آفتابنیوز : سرویس بینالملل- «دولت اوباما در مذاکره با ایران کلاهبرداری نکرد و امریکاییها را فریب نداد و ترامپ نیز نمیتواند از اتخاذ موضعی سختتر چیز بیشتری بدست آورد.»
به گزارش
آفتابنیوز، این بخشی از یادداشت «کالین اچ کاول» معاون سابق وزیر دفاع امریکا در امور خاورمیانه و مشاور امنیت ملی پیشین دولت اوباما است که در یادداشتی انتقادی در قبال موضع ترامپ درباره برجام مینویسد: در روز ۳۱ آگوست آژانس بین المللی انرژی اتمی برای هشتمین بار تایید کرد که ایران به مفاد برجام پایبند بوده است. این موافقتنامه حاصل مذاکره میان ایران و امریکا و اعضای گروه ۱+۵ بود.
در ادامه این یادداشت آمده است: این معامله اما امن نیست. ۱۹ سپتامبر ترامپ رییسجمهوری امریکا در سخنرانی سازمان ملل متعهد علیه برجام با عصبانیت سخن گفت و آن را بدترین توافق تاریخ امریکا خواند. این چیز تازهای نیست او از زمان کارزار انتخاباتی علیه برجام سخن گفته است. تاریخ کلیدی، ۱۵ اکتبر است همگی منتظر آن روز هستند که ببینند آیا ترامپ تصمیم میگیرد که پایبندی ایران به برجام را تایید کند یا آنکه موضوع را به کنگره ارجاع میدهد. طبق قانون رییسجمهوری امریکا هر ۹۰ روز یکبار باید گزارشی را درباره نقض یا عدم نقض برجام از سوی ایران به کنگره ارائه کند. در صورتی که ترامپ تایید نکند که ایران به برجام پایبند بوده کنگره وقتی ۶۰ روزه برای تصمیمگیری درباره بازگرداندن تحریمهای هستهای علیه ایران خواهد داشت.
برخی از تندروها از جمله جان بولتون سفیر سابق امریکا در سازمان ملل متحد ترامپ را تشویق میکنند تا از برجام خارج شود. از دید آنان این کار چالش پیشروی کنگره و دولت برای تحمیل تحریمهای اقتصادی به ایران را از میان برمیدارد و در صورت لزوم استفاده از گزینه نظامی علیه ایران را برای امریکا و اسرائیل امکانپذیر میسازد.
بدون تردید ایده پاره کردن برجام به عنوان میراث دولت اوباما برای ترامپ جذاب است اما بعید به نظر میرسد که از برجام کنارهگیری کند. به نظر میرسد بهجای آن او دو گزینه دیگر را به منظور افزایش فشار بر تهران و جامعه بینالمللی برای رسیدگی به نقضهای ادعاییاش درباره برجام مدنظر دارد. نخست آن که حمایت بینالمللی برای پشتیبانی از تقاضاهای حداکثرگرایانه ترامپ وجود ندارد. در جریان برجام ایران رژیم بازرسیها را پذیرفت. اعضای ۱+۵ نیز اشتیاق زیادی برای بازدید از تاسیسات نظامی ایران ندارند. در میان اعضای ۱+۵ همچنین اجماعی درباره برنامه موشکی ایران و میزان اعمال فشار بر ایران برای محدود کردن آن وجود ندارد.
نویسنده میافزاید: متحدان امریکا باور دارند که تلاش برای تلفیق موضوع لزوم تغییر رفتار منطقهای ایران با چارچوب برجام به تضعیف توافق هستهای میانجامد. تیم مذاکره کننده سابق امریکایی نیز همین باور را داشت. در دوران اوباما شرکای امریکا با تحریمهای قابل توجه بر اقتصاد ایران تاثیرگذار بودند. توافق خوب هستهای در دسترس است و اکنون جامعه بینالمللی دیگر حاضر به پذیرش هزینه تحریمهای اقتصادی دیگری نیست. تحریمهایی با درد و رنج بیشتر و در جستوجوی یک اتوپیای خیالی. اگر اوباما نیز بر روی شرایطی غیرمنطقی که اعضای جامعه بین المللی با آن موافق نبودند مانور میداد توافق هستهای حاصل نمی شد. برای مثال در دهه ۹۰ میلادی زمانی که اجماع بینالمللی درباره ایران وجود نداشت اتحادیه اروپا تحریمهای ثانویه امریکا که سرمایهگذاری در حوزه انرژی ایران را هدف قرار داده بود نادیده گرفت. در سال ۲۰۱۵ میلادی نیز امریکا رویکرد حداکثرگرایانه و خواستهای زیادی را داشت و تحریمهای یکجانبه را علیه ایران وضع و اعمال کرد. این امر اما تنها باعث ایجاد تنش شدید در روابط میان امریکا با چین و اتحادیه اروپا، هند، ژاپن، کره جنوبی و ترکیه شد و از سوی دیگر فشارهای چندجانبه برای تضعیف ایران را کاهش داد و به نفع تهران تمام شد.
نکته دوم آنکه اگر دولت اوباما به نحوی تحریمهای اضافی یا تهدیدات نظامی را مطرح میکرد به گونهای که موجودیت نظام سیاسی ایران را زیر سوال میبرد امکان توافق وجود نداشت. تردیدی وجود ندارد که تحریمها به اقتصاد ایران آسیب زیادی زدند. بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ میلادی ایران در حدود ۱۶۰ میلیارد دلار درآمد نفتی خود را از دست داد و اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی ۱۵ تا ۲۰ درصد کوچکتر از قبل شد. با این حال، در دوران جنگ ایران و عراق نیز ۶۰۰ میلیارد دلار و صدها هزار تلفات حاصل جنگ برای ایران بود و نظام سیاسی در قدرت باقی ماند و هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد در سال ۲۰۱۵ نیز این وضعیت تکرار نمیشد».
مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید در ادامه مینویسد: «توافق هستهای یک معامله خوب برای منافع ملی امریکا و امنیت جهانی بود. دستورالعمل ترامپ اما یک فاجعه را به بار میآورد. اگر واشنگتن از تعهداتش تحت برجام دوری گزیند میتواند در تهران نیز تندروها را به اقدام مشابهی تحریک کند و بهانه به دست آنان برای عقبنشینی از برجام دهد ... و مسیر به سوی جنگی بزرگ در منطقه هموار خواهد شد. با این حال، در اندک زمانی پس از خروج امریکا از برجام احتمال آن وجود دارد تا ایران در توافق هستهای باقی بماند. انجام این کار فرصتی طلایی برای بهرهبرداری ایران از شکاف میان امریکا و دیگر اعضای ۱+۵ خواهد بود که همچنان متعهد به برجام هستند. اروپاییها، چینی و روسها تمایلی به انجام مذاکرات هستهای دوباره ندارند. روسها و چینیها بیشتر با دیده تردید به این خواسته امریکا نگاه میکنند. امکان توافق هستهای بهتر با مذاکره مجدد ناممکن است. ممکن است تحریمهای دوباره امریکا به اقتصاد ایران ضربه بزند چرا که بانکها و شرکتها مجبور به انتخاب میان امریکا یا ایران خواهند شد اما در صورت عدم اجماع بینالمللی کار برای امریکا سخت خواهد بود. شرکای امریکا در ۱+۵ با برجام همراه هستند و از بانکها و شرکتهایشان خواستهاند تا با ایران همکاری کنند. اروپاییها میتوانند با قوانین مسدودکننده متقابل به امریکا پاسخ دهند و همانند دهه ۹۰ میلادی تلافیجویی کنند. چین و دیگر مشتریان بزرگ آسیایی نفت ایران نیز میتوانند راهحلهایی را برای دور زدن تحریمهای بانکی پیدا کنند. در نتیجه، حتی اگر ترامپ قمار عدم تایید پایبندی ایران به برجام را بپذیرد احتمال بسیار کمی وجود دارد که جامعه بین المللی برای اعمال فشار اقتصادی و دیپلماتیک با او همراه شود. اولویت اول تثبیت برجام است نه بازی کردن با آن. ضرورت امنیت ملی امریکا ایجاب میکند که برجام باقی بماند.