آفتابنیوز : محمود سریعالقلم در سخنرانی خود با موضوع ایران و ژئوپولیتیک جدید خاورمیانه در دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه خاورمیانه پس از جنگ سرد برای بار دوم به یک منطقه دو قطبی تبدیل شده است، اظهار کرد: در یک طرف روسیه، ایران، سوریه، حزبالله لبنان و گروههای افغانستان و عراق قرار دارند و در قطب دیگر آمریکا، اسرائیل، شورای همکاری خلیج فارس و مصر قرار گرفتهاند.
به گزارش ایسنا، وی در ادامه خاطرنشان کرد: در حال حاضر اتفاق جدید این است که عربستان در حال همکاری استراتژیک با اسرائیل است و در زمینههای فنی، بازرگانی، امنیتی و نظامی با یکدیگر مشورت میکنند. عراق و ترکیه نیز به صورت متناوب و موضوعی با این دو قطب همکاری میکنند مثلا درباره اقلیم کردستان با ایران همکاری کرده اما در زمینه مسائل اقتصادی و نظامی با اسرائیل همکاری میکند.
این استاد دانشگاه در مورد دلایل حضور روسیه در منطقه خاورمیانه تصریح کرد: اکثریت نخبگان هیات حاکمه این کشور دنبال رسیدن به تفاهم با اروپا یا آمریکا و عادیسازی روابط خود با قدرتهای دنیا هستند. در حالی که در مقابل آمریکا هیچ جایگاه بینالمللی برای روسیه قائل نیست. البته قدرت بینالمللی نیز شاخصههای مختلفی از جمله شاخصه نظامی و اقتصادی دارد. از لحاظ نظامی روسیه به اندازه آمریکا توانایی نداشته و قدرت دریایی این کشور به اندازه آمریکا نیست. از سویی روسیه متکی به نفت و گاز است و تحت تاثیر کاهش قیمت نفت و تحریمهای آمریکا، ارزش روبل روسیه نصف شده است. پنج سال پیش این کشور 527 میلیارد دلار صادرات داشت اما این رقم اکنون به 282 میلیارد رسیده است. پنج سال پیش رشد اقتصادی روسیه سهونیم درصد بود و اکنون صفر و زیر صفر است. روسیه جایگاه پنجم و ششم اقتصاد بینالمللی بوده اما تا سال 2030 رتبه روسیه در اقتصاد بینالملل دوازدهم میشود.
وی با بیان اینکه روسیه در حال تلاش است که در مدیترانه حضور دائمی داشته باشد و برای همین سوریه برای این کشور مهم است، افزود: اگر وضعیت قیمت نفت به همین گونه بماند قدرت روسیه به افول میرود.
سریعالقلم ادامه داد: حضور روسیه در سوریه به خاطر گرفتن امتیاز از آمریکا در اروپای شرقی است. آمریکا در تمام بحرانهای خاورمیانه دست برتر را دارد و فقط در سوریه آمریکا باید با روسیه هماهنگ باشد. در این بین نقش چین نیز نقش اقتصادی و تجاری در منطقه و نه نظامی و سیاسی است. البته روسیه، چین و آمریکا در شرق آسیا، شرق اروپا و خاورمیانه زورآزمایی میکنند که خاورمیانه نسبت به سایر مناطق آسیبپذیرتر است.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود با اشاره به نقش و هدف آمریکا در خاورمیانه تصریح کرد: آمریکا از دو دهه پیش از فاز تولید به خدمات رفته است. در فاصله سالهای 2005 تا 2015، 500 شرکت بزرگ آمریکایی، چهار تریلیون دلار هزینه کرده و سهام یکدیگر را مجدد خریدند. با این کار قدرت مالی بانکها و شرکتهای آیتی افزایش یافت. موسسات مالی آمریکا در سال 2016، 65 درصد درآمد کل آمریکا را از آن خود کردند در حالی که درآمد 700 شرکت تولیدکننده چند ملیتی در 2016، بین 25 تا 30 درصد کاهش یافت.
