطالعة ايدئولوژيها نقش اساسي بازي كند. نشانهشناسي نظري به مطالعه ي نشانههاي ايدئولوژيها و ايدئولوژيها، در حكم نظامهاي نشانهاي پرداختهاند.
بيهيچ معناي ضمني مثبت يا منفي، ايدئولوژي به شيوهاي كاملاً توصيفي و نه الزاماً به روشي انتقادي در حكم هر نظام از هنجارها، ارزشها و باورها دانسته شده است كه نگرشهاي اجتماعي و سياسي و اعمال يك گروه ، يك طبقه اجتماعي ، يا اجتماع در حكم يك كل را هدايت ميكند.
سپس سجودي به سابقة برداشت منفي و انتقادي از ايدئولوژي اشاره كرد و گفت: « در نگاه ماركسيستي، ايدئولوژيها نظامهايي از ايدههاي كاذب هستند. كه براي ترويج قدرت خود و مشروعيت بخشيدن به آن به كار گرفته ميشوند. اين ايدهها كاذب تلقي ميشوند ، زيرا در خدمت منافع يك طبقة بخصوص هستند. در اين ديدگاه ايدئولوژي گاهي حال و هواي اسطورهاي مييابد. . نكته اينجاست كه كسانيكه اين نگاه انتقادي به ايدئولوژي را اتخاذ كردهاند، معمولاً نظام فكري خود را يك ايدئولوژي نميدانند و به اصطلاح زير بار پذيرش اين مسئله نميروند. از ديد آنها ايدئولوژي انديشة ديگران يا حتي دشمنان است، و نظام فكري خود را علمي و عاري از خرافات و غيره تلقي ميكنند.»
سجودي در ادامه اضافه كرد:« در ميانه نشانهشناسان نيز كساني هستند كه ايدئولوژي را به طريقي خنثي و در حكم نظام فرهنگي يا نشانهاي، اجتماعي ميدانند وگروههايي نيز هستند كه تعريفي انتقادي از ايدئولوژي به دست ميدهند و آن را يك نظام معنايي ميدانند كه در پيامهاي همگاني، پنهان است و تحليل انتقادي آن ضروري است. رويكردهاي نشانهشناختي كه ديدگاه خنثي نسبت به ايدئولوژي دارند، توجه خود را بر ماهيت نشانهاي ايدئولوژي معطوف ميكنند و نشان ميدهند كه چطور ايدئولوژيها، نظامهايي نشانهاياند. كه حلقة "باختين" را از جمله پيروان اين رويكرد به ايدئولوژي دانستهاند.به اعتقاد باختين و مدودف، علم ، هنر، اخلاق، مذهب و غيره شاخههاي آفرينش ايدئولوژيكي هستند.»
وي سپس افزود:« ايدئولوژي آن طور كه "باختين" و "ملاوف" تعريف كردهاند كم و بيش مترادف «فرهنگ» است. همة فرآوردههاي آفرينش ايدئولوژيكي آثار هنري، آثار علمي، نمادها و آيينهاي مذهبي و غيره چيزهايي مادي و بخشي از واقعيت عملي و عيني هستند كه پيرامون انسان را فرا گرفته است.»
سپس سجودي با اشاره به حضور فراگير ايدئولوژي افزود:« گفتمان را نبايد عرصة تجلي نوعي انجام ايدئولوژيكي دانست، ايدة ايدئولوژي در حكم يك نيروي هنجاري (هنجار آفرين) با نظرية Dialogue و متن باز باختني در تعارض است. متون به جاي آنكه به لحاظ ايدئولوژيكي همگن باشند، مركز وقوع پديدة چند صدايياند. مسئلة واحد كمينة نشانهاي گفتمان ايدئولوژيكي، مسئلهاي است كه در مطالعات "باختين"، "ملاوف" و "كريستوا" مورد توجه بوده و ايشان اتفاق نظر دارند كه چنين واحدي در تحليل گفتمان را ايدئولوگم بنامند.ديدگاه سراسر نشانهشناختي، حلقة باختني، هر نشانهاي در عمل ارتباط انساني يك ايدئولوگم است. با اين اوصاف، مطالعة نشانهشناختي عبارت است از مطالعة يك نظام نشانهاي و نه عناصر آن.»
سجودي در پايان افزود:« اگر هر گفتماني از نوع ايدئولوژيكي است پس ميتوان به بنيادهاي ايدئولوژيكي گفتمان نشانهشناسي نيز در حكم يك مسئلة فرانشانهشناسي توجه كرد. ايدئولوژيك ها در حفظ و تغيير روابط نابرابر قدرت سهيم ميشوند، اين تمايز ميان گفتمانهاي ايدئولوژيك و غيرايدئولوژيك عملاً دچار مشكل است، زيرا سئوال اينجاست كه آيا گفتماني وجود دارد كه پيامدي براي قدرت يا روابط سلطه در اجتماع نداشته باشد. تمايز گذاشتن ميان آنچه ايدئولوژي است و آن چه ايدئولوژي نيست، مشكل است.
از همين روست كه "لاوكهر" و "موف" مفهوم ايدئولوژي را كلاً كنار گذاشته و به جاي آن مفهوم گفتمان را جايگزين ميكنند از گفتمانهاي مختلف در عرصة اجتماع صحبت ميكنند، گفتمانهايي كه لزوماً درست يا نادرست نيستند بلكه همواره با هم در حال رقابتند. »
مرجع: سايت خبري فرهنگستان هنر