آفتابنیوز : شورش جوانان و نوجوانان در انگلستان بین روزهای 6 تا 10 آگوست 2011 از شهر تاتنهام انگلستان آغاز و به سرعت به چندین شهر دیگر سرایت کرد . این شورش فقط در لندن بیش از 300 میلیون پوند خسارت به بار آورد و طی آن بیش از 4000 نفر دستگیر شدند و 366 اقدام به خشونت اتفاق افتاد .
مطالعات انجام شده پس از شورش نشان می داد، 70 درصد بازداشت شدگان در قسمتهای حاشیه ای و محروم شهر زندگی می کردند، بیش از 60 درصد مناطقی که دچار آشوب شدند در زمره مناطقی بودند که بیشترین نرخ بیکاری و بیشترین آمار جویندگان کار را نشان می دادند.
پس از این اتفاق کامرون نخست وزیر وقت انگلستان این اتفاق را یک زنگ بیداری (Wakeup call) برای کشورش خواند و اعلام کرد سیاست های ویژه حمایتی برای 120 هزار خانواده بسیار محروم و فقیر انگلستان اجرا خواهد شد .
اولین واکنش سیاستی دولت کامرون پس از پایان یافتن ناآرامی ها واکاوی دقیق و نوع شناسی رفتاری شرکت کنندگان در اعتراض بود. سوال مشخص این بود که دلایل شرکت جوانان در این شورش ها چه بود؟ برای پاسخ به این سوال مصاحبه های عمیق فردی و گروهی با شرکت کنندگان در تظاهرات ها انجام شد، تیپولوژی شرکت کنندگان تفکیک شد؛ از آنها که فقط حاضر بودند، آنها که تماشاچی بودند، آنها که در اعمال خشونت نقش داشتند، آنها که دلشان می خواست شرکت کنند و نکردند و آنها که نمی خواستند شرکت کنند جداگانه مصاحبه های کیفی انجام شد. انگیخته های آنها برای حضور در شورش احصا شد و مبنای تحلیل قرار گرفت.
فاکتورهای تحریک کننده و تشویق کننده به شرکت در تظاهرات در سه گروه ( situational , personal , contextual ) طبقه بندی شد و وزن عواملی چون هیجان و ماجراجویی ، تمایل به خشونت علیه پلیس ، فقر و عوامل اقتصادی ، احساس تبعیض و ... دقیقا بدست آمد. تنها و تنها پس از بدست آوردن تصویر و فهم دقیق ازتیپولوژی شرکت کنندگان درشورش و دلایل ورود آنها به تظاهرات های شهری، سیاست های واکنشی در قبال این حادثه تدوین شد.
تجربه شورش 2011 در انگلستان می تواند در برخی وجوه مورد توجه سیاست گذاران کشور برای اتخاذ سیاست های مناسب در واکنش به اتفاقات اخیر قرار گیرد. برای نمونه وقتی معاون وزیر کشور اعلام می کند بیش از 90 درصد بازداشت شدگان زیر 25 سال داشته اند باید به این سوال مهم و کلیدی پاسخ داده شود که جوانان شرکت کننده در ناآرامی ها چه کسانی بودند و چرا در این ناآرامی ها شرکت کردند ؟ آیا تهی دستان بودند؟ جویندگان کار بودند؟ معترضین سیاسی بودند؟ فعالین قومی بودند؟ ماجراجویان بودند؟
باید توجه شود که هرگونه پاسخی که به این سوالات و پرسش های مشابه بدون تحقیق و مطالعه و مصاحبه با خود این جوانان ارایه شود فاقد ارزش سیاستی است. برای ارائه تحلیل و واکنش سیاستی باید تیپولوژی جوانان شرکت کننده، وضعیت اقتصادی اجتماعی خانوادگی آنها، گرایش های سیاسی آنها احصا شود، وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی، فرهنگی مناطقی که ناآرامی ها در آنها رخ داده است تصویر شود، انگیخته جوانان شرکت کننده در این ناآرامی ها آنهم از منظر خودشان ثبت و تحلیل شود و آنگاه بر مبنای این یافته ها، سیاست های مناسب تدوین شود. بی مناسبت نیست در این جا اشاره ای هم به کتاب «چرا انسان ها شورش می کنند» نوشته تد رابرت گر داشته باشیم که در تبیین چرایی بروز ناآرامی های اجتماعی می گوید: «شیوه هایی مانند مصاحبه و فنون تحلیل محتوا ابزارهای شناخت عناصرتعیین کننده گسترده، شدت و جنس ناآرامی ها هستند.»
آنچه در چند روز گذشته در چند شهر ایران رخ داده است دارای ابعاد مختلف است؛ بی شک در حوزه های مسائل امنیتی و امکان تحریک و نقش آفرینی عوامل خارجی و نقش دست های بدخواهان کشور در بروز این مسائل حتما از سوی مراجع مسئول پیگیری می شود. اما نکته مهم آن است که نباید نگاه تقلیل گرایانه و ساده اندیشانه به ناآرامی های اخیر وجود داشته باشد و سطح آن به نزاع ها و تسویهحسابهای سیاسی، موج سواری احزاب و اشخاص تقلیل یابد.
از سوی دیگر نمیتوان واکنشهای سیاستی را بر مبنای تحلیلهای ذهنی افرادی بنا گذاشت که هیچ شناخت دقیقی از چرایی و چگونگی بروز ناآرامی های اخیر ندارند. هرگونه واکنش سیاستی به اتفاقات دیماه 96 باید با شناخت و فهم دقیق از ناآرامی های اخیر آنهم متکی به اطلاعات و یافته های جمع آوری شده از خود افراد شرکت کننده در این ناآرامی ها باشد.
خبرانلاین