آفتابنیوز : روزنامه نيويورك تايمز نيز در مقاله اي به طرح همين مسئله پرداخته است. اين روزنامه آمريكايي مدعي است در حالي كه شكست يا پيروزي مشوقهاي بين المللي براي متوقف كردن برنامه ي هسته اي ايران تنها به تعليق تمام فعاليتهاي مربوط به غني سازي از سوي تهران پيش از شروع مذاكرات بستگي دارد، اما اين مهم ترين بند بسته ي تشويقي، دچار ابهام است و قدرتهاي بزرگ نخواسته اند تعريف روشني از آن ارائه دهند.
ايران همواره بر حق خود براي غني سازي اورانيوم تأكيد داشته و دولت بوش و برخي كارشناسان هسته اي نيز اصرار دارند كه ايران نبايد مجاز به راه اندازي حتي يك سانتريفوژ باشد. از سوي ديگر شاهد درخواستهاي مقامات كشورهاي مختلف براي انعطاف پذيري طرفين و يافتن زمينه هاي مشترك با هدف آغاز مذاكرات هستيم.
اما مسئله اينجاست كه چگونه غني سازي در حد محدود براي ايران مجاز خواهد بود و برچه اساسي مخالفين در اختيار داشتن چنين توانايي از سوي ايران با هم به توافق خواهند رسيد.
يك مقام ايراني معتقد است نكته مهم در بسته تشويقي 1+5 تعريف غني سازي است و لزوم ملاقات مقامات ايراني و غربي براي روشن شدن مفهوم غني سازي امري لازم و ضروري است. براساس پيشنهاد رسمي كه در 6 ژوئن به ايران تحويل داده شده تهران بايد تمام فعاليتهاي مربوط به غني سازي اورانيوم را متوقف كند و متعهد به حفظ اين تعليق در طول مذاكرات باشد.
برخي ديپلماتها مي گويند شركاي احتمالي مذاكره با ايران يعني آمريكا، روسيه، چين، فرانسه، انگليس و آلمان براي حفظ اتحاد در ميان خود و بازگرداندن ايران به ميز مذاكره تعريف غني سازي را در ابهام نگه داشته اند. يك مقام اروپايي نيز مي گويد: هيچ طرحي در مورد اينكه چه چيزي بايد تعليق شود وجود ندارد.
نگاهي به اظهارات مقامات درخصوص سطح غني سازي مجاز در ايران نيز به مبهم بودن اين لغت در بسته ي 1+5 اشاره مي كند. محمد البرادعي مدير كل آژانس بين المللي انرژي هسته اي معتقد به راه حلي ميانه است.
برهمين اساس غني سازي اورانيوم در مقياس محدود در ايران را مي پذيرد. دولت جورج بوش نيز با وجود مخالفت طولاني مدت با غني سازي در ايران، پذيرفته است كه اگر صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران اثبات شود، اين كشور مي تواند اورانيوم را غني سازي كند.
ديپلماتها اين انعطاف پذيري را نشانه نوعي توافق در مورد تعريف غني سازي مي دانند. از سوي ديگر ديپلماتها خبر داده اند كه شش قدرت بزرگ در مورد ادامه ي فعاليتهاي فرآوري اورانيوم، عملي كه به غني سازي منجر خواهد شد، در ايران به توافق رسيده اند.
به اين ترتيب بسياري از مقامات اروپايي، ايراني و آژانس بين المللي انرژي هسته اي معتقدند مسائل فني موجود در بسته در مورد تعليق غني سازي كمتر از تمايل طرفين براي اتخاذ تصميمي سياسي و حركت رو به جلوداري اهميت است.
ما در عين حال مقامات كشورهاي درگير در مورد ميزان تعليق وحدت نظر ندارند.
فيليپ دوست بلازي، وزير خارجه فرانسه معتقد است حتي فرآوري اورانيوم و غني سازي محدود نيز نبايد در اختيار ايران قرار بگيرد. برخي مقامات و كارشناسان تسليحاتي فراتر از توقف تمام فعاليتهاي غني سازي با واردات، ساخت و نصب سانتريفوژها و اجزاي آن از سوي ايران نيز مخالفند چون معتقدند اين امر مي تواند تهران را به هدف خود يعني تكميل 3000 سانتريفوژ تا پايان سال نزديك كند.
از سوي ديگر برخي مقامات ايراني نيز گفته اند ايران حداقل خواستار ادامه فعاليت 164 سانتريفيوژي است كه در حال حاضر در نطنز قرار دارند، هر چند غني سازي اورانيوم را نيز انجام ندهند. ادامه فعاليت فرآوري اورانيوم و ادامه ساخت سانتريفوژها نيز در ليست درخواست هاي ايران قرار دارد.
در مورد تعريف تعليق غني سازي مي توان به دو مورد اشاره كرد.
در تعريفي محدود مي توان تعليق را تنها به توقف تزريق گاز به سانتريفوژها محدود كرد اما در تعريف گسترده تر تعليق مي تواند شامل توقف چرخش سانتريفوژها، پايان توليد سانتريفوژها و بخشهاي مربوط به آن، توقف آزمايش اين سانتريفوژها، واردات مواد مورد نياز براي ساخت سانتريفوژ و فرآوري اورانيوم باشد.
با وجود چنين اختلاف نظري در مورد تعريف غني سازي، جفري فوردن كارشناس مسائل هسته اي معتقد است حتي با وجود دستيابي به اجماع در مورد تعريف تعليق، با مبهم بودن مدت زمان تعليق، همچنان شكاف در حل چنين مسئله اي همانند گذشته وجود خواهد داشت.
وي مي گويد ممكن است ايران 5 ماه، اروپا دو سال و آمريكا مدت زمان بيشتري را پيشنهاد دهند. با اين وجود فوردن معتقد است فكر كردن در مورد هر كدام از اين پيشنهادها بهتر از نپذيرفتن آنهاست.
به اين ترتيب به نظر مي رسد قدرتهاي بزرگ كه براي برخورد با ايران دچار اختلاف شده بودند و اين مسئله به ويژه در شوراي امنيت و صدور قطعنامه عليه ايران نمود بيشتري يافته بود براي فائق آمدن بر اختلافات ميان خود و براي اينكه بتوانند مرحله ي دشوار از سرگيري مذاكرات را پشت سر بگذارند با ارائه بسته تشويقي قصد دارند ايران را متقاعد به پذيرفتن بازگشت به ميز مذاكره بكنند، ضمن آنكه در طول مذاكرات درخصوص ميزان و مدت زمان تعليق با ايران مذاكره كنند.
اما از سوي ديگر روشن نبودن تعريف غني سازي و بالتبع چشم اندازهاي پيش رو در مذاكرات آتي، تصميم گيري را براي ايران مشكل مي سازد.