وی با بیان اینکه 46 درصد درآمد شرکتهای آمریکایی در سال گذشته از آن شرکتهای آیتی بوده است، گفت: نگاه ما به دنبال نگاه به دولتهاست و فقط رئیسجمهور آمریکا را میبینیم ولی اگر نگاه خود را به جهان شبکهای نکنیم به تحلیل درستی نمیرسیم. به طور مثال هفته پیش دولت عربستان 500 شرکت آمریکایی، اروپایی و ژاپنی را دعوت کرد تا در شمال مدینه منطقهای ایجاد کرده و تمام تکنولوژیهای دنیا را آنجا متمرکز کنند. خود آنها میگویند با این کار میتوانند تفکرات وهابی را تغییر دهند.
سریعالقلم همچنین با اشاره به اینکه در سال گذشته سنگاپور 67 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی جذب کرده است در حالی که این رقم در سال 2015 در ایران 870 میلیون دلار است، خاطرنشان کرد: سنگاپور یک جزیره به اندازه تهران است اما به صورت شبکهای کار میکند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: قدرت در آمریکا یعنی شرکتهای آیتی و بانکهای این کشور. اپل سال گذشته 700 میلیون آیفون در دنیا فروخته است. در واقع قدرت آمریکا متعلق به بخش خصوصی این کشور است. ترامپ در اولین سفر خارجی خود به عربستان رفت زیرا پس از انتخاب او در آمریکا، وزیر خارجه عربستان به این کشور رفت و یک ماه و نیم در آمریکا ماند و شبکه جدیدی ساخت که بنیان آن شبکه تجاری، سرمایهگذاری و آیتی بود. آنها رسماً اعلام کردند در سال 2016، 160 میلیون دلار برای لابی در آمریکا خرج کردهاند. قرارداد نظامی 470 میلیارد دلاری آمریکا و عربستان یکی از پیامدهای این حضور عربستان در آمریکا بود.
وی ادامه داد: در این قرارداد 100 میلیارد دلار در آیتی سرمایهگذاری میشود که عمده این پول به اسرائیل میرود. در واقع پول عربستان وارد آمریکا و اسرائیل میشود و از آن پول برای ایجاد نرمافزار جدید استفاده میشود. مساله اصلی آمریکا فروش اسلحه نیست بلکه برتری تکنولوژیک است.
سریعالقلم همچنین با بیان اینکه حضور آمریکا در خاورمیانه عمدتاً با هدف اقتصادی است، گفت: در عربستان 44 هزار آمریکایی حضور دارند تا از تسلیحات فروخته شده آمریکایی مراقبت و آن را مدیریت کنند. در واقع درآمد به آمریکا بازمیگردد. در اثر همین قرارداد نظامی یک میلیون و 380 هزار شغل در آمریکا ایجاد شد. در واقع ترامپ دنبال پول است تا پول را به اسلحه و آیتی تبدیل کند. قدرت اصلی آمریکا در تسلیحات و آیتی است نه در اتومبیل یا پوشاک.
این استاد دانشگاه در مورد نقش اسرائیل در منطقه نیز تصریح کرد: اسرائیل عمق استراتژیک و جمعیت قابل توجهی ندارد اما دنبال برتری بر دیگران است. منافع ملی اسرائیل یعنی ضعیف بودن کشورهای همسایهاش، بازسازی سوریه به 300 میلیارد دلار نیاز دارد و معلوم نیست سوریه چه زمانی به شرایط قبلی خود برمیگردد. لبنان هم دارای بحرانهای داخلی بوده و مصر هم گرفتار نان شب خود است و یکی از فقیرترین کشورهای دنیاست. شورای همکاری خلیج فارس نیز اکنون شریک اسرائیل است. از نظر این کشور موضوع هستهای ایران تا 10 سال آینده تحت کنترل بوده بنابراین این کشور هم در آیتی متمرکز شده است و در این زمینه دستاوردهای مختلفی داشته است. عربستان شهرک تکنولوژی خود را با کمک شرکتهای اسرائیل میخواهد بسازد از سویی اسرائیل با سرمایهگذاری در بخش صنعت نمکزدایی از آب سه و نیم تا چهار میلیارد دلار درآمد دارد.
