کد خبر: ۴۹۷۲۵۱
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۹

صلح و محیط زیست

امروزه بسیاری از تهدیدات مطرح شده در جوامع بشری از مسائل زیست محیطی نشأت می گیرد، تهدیداتی که با جلوه ای فرا امنیتی، امنیت ملی کشورها و صلح جهانی را به خطر می اندازد، به گونه ای که گاهی تأثیراتی بسیار عمیق تر از جنگ را به وجود می آورد.
آفتاب‌‌نیوز :
سرویس اجتماعی*- در قرن بیستم بحث امنیت، تنها معطوف به خطرات نظامی ای بود که متوجه کشورها می شد. این موضوع در دو جنگ جهانی، پیدایش و پیشرفت سلاح‌های هسته‌ای و رقابت قدرت هایِ بزرگ در استراتژی هایِ نظامی بیش تر به چشم می خورد. اما به تدریج با پایان پذیرفتن جنگ، به ویژه پس از فروپاشی دیوار برلین و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی که باعث اتمام جنگ سرد در دنیا شد، مسائل زیست محیطی به عنوان موضوعی جدید در کشورهای مختلف مورد توجه قرار می گرفت و دولت ها را متوجه ی تغییرات زیست محیطی و اثر آن بر صلح و امنیت جهانی می نمود. 

موضوعات زیست‌ محیطی در اواخر قرن بیستم به حوزه فعالیت، نگرانی و دغدغه هایِ بین‌المللی وارد شد. در دنیایِ امروز، تقریباً تمام موضوعات زیست ‌محیطی بر روند جهانی شدن اثرگذار هستند و با فرآیندهای اقتصادی و سیاسیِ آن سر و کار دارند و از این منظر در ارتباط تنگاتنگی با رشته روابط بین الملل قرار می گیرند. حال سوال اصلی این مقاله این است که چه رابطه ای بین صلح و محیط زیست و توسعه وجود دارد؟ صلح و محیط ‌زیست ادامه حیات قدیمی‌ترین علقه انسان و گرایش به صلح از علقه‌های امروزی جامعه بشری است. ارتباط بین صلح و محیط‌زیست برآمده از عقلانیت جمعی و محصول روند توسعه‌ای جوامع توسعه‌یافته و درحال توسعه است. محیط‌زیست ازجمله مفاهیمی است که در چند‌سال اخیر در حوزه شعور جمعی بین‌المللی وارد و یقین یافته و در آکادمی‌های کشورهای پیشرفته جای شناخته‌شده‌ای برای خودش پیدا کرده است و جزو ادبیات جدید بین‌المللی قرار گرفته است.جامعه جهانی در ‌سال ١٩٧٣ برای نخستین بار در کنفرانس استکهلم به‌ طور سازمان‌ یافته به مسأله محیط‌ زیست پرداخت و سال‌های زیادی طول نکشید تا به مفهوم توسعه پایدار رسید و مفاهیم توسعه، محیط‌زیست و صلح را به هم وابسته و غیرقابل تفکیک اعلام کرد. ارتباط بین صلح و محیط‌زیست را مشکلات محیط‌زیستی ناشی از عوامل طبیعی و سیاست‌های انسانی در کمبود منابع مادی و نحوه بهره‌برداری می‌توان برشمرد. این مشکلات در زمینه افزایش بیش‌ازحد جمعیت و فشار متزاید بر منابع و بروز تنش بین جوامع انسانی در سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی مطرح است و این تعارض منافع بر سر دسترسی و محوریت منابع و توسعه آن است که واجد بالقوه تنش سیاسی و نهایتا درگیری خویش است. درواقع پیدایش فقر و محرومیت در دستیابی و دسترسی به منابع می‌تواند بر تنش سیاسی و بحران‌هایی فراتر از آن منجر شود.

مطالعات صلح و بایدها و نبایدها از مباحث گسترده روابط بین‌الملل است که تاکنون به‌طور شایسته و کامل به آن پرداخته شده است. بدون تردید در جهان کنونی بشر بیش از هر زمان دیگر به اهمیت محیط‌زیست پی برده و به‌دنبال حفاظت و نگهداری از آن است. در عین حال صلح و توسعه نیز همچنان از خواسته‌های آرمانی بشر است که ضرورت تحقق آنها بیش از پیش در عصر کنونی مورد توجه قرار گرفته است.

