آفتابنیوز : سرویس بینالملل- سایت «اوپن دموکراسی» با انتشار مقالهای تحلیلی اشاره میکند که ارائه تصویری از ایرانیان توسط ترامپ که آنان را افرادی «ریاکار» و «غیرقابل اعتماد» نشان میدهد تصویری استعماری از ایران و ایرانیهاست که در تخیل غربیها از دوران استعمارگری آنان تا به امروز وجود داشته است. این سایت مینویسد این دیدگاه به نظر می رسد بر سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای دولت ترامپ در قبال ایران در سطوح بالا تاثیرگذار بوده است.
به گزارش آفتابنیوز، اوپن دمکراسی می نویسد: «ترامپ غیرمنتظره و غیرقابل پیشبینی است اما انگیزه نهایی بسیاری از تصمیمات او به نظر میرسد مشخص هستند: انگیزه نهایی او از بین بردن میراث اوباما است. اوباما بیشتر وقت خود را صرف دستیابی به اهداف میکرد و ترامپ در حال از بین بردن آنهاست. توافق هستهای نیز سیاستی بود که اوباما با شور و شوق از آن حمایت میکرد. جای تعجبی ندارد که ترامپ به شدت در روندی تخریبی علیه آن اقدام میکند. ترامپ چندین سخنرانی علیه برجام انجام داده است. او هنوز سعی میکند استدلال قابل توجهی را علیه برجام مطرح کند. او در سخنرانیهای خود لحن ناخوشایندی را علیه ایران مطرح میکند بدون آنکه هیچ چیز جدیدی بگوید. درک ترامپ از ایران همراستا با درک رهبران امپریالیست و استعمارگری است که تصویر خاصی از ایران داشتهاند بدون آن که به بیان میزان شباهت افکارشان با واقعیتها اشارهای کنند.
«نیکی هیلی» سفیر امریکا در سازمان ملل متحد حرفهای ضدایرانی میزند. او ظاهرا نقش مهمی در شکل دادن به موضع ترامپ علیه ایران ایفا کرده است. هیلی به نظر میرسد که بر روی توافق هستهای کار میکند اما او درباره ایران زیاد صحبت میکند بدون آن که اشارهای واقعی به توافق کند. حرف او این است که ایران ممکن است در حال تقلب در اجرای توافق باشد. او مدعی شده است که ایرانیان تاسیسات هستهای خود را مخفی کردهاند و توافق را به صورت مخفیانه نقض میکنند. او ادعا کرده است که تهران دارای دو چهره است؛ یکی برای جهان و دیگری که مخفی نگه داشته است.
ایده پنهان کردن چهره واقعی ایران را ترامپ نیز در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح کرد. او مدعی شد ایران دیکتاتوریای است که چهره دروغین دموکراسی را به صورت ماسک به چهره زده است و ایرانیها چهره واقعی خود را به جهان نشان نمیدهند. از دید ترامپ و هیلی مشکل اصلی با ایران آن چیزی نیست که تهران واقعا انجام میدهد بلکه آنان یک فرض و قضاوت اخلاقی را گزارهای مسلم قلمداد کردهاند. آنان مدعی هستند که ایران دائما در حال مخفیکاری است.
این سایت در ادامه اشاره میکند که جمهوریخواهان دیگر نیز در راستای این دیدگاه ترامپ سخن نمیگویند و در ادامه میافزاید: «در مارس ۲۰۱۵، پس از آن که ایران و شش قدرت جهانی بر سر توافق هستهای به اجماع رسیدند، نمایندگان امریکایی از واژه «تقلب» استفاده کردند. کلیشه معمول آنان درباره ایران این است: ایرانیان چهرهای دوستانه در مقابل شما دارند و مانند یک دوست قدیمی رفتار میکنند تا این که منتظر آخرین لحظه برای ضربه زدن نهایی هستند».
این سایت در ادامه مینویسد: «این موضوع را حتی در چتها در اتاقهای اینترنتی نیز میتوان دید. یکی از کاربران خارجی به دیگری گفته بود که ایرانیان خود میگویند معماران خانههای شیشهای در ایران نمیسازند. بهتر است راجع همه چیز آشکارا صحبت نکنید. بهتر است راز نگهدار باشید این نشانه بلوغ است. این یک حکمت پارسی است».
اوپن دموکراسی در ادامه مینویسد ریشه چنین تصویری مانند بسیاری از سوءتفاهمهای دیگر در مورد خاورمیانه را باید در قرن نوزدهم و زمانی که قدرتهای استعماری اروپایی در اوج نقشآفرینی خود بودند جستجو کرد. کتابهای نوشته شده مربوط به دیپلماتهای اروپایی در اوایل قرن نوزدهم در قالب سفرنامهها با هدف ارائه ماهیت واقعی ایرانیان نوشته شدهاند. آنان اکثرا میگویند که ایرانیان مهربان هستند اما ادعا میکنند که عمیقا ریاکار هستند. برای مثال، جان مک دونالد کینر از سیاحان بریتانیایی همان کلیشهای را نوشته که ترامپ به عنوان استدلال اصلیاش مطرح میکند: ایرانیها فقط یک ماسک برای پنهان کردن شرارتشان دارند و واقعیت چهرهشان پشت آن ماسک قرار گرفته است. ادوارد اسکات وارینگ نیز که در دوران خود در کمپانی هند شرقی کار میکرده در کتاباش مینویسد: «ایرانیها مردمان گرمی هستند اما نمیتوانید کوچکترین اعتمادی به حرفهایشان داشته باشید.»
گویی که این اظهارات دقیقا همان واژگانی هستند که از دهان نیکی هیلی یا جان بولتون امروز ادا میشوند. در نتیجه به نظر میرسد که ترامپ اکنون در حال سوق دادن امریکا به سوی جنگی دیگر آن هم صرفا به دلیل اتکا به ذهنیت استعماری درباره ایران است».
اوپن دموکراسی در پایان اشاره میکند که گفتمان ترامپ و حلقه مشاوراناش عمیقا دارای ساختاری ایدئولوژیک است و این میتواند خطرناکترین موضوع باشد چرا که مبتنی بر ایدههای استعماری است.