وی گفت: نسل جدید اعراب با ایران ارتباطی ندارند و همه تحصیلکرده آمریکا و اروپا هستند. عادل الجبیر دو زبان آلمانی و انگلیسی صحبت میکند و فردی مسلط به دیپلماسی است. عربستان با جریانهای فناوری در دنیا ارتباط برقرار کرده و در این شبکه فناوری حضور دارد. عربستان میخواهد مشروعیت سیاسی خود را با درآمد اقتصادی گره بزند، درآمد خود را متنوعسازی کرده و کمتر به نفت و گاز وابسته باشد و از طریق آیتی درآمد کسب کند.
سریعالقلم با اشاره به اینکه آنها نمیخواهند ایران قدرتمند شده و وارد شبکه جهانی شود، تصریح کرد: اعراب ایران را رقیب جدی خود میدانند و معتقدند اگر ایران فرصت پیدا کند از آنها سبقت میگیرد و میتواند تا 10 سال آینده وارد شبکه جهانی شود. بنابراین مساله ما هم اصلا مساله هستهای نیست. این هم استراتژی خوبی نبود که مساله هستهای به حلالمسائل کشور تبدیل شود. ما با آمریکا 9 مشکل داریم که مساله هستهای یکی از آنهاست.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: روانشناسی سیاسی در خاورمیانه در کار است تا بحران ایران زنده نگه داشته شود و موضوع هستهای طولانی شود تا ایران دائما موضع تدافعی بگیرد. اعراب خلیج فارس و اسرائیل دنبال ضعیف و فقیر نگه داشتن ایران و منزوی کردن کشور ما هستند.
لوایح تحریمی جدید در کنگره که 423 رای موافق و 2 رای مخالف داشت، این پیام را صادر میکند که شرکتها و کارخانههای دنیا بدانند که در ایران سرمایهگذاری نکنند. سه هفته پیش هیاتی از ایران به سوئیس رفت که آنها رفتار بسیار خوبی با هیات ایرانی داشتند ولی گفتند نمیتوانیم برای همکاری با ایران مقابل وزارت خزانهداری آمریکا بایستیم. این وزارتخانه در آمریکا یک نیم طبقه را برای ایران اختصاص داده است و تمام فعالیتهای مالی، اقتصادی و تجاری با ایران را رصد میکند.
وی با بیان اینکه در پشت همه این مسائل اسرائیل قرار دارد، خاطرنشان کرد: تا نگاه ما به منطقه امنیتی و سیاسی باشد وضع موجود ادامه مییابد. ایران از نظر عربستان و اسرائیل مزاحم است بنابراین مانع سرمایهگذاری در ایران میشوند تا از این طریق جلوی منابع مالی را بگیرند و در نهایت قدرت ملی ایران را کم کنند.
سریعالقلم تصریح کرد: سیاست خارجی ما مبنی بر هویت ماست که این هم خوب است اما در کنار آن باید دنبال تولید ثروت هم باشد. اگر پول نفت را فقط برای دفاع از هویت خود خرج کنیم، ضرر میکنیم. ما باید تولید ثروت کنیم و از طریق تولید ثروت از هویت خود دفاع کنیم. 90 درصد سیاست خارجی کشورهای دنیا برای تولید ثروت است و ما هم باید این راه را ادامه بدهیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به مشکلات موجود در تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی کشور ادامه داد: ما در مورد سیاست خارجی در کشور مناظره نمیکنیم. اگر برای تصمیمگیری در سیاست خارجی کسانی که دور هم جمع میشوند یک نوع فکر کنند مناظرهای پیش نمیآید و ما پارادایم خود را تغییر نمیدهیم در حالی که به ایده جدید نیازمندیم. در رسانهها هم اصلا نقد سیاست خارجی مطرح نیست و ما یک خبرنگار سیاست خارجی حرفهای که حداقل به دو زبان سخن بگوید، نداریم. رسانهها حرف جدیدی در سیاست خارجی ندارند چون وسیلهای برای تبلیغات اقدامات وزارت خارجه هستند.