رابطه حفاظت از محیط ‌زیست با صلح و توسعه:  برای آن‌که بتوانیم رابطه بین حفاظت از محیط‌زیست و صلح پایدار را درک کنیم باید در وهله نخست به مفهوم صلح پایدار توجه و آن را بیان کنیم. بدون‌شک مسأله مهمی مانند محیط‌زیست با مفاهیمی مانند مناقشه، امنیت و خطر بزرگتری همچون بروز جنگ ارتباط مستقیم و متقابل دارد.

مفهوم صلح پایدار:  

در بین انسان‌ها صلح یکی از آرزوهای بزرگ بوده و می‌توان گفت با وجود تلاش‌های فراوان، چه از طرف دولت‌ها و چه سازمان‌های بین‌المللی غیردولتی نتوانسته آن‌طور که باید بدان دست یابد. در سطح بین‌المللی و جهانی هرازگاهی به بهانه‌های مختلف از قبیل مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی یا اقتصادی میان کشورها جنگ و نزاعی شکل گرفته است. شاید صلحی موقت بین ایشان به‌وجود آمده باشد ولی باز به یک بهانه‌ای دیگر این درگیری‌ها شروع می‌شود و به همین دلیل می‌توان گفت که تاکنون صلحی پایدار شکل نگرفته و این موضوع مهم به شکل یک آرزوی دست‌نیافتنی ادامه داشته است.

می‌توان گفت که منشور سازمان ملل متحد برقراری حفظ صلح و جلوگیری از بروز جنگ را یکی از اهداف خود می‌داند و حتی مکانیزم‌هایی را برای اجرای این فرآیند تعبیه کرده است، ولی تاکنون نتوانسته به‌طور کامل در اجرای این امر مهم موفق عمل کند.

یکی از مشهورترین نظریه‌پردازان در ارتباط با صلح «کارل دویچ» است که وی منطقه‌ای را که در آن صلح حاکم است «اجتماع امنیتی» می‌نامد. از نظر او اجتماع امنیتی از گروهی از مردم تشکیل شده که یکپارچه شده‌اند. منظور از یکپارچگی، نائل‌آمدن مردم داخل یک سرزمین، به نوعی حس جمعی و استقرار نهادها و رویه‌های کافی و قوی جهت تحقق انتظارات مربوط به تحول مسالمت‌آمیز است.  

فقر، سوءتغذیه، کم‌سوادی و عدم‌سلامتی جسم و روح انسان‌ها می‌تواند از علل مهم نزاع‌ها و جنگ بین انسان‌ها باشد. این موضوع‌ها امنیت جهان را به خطر می‌اندازد و ایجاد خشم و خشونت را بین انسان‌ها‌ رو به افزایش می‌برد. گاها بی‌توجهی به این مسائل و رشد بی‌رویه جمعیت با این مشکلاتی که بیان شد، امنیت، صلح و محیط‌زیست را به خطر می‌اندازد و باید اذعان داشت که در برخی از مناطق جهان این موضوعات نادیده گرفته شده است.

با کمی دقت می‌توانیم مشاهده کنیم که بعضا به دلیل عدم‌تقسیم متعادل منابع زیست‌محیطی بین اقشار انسان‌ها و عدم‌رعایت عدالت در نحوه استفاده عادلانه منابع، جنگ و ستیز بین گروه‌ها و قوم‌ها یا ملت‌ها برای بهره‌وری و استفاده بیشتر یا حتی رسیدن به حق خود از این منابع و منافع ایجاد می‌شود.

مشکلات محیط‌زیستی را می‌توان در کشورهای توسعه‌یافته از این منظر بررسی کرد که به‌خاطر توسعه گسترده کارخانه‌ها و کمپانی‌هایی که به محیط‌زیست آسیب می‌رسانند، یا در کشورهای درحال توسعه به خاطر افزایش بی‌رویه و بدون کنترل و در نتیجه بهره‌برداری ناصحیح و بیش از ظرفیت از اراضی و منابع است.

