کد خبر: ۴۹۲۳۵
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۸۵ - ۲۰:۱۱

افغانستان ؛کلید طلایی آسیای مرکزی

آفتاب‌‌نیوز :


روس ها هم که به نیات آمریکایی ها پی برده بودند درصدد خنثی کردن استراتژی رقیب برآمدند آنها با دخالت در امور افغانستان و تقویت کمونیست های افغان رژیم های وابسته به خود را در این کشور روی کار آوردند اما آنها همان اشتباهی را کردند که ناپلئون و هیتلر کرد.

 اگر این دو نابغه جنگی به روسیه حمله نمی کردند شاید سرنوشت تاریخ جور دیگری رقم می خورد. تاریخ اما در این سوی دنیا به شکل دیگری رقم خورد. استراتژیست های روسی حاکمان وقت کرملین را متقاعد کردند به افغانستان حمله کنند. 

حمله صورت گرفت. اما آنها به زودی متوجه شدند در گرداب افغانستان گرفتار شده اند. جنگجویان افغان عرصه را بر روسها تنگ کردند. افغانستان به باتلاق روس ها تبدیل شد در آن زمان عقب نشینی از افغانستان نوعی شرمساری برای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی محسوب می شد اما گورباچف آخرین و متمایز ترین رهبر شوروی پس از به قدرت رسیدن، این شرمساری را پذیرفت. 

روس ها، افغانستان را ترک کردند. سه سال بعد شوروی از هم پاشید و افغان ها وارد جنگی خونین داخلی شدند که بیش از دو دهه طول کشید.
افغانستان به سرزمینی سوخته، فقیر و عقب افتاده تبدیل شد. از میان این خرابی ها ملا عمر با طالبان ظهور کرد. او سیاست های دگم اندیشان اش را بر این سرزمین اعمال کرد. شانس زمانی بر مردمان این سرزمین فقیر و منزوی لبخند زد که حادثه 11 سپتامبر رخ داد. 

این حادثه افغان ها را از انزوا بیرون آورد. ملا عمر و بن لادن متهم و طراح اصلی حادثه 11 سپتامبر شناخته شدند این بار اما جنگ علیه طالبان به وسیله ارتش های آمریکا و انگلیس صورت گرفت. طالبان شکست خورده و متواری شدند. حامد کرزای به وسیله آمریکایی ها قدرت را در این کشور بدست گرفت کمک های جهانی برای بازسازی به این کشور فقیر سرازیر شد. ایران نیز با اختصاص مبلغ 570 میلیون دلار رکورد کمک رسانی به همسایه بلا زده خود را شکست. 

از سوی دیگر ایران به دلیل کمک به پناهندگان میلیون ها افغانی در دوران جنگ داخلی این کشور همواره مورد تقدیر سیاستمداران افغان، سازمان ها و نهادهای بین المللی بوده است. بعدها رهبران ایران و افغانستان، بارها از پایتخت های همدیگر دیدار کردند. 

باید اعتراف کرد ایران در بازسازی افغانستان گامی فراتر از سایر کشورها برداشته است .معاون اجرایی رئیس جمهور بر اساس تعهدات نشست های بن، توکیو، برلین و لندن به افغانستان رفت.وی سیاست ایران در افغانستان را اینگونه تعریف کرد که بازسازی افغانستان در دو بخش تسهیل تجارت و ترانزیت و احیای زیر ساخت های اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد. 

سیعدلو می گوید: ما معتقدیم از یک سو توسعه محور شرق ایران و شبکه راه های منتهی به مرز مشترک طولانی با افغانستان و ادامه شبکه های آب، برق و مخابرات، افزایش ظرفیت بندرچابهار، احداث پایانه ها و بازارچه ها برای توسعه اقتصاد هر دو کشور تاثیر به سزایی دارد و از سویی دیگر توسعه حمل و نقل و نیز گسترش همکاری ها در توسعه راه های ارتباطی این کشور با تاجیکستان و ازبکستان، افغانستان را به گذرگاه مسافران و مبادله کالاها تبدیل خواهد کرد و به رونق اقتصادی همه کشورهای همسایه تاثیر ویژه خواهد گذاشت. 

وی گفته که احداث راه آهن خواف ـ هرات که طبعاً به راه آهن سراسری ایران خواهد پیوست در آینده می تواند افغانستان را به کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپا متصل کند و با افتتاح راه هرات ـ ارملک ضمن تسهیل در جابجایی کالا و مسافر در شکوفایی اقتصادی هر دو کشور نقش مهمی خواهد داشت. 

پیرو همین سیاست نخستین قطعه از مسیر ترانزیتی هرات ـ میمه با حضور طالب او همتای افغانی و گشایش یافت. 

همزمان با بهره برداری از این پروژه عملیات اجرایی احداث راه آهن خواف ـ سنگان ـ هرات نیز با حضور مقام های دو کشور آغاز خواهد شد.
احداث راه در افغانستان علاوه بر ارتباط بین ولایات این کشورها امکان ارتباط تزانزیتی جمهوری های آسیای مرکزی تا آب های خلیج فارس و اروپا را به طور همزمان و سریع فراهم می سازد. 

اگر بتوان برای حمله آمریکایی ها به افغانستان دلایل متعددی تراشید بی شک مهمترین آن نفوذ به آسیای مرکزی است .آنها سال ها پیش متوجه جغرافیای ممتاز افغانستان شده بودند. به گواه تاریخ راه ورود به افغانستان جنگ نیست با افغان ها باید به زبان خود آنها حرف زد .به نظر می رسد ایران به ویژه در سال های اخیر نگاه ویژه ای به افغانستان و به تبع آن جمهوری های آسیای مرکزی داشته است. سیاست کمک به افغانستان و ساخت شاهراه های تخریب شده این کشور جاده ابریشم را دوباره زنده می کند. 

ایران در این میان به کشوری با نقش مرکزی در منطقه تبدیل می شود.
دولت احمدی نژاد اولویت های سیاست خارجی اش را به گسترش روابط با کشورهای همسایه قرار داده است، از این رو سفر وی به آسیای مرکزی و دیدار با روسای جمهوری های ترکمنستان، تاجیکستان و افغانستان را باید تحولی مهم در سیاست خارجی دانست این سفرها باید تداوم یابد. آسیای مرکزی مهم است افغانستان کلید ورود به این منطقه مهم و حیاتی است. 

این را استراتژیست ها و رهبران بزرگ جهان می گویند و ما شادمان از اینکه دولت جدید سیاست خارجی اش را دنباله رو سیاست های درست دولت های پیشین قرار داده است اما آیا این شادمانی تداوم خواهد داشت؟

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین