کد خبر: ۴۹۲۴۱
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۸۵ - ۱۷:۲۵
دکتر ابراهیم متقی در گفت و گو با آفتاب تحلیل کرد:

تأثیر بحران خاورمیانه بر پرونده هسته ای ایران

آفتاب‌‌نیوز : آقای دکتر! در مصاحبه قبلی شما عنوان فرمودید که گروه (2+4) جایگزین (1+5) می شود. قطعنامه اخیر شورای امنیت نیز در مرحله آخر به نتیجه نرسید و چین و روسیه با آن مخالفت کردند. آیا همچنان رفتارهای متقابل اعضای دائم شورای امنیت به اضافه آلمان دارد در همان مرحله (2+4) سیر می کند یا نه وارد مرحله تازه ایی در مورد پرونده هسته ای ایران شده است؟ 
-در شرایط موجود، فضای خاورمیانه به شدت بحرانی است. بحران در عرصه های امنیتی؛ زمینه لازم برای ایجاد جدال های بیشتر در حوزه های منطقه ای را فراهم می کند. بنابراین در چنین شرایطی کشورهایی همانند چین و روسیه تلاش دارند تا بتوانند در فرایند حل بحران نقش مؤثرتری را ایفا کنند. 

یعنی نقش روسیه و چین فعال تر از گذشته می شود؟ 
-بله. نقش این دو کشور فعال تر از گذشته می شود. یکی از شاخص های قدرت های بزرگ این است که بتوانند دستور کار بین المللی را تعریف کرده، در بحران ها مداخله کنند و بتوانند از به قدرت رسیدن یک بازیگر که نقش مؤثرتری را می خواهد ایفا کند؛‌ جلوگیری به عمل آورند. 

کشورهای چین و روسیه با سیاست های هسته ای ایران موافق نیستند. اما موضع ایران را در قالب سیاست بین المللی می بینند.
در شرایطی که بحران خاورمیانه جدال را در یک مثلث حماس،‌ حزب الله و اسرائیل قرار داده است، طبیعی است که هر آن امکان گسترش بحران وجود دارد. از یک سو آمریکا و انگلیس به عنوان اصلی ترین حامیان اسرائیل، سیاست افزایش آتش را مورد پی گیری قرار می دهند. 

چرا حامیان اسرائیل؛ سیاست افزایش آتش را در پیش می گیرند؟
 
-آنان بر این اعتقاد هستند که برای از بین بردن بحران های منطقه ای باید حداکثر آتش را برای از بین بردن اراده نیروهای متعارض و موجودیت نیروهای متعارض به کار گیرند. طبیعی است که در این شرایط فضای خاورمیانه کاملا بحرانی است و از سوی دیگر موضوعات دیگری وجود دارد که می تواند جانشین بحران هسته ای ایران بشود. اگر... 

این موضوعات چیست؟
 
-اصلی ترین موضوع؛ موضوع جدال در مثلث استراتژیک اسرائیل، حزب الله و حماس است. اگر به این مثلث توجه کنیم؛ هر آن امکان دارد هر کدام از این زوایای مثلث نیروهای خاص خودشان را پیدا کنند. یعنی اینکه زمینه برای شکل گیری بحران های خوشه ای فراهم بشود. به این ترتیب اسرائیلی که در نوک بحران قرار دارد، امکان فعال سازی آمریکا و انگلیس را خواهد داشت. حزب الله امکان فعال سازی ایران و سوریه را خواهد داشت و حماس نیز امکان فعال سازی عربستان و مصر را خواهد داشت. 

در این شرایط؛ فضایی که در وضعیت یک مثلثی قرار داشت، تبدیل به وضعیت خوشه ای می شود. در این شرایط زمینه برای بحران منطقه ای و تبدیل وضعیت منازعه به وضعیت جنگ  فراهم می شود. درست است که خشونت در بین طرفین درگیری بسیار بالاست، اما هنوز نام این فرایند و وضعیت، جنگ اطلاق نمی شود. 

جلوه هایی از منازعه وجود دارد. اما شتاب منازعه به گونه ای است که امکان تبدیل «منازعه» به «جنگ»‌ وجود دارد. در این فضا نیروهایی وجود دارند که می توانند تعادل بخش باشند. 

نیروهای تعادل بخش در بحران فعلی کدام ها هستند؟ 
-از یک طرف سازمان ملل نیروی تعادل بخش است. از طرف دیگر کنفرانس اسلامی می تواند تعادل بخش باشد و از سوی دیگر اتحادیه عرب می تواند تعادل بخش باشد. بنابراین نیروهای تعادل بخش در صدر کاهش شدت و گستره بحران هستند. در حالی که نیروهای تصاعد دهنده درصدد تبدیل بحران خاورمیانه به بحران خوشه ای هستند. در این شرایط طبیعی است که پرونده هسته ای ایران در اولویت قرار نخواهد گرفت. 