این تفاوت‌ها در نحوه تخریب و آسیب‌رسانی به محیط‌زیست، صرف‌نظر از این‌که برخی از مشکلات مشترک مانند نازک‌شدن لایه ازون، گرمایش زمین، تولید گازهای سمی و... را به‌وجود می‌آورد باعث می‌شود صلح و امنیت در برخی از این کشورها تهدید شده و ایجاد جنگ و نزاع کند.

به‌عنوان مثال شاید در کشورهای جهان اول به خاطر داشتن رفاه، بهره‌بری کافی و مناسب از منابع و وضع خوب اقتصادی مشکلی نداشته باشند ولی همین موضوع در کشورهای جهان سوم یا به تعبیری کشورهای جنوب مشکلات بزرگی را به خاطر عدم‌دسترسی به امکاناتی که در کشورهای شمال وجود دارد، ایجاد می‌کند که خود باعث تهدید صلح و امنیت در منطقه و چه‌بسا در ابعاد بین‌المللی می‌شود.

حال کشورهای شمال شاید مشکلات کشورهای جنوب را نداشته باشند ولی به لحاظ توسعه گسترده بی‌رویه و تخریب محیط‌زیست باعث می‌شود برای به‌دست‌آوردن و جایگزینی منابع زیست‌محیطی خود با کشورهای دیگر وارد مناقشه و تنش شوند  که این مناقشات و نزاع‌ها در آینده‌ای نزدیک چنان‌که فکری برای حل این موضوع نشود، بیشتر خواهد شد.

رابطه بین حفاظت از محیط‌زیست و صلح پایدار

 یکی از مهم‌ترین شعارهای برنامه توسعه ملل متحد این است که امنیت را باید در توسعه جست‌وجو کرد، نه در سلاح   .UNDPشاید به جرأت بتوان گفت که انسان‌ها به دلیل زیاده‌خواهی و زیاده‌طلبی  تمام سعی و تلاش‌شان این است که سهم بیشتری نسبت به دیگران از منابع طبیعی و امکانات موجود را به خود اختصاص دهند و همین باعث می‌شود با توسل به راه‌های مختلف و وسیله‌های گوناگون و چه‌بسا از طریق جنگ و نزاع به این امکانات دسترسی پیدا کنند و مشاهده خواهیم کرد که این زیاده‌طلبی‌ها باعث به خطر افتادن امنیت و صلح در ابعاد کوچک و بزرگ خواهد شد و این جنگ‌ها شاید بدین دلیل باشد که انسان‌ها فکر می‌کنند هرچه بیشتر از منابع و حیات و امکانات بهره‌مند شوند، قدرت‌شان بیشتر خواهد شد و این شهوت زیاده‌خواهی در انسان صلح و امنیت را به فرطه فراموشی می‌سپارد.

دبیرکل سابق سازمان ملل، پطروس غالی در این خصوص می‌گوید، صلح پیش‌نیاز توسعه است، اگر قرار باشد توسعه نهادینه شود، وجود دموکراسی ضروری است. توسعه واقعی یک ملت باید بر پایه مشارکت مردمی استوار باشد، مشارکت مردمی نیز به معنی محترم شناختن حقوق مردم و دموکراسی است، بدون صلح، توسعه و دموکراسی پا نمی‌گیرد. بدون توسعه نیز پایه دموکراسی متزلزل خواهد بود و جامعه به‌زودی در ورطه منازعه می‌افتد و بدون دموکراسی هیچ‌گونه توسعه پایداری محقق نمی‌شود.  

