آفتابنیوز : احمد شاملو قريب به دو دهه پس از مرگش هنوز نامي است كه شعر ايران را خطاب ميكند.
به گزارش آفتابنیوز، سومين دوره شعر شاملو با تمام حواشي و تغييراتي كه در مؤسسان و هيئت داوران صورت گرفت، عصر يك روز پاييزي مقارن با سالروز «بامداد» برگزار شد. جادوي كلام شاملو همچنان توانست مراسم اهداي جايزهاي را به جايي براي انتقاد از وضعيت موجود بدل كند؛ شاهدش سخنرانيهايي كه در اين مراسم شعر معاصر و وضعيت متورم آن را نشان رفت. شاملو سالهاي پيش، پس از شش دهه شاعري، جايزه «استيگ داگرمن» را دريافت كرد. ما، شعر ما، از طريق شاملو با جهان درآميخت، با جهان معاصر شد. پس چرا اينك در خم تنگناي شعر ايران به بازشناسي ميراث شاملو ننشينيم؛ «جهان در تو نظر ميكند اي بامداد».
«اگرچه هدف نهایی در انتخاب برگزیدگان، به صورت تام درنظرداشتن رویکردهای اجتماعی و توجه به انسان و مسائل پیچیده او در اجتماع (که از ویژگیهای شعر شاملوست) نبوده، اما وجود نسبتی از حساسیتهای اجتماعی و بغرنجیهای جاری در زندگی انسان امروز، مدنظر داوران این مرحله قرار گرفته است»؛ این بخشی از بیانیه هیئت داوران سومین دوره جایزه شعر شاملوست؛ جایزهای که عصر روز گذشته، همزمان با نودودومین سالروز تولد بامدادِ شاعر، برگزار شد. از همین بخش بیانیه خوب معلوم است که در جایزهای که به نام شاملوست، تعهد و حساسیت اجتماعی را یکسره نمیتوان نادیده گرفت؛ چراکه شعر شاملو از شاخصترین نمونههای شعری است که در آن ادبیات از مسئولیت اجتماعی جدا نیست. از طرفی، شاملو این مسئولیت اجتماعی را به نوآوریهای زبانی زیباییشناختی گره میزند و میتواند در عین تنندادن به عامهپسندشدن، شعر خود را از دایره پسند نخبگان فراتر ببرد و وارد عرصه وسیعتر و متنوعتری از اجتماع کند. از همین روست که در بخشهای دیگر بیانیه هیئت داوران بر این وجوه نیز بهعنوان معیاری برای انتخاب برنده جایزهای که به نام شاملوست، تأکید شده است: «سازوکار جوایز ادبی، بینسبت با عنوان آن جوایز نیست. جایزه شعر احمد شاملو با نام شاعری گره خورده که خود در حوزه زبان و محتوا پیشنهادهایی نو به شعر فارسی ارائه کرده و درعینحال شعر او علاوه بر نخبگان و روشنفکران، در بین طیف گستردهای از مردم دهانبهدهان میچرخد. ازاینرو، هنگام داوری آثار، هم به خلاقیت و پیشنهادهای نو توجه شده و هم به امکان تکثر و ارتباطپذیری بین طیفهای مختلف اجتماعی». همینهاست که هم کار را بر داوران چنین جایزهای دشوار میکند و هم برای آنها که این جایزه را میگیرند؛ چراکه هرکس این جایزه را بگیرد، ذهنها را خودبهخود به سمت مقایسهای میکشاند میان آن که جایزه به نام اوست و آن که این جایزه را گرفته است.
امسال در سومین دوره جایزه شاملو، رضا چایچی، علیرضا عباسی و فؤاد نظیری بهعنوان داوران مرحله اول ١٢ اثر را برای مرحله نهایی این جایزه انتخاب کردند.
در سومین دوره مراسم جایزه شعر شاملو، محمدرضا اصلانی و مراد فرهادپور بهعنوان سخنرانان این مراسم حضور داشتند که حضور آنها خود چندوجهیبودن شاملو را تداعی میکند و اینکه درباره شاملو میتوان از منظرهای مختلفی سخن گفت؛ چراکه شعر شاملو در دورههای مختلف شعری او، نشان میدهد که شعر برای او عرصه پیوند زبان، تخیل، نقد و تعهد اجتماعی و تأمل در مفهوم جهان و انسان است.
محمدرضا اصلاني در بخشي از صحبتهاي خود با تأكيد بر اينكه خيال به معناي حذف جهان بيرون نيست و زبان حاصل خيال جمعي است، گفت: «شاعر نفس زيستجهان در معناي هوسرلي آن است و شاعر همواره به چيزي ميانديشد و شعر را در خيال جاودانه ميكند. شاعر در عين آفرينش تصوير، جهان گريزنده را به درون قلعه زبان ميآورد». اصلاني كه خود شاعري چندوجهي و آگاه به ادبيات كلاسيك ايران و ادبيات غرب و بحثهاي نظري در زمينه آفرينش هنري است، با ارجاع به آراي عبدالقادر جرجاني و قياس آن با ديدگاههاي دوسوسور و چامسكي در جهان غرب، گفت: «تخيل هستيهاي ناسازگار را يكپارچه و مرگ را با زندگي يكي ميكند». او همچنين به نمونههايي از كاركرد تخيل در شعر شاعراني چون بيدل و فرخيسيستاني اشاره كرد و بعد به بيت «بادها ابر عبيرآميز را/ ابر بارانهاي حاصلخيز را» از شاملو اشاره كرد كه در آن فعل حذف شده؛ اصلاني حذف فعل در اين شعر را به اعطاي انتخاب گزينش به خواننده تعبير كرد و گفت شاملو با ناتمامگذاشتن اين بيت و فعل نگذاشتن براي آن، آزادي تخيل را به مخاطبش هديه ميكند تا او خود شعر را كامل كند.
بعد از صحبتهاي اصلاني، شعرهايي از شاعران معاصر پخش شد ازجمله شعر «نيامد» رضا براهني با صداي خود او كه تولدش با احمد شاملو در يك روز است. در طول مراسم كه اجرايش را رؤيا تيموريان بر عهده داشت، شعري از شاملو با اجراي ستاره اسكندري اجرا شد. موسيقي اين اجرا كاري از هوشيار خيام بود.
مراد فرهادپور، يكي از داوران مرحله دوم سومين دوره جايزه شعر شاملو، از ديگر سخنرانان اين مراسم بود. فرهادپور صحبت خود را با اين جمله آرتور رمبو آغاز كرد كه «بايد مطلقا مدرن بود».
منبع: شرق