آفتابنیوز : فضای سیاسی کشور باز نبود و باز هم نخواهد شد. اگر به خاطر جلوگیری از تکرار اعتراضهای اخیر بستهتر نشود باید شاکر بود. اما در حوزه اقتصاد، اصلاحات در حال رخ دادن است. مجوزهایی برای یقه گیری از آنهایی که سالها یله و آزاد برای دراز دستی بودهاند، بیرون راندن برخی صنوف غیرمرتبط با اقتصاد از فعالیتهای اقتصادی. لغو برخی معافیتها و مجوزهای خاص و.....
اما این اصلاحات خاستگاه توسعه گرایانه ندارند. برای اصلاح مسیر حین یک حرکت معقول نیز طراحی نشدهاند. اصلاحاتی از سر ناچاری و برای بهانه زدایی و آرام کردن جامعه هستند. گفته شده بود فعالیت اقتصادی فلان نهاد رانت جویانه و مخالف مصالح بخش خصوصی و بدنام کننده نظام و پرسش برانگیز است. گفته شده بود مالیات ندادن فلان نهاد توجیهی ندارد و خلاف شان است و.... حالا دارند این موارد را اصلاح میکنند.
اینها اصلاحات خوبی هستند اما کافی نیستند. سرعت رخ دادن آنها از سرعت تغییر آماجشان کمتر است، همانند سرعت تیری که از سرعت جابجایی هدف کمتر است. مشکلی را حل نخواهند کرد. حلال مشکلی که ذهن حکومت را به خود مشغول کرده است، اصلاحات عمیق اقتصادی و اجتماعی است که برای خودیها دردآور و برای مردم زمانبر است. میزان تخریب اقتصاد ایران در دوره رئیس جمهور محبوب محافظه کاران حتی از سرعت تخریب اقتصاد در نیمه دهه پنجاه و اوج واپاشی اقتصاد پهلوی بیشتر بوده، و در دوره سایر روسای جمهوری نیز معمولا سرعت تخریب از سرعت ساخت و اصلاح بیشتر بوده است. برگرداندن اقتصاد به روی ریل، یکشبه و با فرمان ممکن نیست. زمان میبرد و طاقت تودهها هم کم است.
چاره کار حکومت، همان اصلاحات اجتماعی است. بخار این دیگ جوشان که دوباره دارد دعوت به تجمع میکند با قول مالیات گرفتن از این و آن خالی نمیشود. اصلاحات اجتماعی نیز فقط با کنار گذاشتن اقیانوسی از سیاستهای تحمیلی ممکن است. از زندگی خصوصی مردم به معنای گسترده آن بیرون بروید. صدا و سیمایتان را از خانههای آنها خارج کنید. به بهشت و جهنم مردم کار نداشته باشید.......
اما این نوع اصلاحات هم حتی اگر در چین کار ساز بوده، در اینجا کافی نیست. جامعه ایرانی اصلاحات سیاسی را هم میخواهد و البته منظورش آزادی محصورین نیست که دیگر مورد درخواست کسی هم نیست. بازگرداندن شان مجلس به آن، بیرون کردن سیاست از فضای قضا، اصلاح اساسی سیاست خارجی و رها کردن گریبان دستگاه اطلاع رسانی غیر وابسته به حکومت و عملهجات رانتخور آن، شرط لازم گریز از مقابل جماعات خشمگین بیباور به سر تا پای حکومت است. ارادهای میخواهد که..... در حکومت ما نایاب است.
جامعه نو