وی همچنین اظهار کرد: ما بین سیاست خارجی و اقتصاد ارتباط برقرار نمیکنیم و تمام ادبیات ما در این زمینه به 20 سال گذشته تعلق دارد. البته یک مشکل ریشهای دیگر هم داریم که آن نحوه کار کردن ما ایرانیان با هم است. مشکل جدی ما نحوه تصمیمگیری، سازماندهی و به اجماع رسیدن است. ما منابع انسانی و مادی کمی نداریم اما مشکل اصلی ما روش تصمیمگیری و مدیریت نظامهای تصمیمگیری است. در این زمینه ما مشکل جدی فرهنگی داریم. نگاه ما هم به خاورمیانه برمیگردد به اینکه چگونه در کشور تصمیم میگیریم. ایران نه کشور سیستمها بلکه کشور افراد است. تا زمانی که سیستمی نشویم نمیتوانیم تصمیم عقلایی بگیریم و در مباحث انتزاعی و فلسفی و خرده نهادهای ملوکالطوایفی متوقف میشویم.
سریعالقلم همچنین تاکید کرد: ما به یک استراتژی ملی برای توسعه اقتصادی و تولید ثروت نیازمندیم. اگر ثروت تولید کنیم شاخصهای اجتماعی و اقتصادی ما بهبود مییابد و هویت ما هم حفظ میشود. فرض کنید دنیا توسط عدهای خاص مدیریت میشود. در این شرایط هنر ما این است که منافع خود را تامین کنیم. اگر این فرض هم درست باشد چرا کره جنوبی یا سنگاپور پیشرفت کرد؟
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نگاه به حکمرانی باید کمی شود و حکمرانان با آمار و ارقام صحبت کنند، گفت: ذهنی که آمار متوجه نشود نمیتواند برنامهریزی کند. حکمرانی که فرق دو و نیم و سه و نیم درصد رشد اقتصادی را نداند نمیتواند حکمرانی کند. یکی از کارهایی که در دولت یازدهم و دوازدهم تا اندازهای انجام شد بخصوص خود رئیسجمهور آن را دنبال کرد نگاه کمی به مسائل کشور است.
در ادامه این نشست سریعالقلم در پاسخ به انتقاد یکی از دانشجویان از وی درباره لزوم نگاه اقتصادی به خاورمیانه گفت: ایران برای من مهم است و جامعه نباید فقیر شود. اگر مسائل کشور ما سامان داشت میتوانستیم در همه دنیا حضور داشته باشیم اما عقل علمی و دینی ایجاب میکند که یک کشور اول به خود برسد. در هر کشوری که مردمش از شرایط اقتصادی و اجتماعی راضی باشند آن کشور امنیت ملی دارد. اگر عموم مردم بگویند من آیندهای روشن دارم و در کشور صادرات، ارزش افزوده و مزیت نسبی داریم، امنیت ملی هم به وجود میآید. امنیت ملی ما در گرو توسعه اقتصادی، رشد پنج درصدی و تورم تکرقمی است. امکانات نظامی نیز در حد لازم و برای دفاع از کشور نیاز است اما باید هم اثبات کنیم که اگر در دنیا حضور نداشته باشیم امنیت ما به خطر میافتد.
وی در پایان در پاسخ به سوال دانشجویی که در مورد حضور در شبکههای اقتصادی دنیای غرب پرسید، گفت: بحث من غرب و شرق نیست. اگر ما با ژاپن یا سنگاپور هم ارتباط برقرار کنیم، پیشرفت میکنیم. اکنون دیگر غرب به معنای فلسفی و سیاسی وجود ندارد و شبکههای جهانی کار میکنند ما هم باید در این شبکه بتوانیم کالاهای خود را بفروشیم. اگر ما وارد شبکههای بینالمللی شویم میتوانیم برای کشور ثروت تولید کنیم اما اکنون به خاطر مسائل سیاسی و امنیتی حتی با کشورهای حوزه خلیج فارس ارتباط نداریم در حالی که میتوانیم از این ارتباط ثروت تولید کنیم. سوئیس کشور حافظ منافع ما و عربستان شده است یعنی اینکه ما همسایههای خود را رها کرده ولی در کشورهای آفریقایی سرمایهگذاری میکنیم.