رابطه محافظت از محیط‌زیست و صلح پایدار در اسناد بین‌المللی منشور سازمان  ملل متحد

منشور علاوه بر آن‌که در مقدمه خود به تلاش برای جلوگیری از جنگ و درگیری تصریح می‌نماید، صلح و امنیت بین‌المللی را به‌عنوان یکی از اهداف مهم خود برشمرده و در راستای تأمین آن طی ماده یک از فصل اول (بند یک) خود اعلام می‌دارد: «و بدین منظور به عمل آوردن اقدامات دسته جمعی موثر برای جلوگیری و برطرف‌کردن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز یا سایر کارهای ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات تعدیل و حل‌وفصل اختلافات بین‌المللی یا وضعیت‌هایی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد با شیوه‌های مسالمت‌آمیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بین‌الملل...» با توجه به مطالب بیان شده در این منشور می‌توان دریافت که سازمان ملل با هرگونه تخریب و ازبین‌بردن محیط‌زیست توسط انسان‌ها در قالب قوم‌ها، گروه‌ها، ملت‌ها و دولت‌ها مخالف بوده و راهکارهایی را برای مقابله با این موضوع تصویب کرده است، چراکه تخریب محیط‌زیست باعث ایجاد تنش بین جامعه جهانی و به‌خطر انداختن صلح و امنیت می‌شود.

رابطه محیط‌زیست و توسعه  در اسناد بین‌المللی

یکی از اهداف مهم منشور سازمان ملل متحد فراهم‌کردن زمینه و محیط مناسب برای پیشرفت انسان و ارتقای سطح زندگی او است. به علاوه از موارد مصرح در منشور، ایمان و اعتقاد به پذیرش حقوق بنیادین انسان‌هاست. یکی از مهم‌ترین حقوق بنیادین انسان‌ها حق برداشتن محیط‌زیست سالم و امکان بهره‌برداری شایسته از آن است، حتی اگر این حق را به‌گونه‌ای مستقیم هم نتوان از منشور استنباط کرد، به شکل غیرمستقیم کاملا قابل استنباط است، چراکه حق بر صلح و توسعه از حقوق مسلم برشمرده شده در منشور است.

نتیجه: در پایان؛ ضمن یادآوریِ آیه 64، سوره غافر: «خداوند کسی است که زمین را برای شما جایگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفی...» و با توجه به فطرت پاکِ بشری باید در نظر گرفت که کره زمین برای نسل هایِ آینده هم باید تمیز و قابل سکونت باشد و برای رسیدن به این منظور، همه باید تلاش کنیم تا به سیاره ای که در آن زندگی می کنیم، احترام بگذاریم، آسیب نرسانیم، مهربان‌تر باشیم و به نسل های بعد هم بیاموزیم که برای زندگی بهتر به زمینی بهتر احتیاج دارند. مخاصمات خونین همچنان درحال ایجاد شکاف در جهان هستند. فقر در کنار ثروت و فقرا در کنار ثروتمندان خودنمایی می‌کند. نابرابری بین کشورهای شمال و جنوب و در درون غنی‌ترین دولت‌ها همچنان به حیات خود به شکل برتری گونه‌ای ادامه می‌دهند. این جهان خاکی که متعلق به نسل‌های آینده نیز است، دستخوش نوعی زیاده‌خواهی و زیاده‌طلبی صاحبان صنایع به شکل افسار گسیخته‌ای شده است. از بحث حفاظت محیط‌زیست و در بخشی از آن خطر تغییرات آب و هوا گرفته تا حصول توسعه و نیازهای امنیتی کشورهای درحال‌توسعه و اصلاح کاستی‌ها و نابرابری‌هایی جوامع را به فقیر و ثروتمند یا کشورهای شمال و جنوب تقسیم کرده است که همین فاصله‌های میان کشورهای شمال و جنوب منجربه درگیری‌ها و جنگ‌های خونین و چه‌بسا ازبین‌رفتن محیط‌زیست می‌شود.نباید فراموش کرد که توسعه پایدار بدون محیط‌زیست و حفاظت از آن نه معنا دارد و نه امکان‌پذیر است. توسعه پایدار، محیط‌زیست پایدار لازم دارد. از سوی دیگر محیط‌زیست مناسب خود بستر صلح و امنیت است. همچنان که اگر صلح و امنیت نباشد، محیط‌زیست جدا در معرض خطر قرار می‌گیرد. لذا در می‌یابیم که توسعه پایدار و صلح و محیط‌زیست سه اصل جدایی‌ناپذیر هستند که همواره به جهت زیاده‌طلبی انسان‌ها با ایجاد جنگ این سه رکن اساسی در معرض نابودی قرار می‌گیرد.

*آمنه صدرالدینی مهرجردی
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین