آفتابنیوز : ايران در چهارراه تعاملات جهاني قرار دارد و با داشتن ذخاير قابل توجه نفت و گاز، از منظر ژئوپليتيک نيز از جايگاه ويژهاي برخوردار است. ايران در محور و مرکز تعاملات منطقهاي و جهاني قرار دارد؛ بنابراين رويدادهاي داخل ايران بيش از همه آثار و تبعات خود را در منطقه بر جاي خواهد گذاشت و با توجه به مصالح و منافعي که قدرتهاي فرامنطقهاي براي خود در خاورميانه و آسياي مرکزي قائل هستند، در قبال تحولات کشورمان واکنشهايي دارند که در دنيا امري طبيعي است. مسئله رويههاي غيرعادي در برخورد با پديده اعتراض در ايران است که ريشه در خصومتهاي حال و گذشته با ايران دارد. بههرحال آنچه در شهرهاي مختلف شاهد آن بوديم و مواضع خارجي نشان داد، این بود که بانيان اوليه اين موضوع بايد احتمال از کنترل خارجشدن آن و اثري را که در روابط خارجي ايران ميگذاشت، ميدادند. البته آقاي روحاني پيگيري مطالبات خصوصا اقتصادي را حق مردم دانست، اما برخي تجمعات نيز شکل ديگري به خود گرفت که فرصت را براي واکنشهاي داخلي و خارجي ايجاد کرد.
بههرحال به نظر ميرسد همه بر اهميت پرداختن به خواستههاي جامعه توافق دارند. مطالبات مردم خصوصا در عرصه اقتصادي مشهود است. تخلفات مالي و ديگر نابسامانيها واکنش خاص جامعه را در پي داشت که برخي از اين واکنشها قابل پيشبيني بود. در عين حال بعد از انعقاد توافق برجام نيز انتظاراتي ايجاد و دامن زده شد که تفاهم با جامعه جهاني احتمالا بتواند مشکلات اقتصادي جامعه را تا حدي کاهش دهد. وعدههاي آقاي روحاني در زمينه آزادي مثل گشايشهاي سياسي نيز هنوز جامه عمل پوشانده نشده است و گفته شد اينها در اختيارات قوه قضائيه است. مجموعه اين نارساييها سبب شد نارضايتي در جامعه خود را نشان دهد. آنچه در مشهد آغاز شد و مورد تأييد برخي صاحبان تريبون و اصولگرايان قرار گرفت، عليه دولت روحاني و اصلاحطلبان بود؛ هرچند در ادامه فرايند آن متفاوت شد و ايران را درگير چالشي جهاني هم کرد که ميتوانست به اين شکل نباشد.به هر تقدير -درست يا غلط- اينطور تعبير شد که آغاز اعتراضات بر مبناي اختلافات جناحي شکل گرفت اما پيامدهاي آن بازتابهاي جهاني خاص خودش را داشت و بدون ترديد آثار داخلي و خارجي آن بيش از امروز پديدار خواهد شد. اين رويدادها لزوم بازنگري جدي و گسترده را در سطح کشور مطرح کرده است و انتظار ميرود به نظرات و مطالبات مردم پاسخ مثبت داده شود. در غير اين صورت حتي احتمال نوعي واکنش کور اجتماعي نيز دور از ذهن نيست.اين اميدواري وجود دارد که صداي معترضان شنيده شود چراکه هر مسئولي بايد از واقعيات کشور آگاه باشد و مشکلات مردم را درک کند. رئيسجمهور برخلاف مواضع رئيس دولت نهم در چند سال قبل، تلاش کرد اين تجمعات را به عنوان حق يک جامعه باز و آزاد موجه جلوه دهد، اما وقتي روند تغيير کرد از مردم خواست مطالبات خود را تعديل کنند تا بازدارندگي ايجاد شود و امکان ادامه مطالبهگري وجود داشته باشد. مصالح مردم و حاکميت هميشه بايد در جهت حفظ و اعتلاي مصالح و منافع ايران باشد. منافع ملي ايران در فضاي آشفته جهاني بر همه امور اولويت دارد و همگان بايد نسبت به تأمين منافع حياتي کشور حساس باشند. کشور ما در منطقه حساسي واقع شده و با قدرتهاي فرامنطقهاي درگير است. يک جامعه دموکراتيک بايد متکثر باشد و بتواند براي نيل به سعادت مردم و توسعه اقتصادي، روشهاي خاص خودش را اتخاذ کند؛ اما حفظ و بقاي مملکت و اعتلاي منافع ملي بايد در اولويت باشد. به بيان ديگر دولت و شهروندان وظيفه تاريخي و اجتماعي خاصي دارند. به هر حال رويدادي پيش آمده و همه بايد در مقام ارزيابي مجدد برآيند و در جهت خير، مصالح و منافع مردم ايران تصميمگيري کنند. توجه داشته باشيم مواضع رئيسجمهور آمريکا بعد از وقوع رويداد اعتراضات اعلام شد و فضاي ماههاي آينده مشخص ميکند که تصميمات ترامپ و واکنش ايران نسبت به رفتار او، چه سمت و سويي خواهد داشت. با توجه به اينکه تبارشناسي تجمعکنندگان روشن نيست اما طبقات محروم اقتصادي که بر اثر نارساييها زندگيشان دچار نابساماني شده، بيشتر در ميان معترضان حضور دارند و اين نکتهاي است که کشورهاي ديگر را متوجه خود کرده است. در ايران بخش قابل توجهي از مردم نيز به دنبال فضاي باز سياسي هستند و تحصيلکردگان بيکار که شغل مناسب نيافتهاند و با مشکلات اقتصادي و پيامدهاي اجتماعي آن روبهرو هستند نيز بخش ديگري از جامعه هستند که احتمالا در محاسبات ايالات متحده در نظر گرفته نشده و نوعي خطاي تحليل و شتابزدگي در آنان را نشان ميدهد.
منبع: روزنامه شرق/ داوود هرميداسباوند، استاد روابط بينالملل