آفتابنیوز : این نگرانی به حدی است که محمد در گفتگو با یکی از همکاران خود میگوید؛ به شدت نگران زندگی چهار خواهر کوچکترم هستم . هر بار که تلفن زنگ می زند قلبم فرو می ریزد چون می دانم هر لحظه ممکن است یک اتفاق بد جان آنها را تهدید کند.
ماه گذشته تروریستها پدر او را کشتند. یادآوری خاطره آن هنوز برایش تکان دهنده است؛ «سرم را که روی بالش گذاشتم خوشحال از این بودم که یک روز دیگر زنده مانده ام اما یکباره آدمکشها از همه جا به داخل خانه ریختند، از داخل حیاط، از روی پشت بام ، از پنجره آشپزخانه ... به من و خواهرهایم گفتند که ما فقط این پیرمرد را می خواهیم. هرچه پدرم را صدا زدم سرش را برنگردادند . مطمئنم که میدانست او را کجا می برند. تروریستها گفتند که بازگشت او به خانه خیلی طول نمیکشد ولی چند ساعت بعد جنازه تیرباران شده او را پیدا کردیم .... آن شب احساس کردم که همه زندگی ام را از دست داده ام ».
اما هنوز یک چیز است که لارا آن را از دست نداده؛ تعهد بی اندازهاش نسبت به کاری که انجام می دهد. زیرا بر این باور است صدایی را انعکاس می دهد که مردم عراق در زمان صدام هیچگاه از آن بهره مند نبودند. با اینکه از زمان سقوط حکومت صدام 80 خبرنگار به دست تروریستها کشته شده که اغلب انها نیز عراقی بوده اند لارا می گوید که به کارش ادامه می دهد زیرا «بهای سنگینی که امروز مردم عراق به خاطر پایان دیکتاتوری می پردازند باید جایی در تاریخ ثبت شده باشد».
کاخ سفید همواره رسانه های آمریکایی را به خاطر تمرکز بر روی اخبار بد و ناامیدکننده و عدم انتقال مناسب اخبار خوب و پیشرفت ها مورد انتقاد قرار میدهد. به عنوان یک خبرنگار آزاد عراقی لارا معتقد است در مقایسه با کشته شدن روزانه دهها نفر در بغداد اخبار «واقعا خوب» بسیار کمرنگ هستند؛ ما نمی توانیم آنچه را که هر روز در خیابانهای این شهر اتفاق می افتد داخل جیبمان پنهان کنیم. ما واقعا در آستانه یک جنگ داخلی هستیم .
اما اگر این جنگ داخلی آغاز بشود چه ؟ لارا محمد باز هم به کارش ادامه خواهد داد ؛ «چون بهایی بیشتر از زندگی پدرم نخواهم داد . این بهترین کاری است که می توانم برای حفظ غرور خانوادگی ام انجام بدهم ».