چراپرونده هسته ای ایران در الویت قرار نخواهد گرفت؟  
-به این دلیل که اگر ایران در محدودیت واقع بشود، یعنی اگر شورای امنیت و همچنین آژانس بین المللی انرژی اتمی در وضعیت منازعه آمیز با پرونده هسته ای ایران برخورد کنند، در آن شرایط ایران در زمان زودتری به بحران خاورمیانه ملحق می شود و خوشه بحران خاورمیانه شکل خواهد گرفت. 

به همین دلیل است که سازمان ملل متحد و همچنین اتحادیه عرب و سازمان کشورهای اسلامی با محدودسازی ایران و مجادله پر شدت با ایران در فضایی که یک بحران دیگر در خاورمیانه وجود دارد؛ کاملا مخالف هستند. 

در این شرایط؛ معادله (4+2) ادامه پیدا می کند، اما به موازات ادامه نقش (4+2) ما شاهد ایفای نقش بازیگران دیگری هستیم که درصدد ایفای کار ویژه خودشان در جهت تعادل بخشی منطقه ای خواهند بود. 

در واقع به گروه (1+5)؛ کشورهای دیگری نیز افزوده می شود که... 
-بازیگران و نهادهای بین المللی افزوده می شوند. یعنی اینکه... 

یعنی براساس بحران خاورمیانه؛ دولت های حاضر در شورای امنیت با نهادهای بین المللی گره می خورند؟
 
-کاملا. یعنی معادله پیچیده تر می شود و به هر اندازه در فضای فعلی معادله پیچیده تر شود؛ فشار علیه ایران نیز کاهش پیدا می کند. 

چرا؟ 
-به این دلیل که جنگ در یک حوزه بحرانی دیگر وجود دارد. این حوزه بحرانی را باید نماد جدال های پرشتاب یابنده ای بدانیم که امنیت منطقه را تحت الشعاع خود قرار می دهد و به همین دلیل بازی در ارتباط با ایران در فضای جدال آمیز، خصومت آمیز و بحران ساز قرار نمی گیرد. 

بازیگران سیاست بین الملل تلاش دارند تا ایران را از گردونه بحران خاورمیانه ای دور کنند. اگر ایران در فضای فشار بین الملل قرار بگیرد؛ یعنی اینکه اگر شورای امنیت و کشورهای (2+4) نتوانند فشار علیه ایران را محدود کنند،‌ طبیعی است که ایران مواضع افراطی تری را در بحران خاورمیانه اتخاذ می کند و این امر مورد پذیرش کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا محسوب نمی شود. 

آقای دکتر! برخی از کارشناسان خارجی این تحلیل را ارائه داده اند که اسرائیل این قضیه را شروع کرد که اگر ایران از سوی شورای امنیت تحریم شد، نتواند از اهرم حزب الله استفاده کند و دستش در اینجا خالی بماند. نظر شما در مورد این تحلیل با توجه به دیدگاهی که الان ارائه دادید، چیست؟ 
-در فضای فعلی، اسرائیلی ها درصدد این هستند که جنگ را یک جبهه ای بکنند، یعنی اینکه جدال فقط علیه حماس باشد. در حالیکه حزب الله در وضعیت گسترش بحران ایفای نقش کرد. 

فضایی که به وجود آمده این است که اسرائیل نمی خواهد ایران درگیر جدال امنیتی در ارتباط با منازعات حزب الله و حماس با اسرائیل شود. 

چرا اسرائیل نمی خواهد ایران هم درگیر جدال امنیتی در ارتباط با منازعات این مثلث شود؟
 
-به دلیل اینکه در آن فضا جبهه های دیگری فراروی اسرائیلی ها ایجاد خواهد شد. به این ترتیب اگر ایران درگیر شود، میزان آسیب پذیری استراتژیک اسرائیل در «جنگ کم شدت» و همچنین در منازعه «جنگ نامتقارن» افزایش پیدا می کند. 

بنابراین اسرائیلی ها و آمریکایی ها به هیچ وجه تمایلی به درگیرسازی ایران در این فضا ندارند و به همین دلیل است که فشارهایی بر روی گروه کشورهای (2+4) وارد نمی کنند.بنابراین آنها الان معادله را علیه ایران، مبتنی بر فشار قرار می دهند. 

پس چرا نخست وزیر اسرائیل بعد از اجلاس G8 عنوان کرد که هدف اصلی ما مردم لبنان نیستند، بلکه مبارزه با کشورهای حامی تروریسم یعنی سوریه و ایران است؟ 
-کشورهای اسرائیل و آمریکا نگاهشان این است که ایران حامی اصلی بازیگران انقلابی است. اما در عین حال ایرانی که می تواند چنین نقشی را ایفا بکند، در شرایط بحران امکان گسترش بحران را خواهد داشت. 

یعنی اینکه ایران بر این امر واقف است که اگر پشتوانه استراتژیکش زده شود، به گونه ای اجتناب ناپذیر هدف بعدی ایران خواهد بود. ایران صرفا در شرایطی مورد هدف گیری قرار خواهد گرفت و فشارهای فزاینده ای علیه ایران اعمال خواهد شد که در جبهه لبنان و همچنین در جبهه فلسطین نیروهای مردمی و اجتماعی شکست بخورند. 

یعنی سرنوشت کشورهایی همانند سوریه و ایران را باید در ارتباط با جنگ منطقه ای مورد ملاحظه قرار داد. اگر حزب الله در هم شکسته شود، مطمئنا فضای تحرک استراتژیک ایران به گونه ای قابل توجهی کاهش پیدا می کند. و این امر به معنای افزایش ضربه پذیری و از دست دادن قابلیت هایی است که منجر به بازدارندگی از سوی ایران می شود. 

پس با توجه به بحران منطقه ای فعلی، وضعیت ایران در دو منطقه متمرکز شده است. یک نقطه به شرایط شکنندگی ایران بر می گردد که در صورت مقاومت نکردن حزب الله به وجود می آید. از سوی دیگر با توجه به بحران منطقه ای ایجاد شده که فشارهای بین المللی می خواهد از ورود ایران به این بحران جلوگیری کند، نقطه مرکزی دیگری ایجاد شده که فرصتی را در اختیار ایران برای پرونده هسته ای قرار می دهد؟
 
-صددرصد. یعنی الان با توجه به وضعیت موجود بحران خاورمیانه ای، پرونده هسته ای ایران نیز تحت الشعاع قرار گرفته است. 

چرا؟ 
-چون به نفع سیاست بین الملل نیست که بحران از یک حوزه جغرافیایی به یک حوزه دیگر و از یک موضوع امنیتی به یک موضوع امنیتی دیگر منتقل بشود. 

اگر چنین وضعیتی ایجاد شود، به گونه ای اجتناب ناپذیر جنگ منطقه ای پایان ناپذیری ایجاد خواهد شد. به همین دلیل است که امروز نیروهای تعادل بخش فعال شده اند. در واقع امروز، مرحله فعال شدن نیروهای تعادل بخش است. 

ایران چگونه باید از این فرصت استفاده کند تا بتواند پرونده هسته ای خود را از این بحران بیرون بکشد؟ 
-طبعا متمرکز شدن بحران در منطقه خاورمیانه، مطلوبیت بیشتری را برای ایران ایجاد می کند. ایران در فضایی قرار دارد که ادامه نقش و ادامه بازی آن صرفا در شرایطی تحقق پیدا می کند و مطلوبیت برای آن ایجاد می کند که بحران در یک حوزه منطقه ای خاورمیانه ای که می تواند توسط ایران کنترل شود، ادامه پیدا کند. اگر بحران در این حوزه متوقف بشود، مطمئنا شکنندگی ایران بیشتر خواهد شد. 

و نهادهای تعادل بخش تا چه حد می توانند روی دولتهایی که در شورای امنیت نقش دارند، تاثیر گذار بوده و جلوی افزایش بحران منازعه را که شما عنوان فرمودید که هنوز به مرحله جنگ نرسیده است، بگیرند؟ آیا نهادهای بین المللی این قدرت ابزاری را دارند؟
 
-قدرت ابزاری را ندارند. ولی شاید قدرت متقاعدسازی را داشته باشند. برای اینکه فضا را در شرایط موجود محدود کنند و از طریق محدود سازی میزان و شدت منازعه، زمینه را برای ایجاد یک شرایط متعادل منطقه ای و در یک مرحله خاص به وجود آورند. اما اینکه چه آینده ای ایجاد خواهد شد، بستگی به نقش نیروهای متعادل کننده و نیروهای گریز از مرکز دارد. 

و پیش بینی شما از...
 
-فضای فعلی در ارتباط با بحران خاورمیانه ادامه پیدا می کند. خاورمیانه در فضای تعادل قرار نمی گیرد. نیروهای گریز از مرکز از قابلیت بیشتری در مقایسه با نیروهای تعادل بخش برخوردارند. بنابراین جدال خاورمیانه فعلا ادامه پیدا می کند. به این دلیل که هنوز هیچکدام از طرف های درگیر به هدف های خودشان نرسیده اند. در این فضا، ایران برای مدت یک ماه در شرایط آرامش قرار خواهد گرفت. نقطه اوج بحران هسته ای ایران، در اجلاسیه سپتامبر 2006 خواهد بود. 

چرا نقطه اوج بحران هسته ای ایران در آن زمان خواهد بود؟ 
-به این خاطر که در ماه آگوست پیامدهای بحران خاورمیانه بر مسائل امنیت بین الملل، سایه خودش را حفظ خواهد کرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین