آفتابنیوز : اساساً مخالفین انتشار نامه حضرت امام(ره) استدلال خود را بر دو پایه «افشای نامه محرمانه» و «زیانبخش بودن محتوای آن» در این برهه زمانی استوار کردهاند.
هر چند با اظهارنظر صریح دفتر حفظ و نشر آثار حضرت امام به عنوان مرجع ذیصلاح در خصوص غیرمحرمانه بودن این نامه، ادعای محرمانه بودن آن بیاعتبار میگردد، ولی یادآوری این واقعیت ضروری به نظر میرسد که اساساً انشاء نامه توسط حضرت امام نه تنها به انگیزه آگاهی مسئولین ردههای مختلف نظام از دلایل پذیرش آتشبس و اعلام توقف جنگ صورت گرفته بود بلکه با هدف تبیین واقعیتهای آن از سوی مسئولین برای مردم در سطح محدود انتشار یافت. به طوری که پس از قرائت نامه حضرت امام در جمع مسئولین دولتی، متن آن برای همه نمایندگان مجلس بازگو شد تا نمایندگان مردم با آگاهی از دلایل واقعی تغییر نظر حضرت امام(ره) در مورد جنگ و جایگزینی آتشبس و قبول مذاکره به جای استراتژی «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در جهان» در حوزه انتخابیه خود به تبیین این دلایل بپردازند. بنابر این، همه نمایندگان مردم در دوره سوم مجلس اعم از نمایندگان شیعه، سنی، اقلیتهای زردشتی، مسیحی و یهودی و فراکسیونهای مختلف با گرایشهای سیاسی متنوع بدون محذوفات از متن آن با خبر شدند و بعد از آن نیز نمایندگان با همه صعوبت به تکلیف دینی و ملی خود در جهت تبیین راهبرد جدید عمل کردند.
راه سختی در پیش بود: چرا که نمایندگان بایستی برای همان مردم حوزه انتخابیه خود که تا چند روز قبل به تأسی از نظر حضرت امام در خصوص ضرورت ادامه جنگ تا رفع فتنه در جهان استدلال میآوردند، مجدداً استدلال میکردند که طریق مصلحت؛ توقف جنگ و قبول آتشبس و مذاکره با دشمن است. این صعوبت و سختی را اینجانب به عنوان یکی از نمایندگان مجلس سوم با تمام وجود احساس کردم چرا که پس از سخنرانیهای مستمر و متعدد در محافل و مجالس مختلف شهری و روستایی در حوزه انتخابیهام درخصوص ضرورت ادامه دفاع و مقایسه قبول قطعنامه 598 با معاهدات گلستان و ترکمانچای در «نطق پیش از دستور» مورخه 8/4/67 باید از هفته بعد مجدداً برای همان مردم در همان مجامع استدلال میکردم که خیر و مصلحت مردم، کشور و نظام جز در پذیرش قطعنامه و قبول آتشبس و مذاکره نخواهد بود.
بدون تردید آگاهی مستقیم مسئولین از مفاد نامه حضرت امام در قبول آتشبس و اطلاع عموم مردم با واسطه نمایندگان خود به ویژه به علت مقبولیت عمیق حضرت امام در قلوب ملت، دلیل واقعی پذیرش همگانی نسبت به این رخداد مهم تاریخی بوده است. بنابر این، نامه مذکور نه تنها محرمانه نبوده که در همان زمان، مفاد آن چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم به اطلاع اقشار مختلف مردم رسیده است...
دومین پایه استدلال مخالفین در انتشار نامه حضرت امام، زیانبخش بودن انتشار آن در این برهه زمانی است. برای ارزیابی واقعبینانه از چنین استدلالی باید بررسی کرد که از انتشار نامه چه کسانی آسیب دیدهاند؟!
امام؟ فرماندهان نظامی؟ مسئولین سیاسی؟ ملت؟ و یا نظام جمهوری اسلامی ایران؟
بنابراین با تعمق بر پاسخ سئوالات زیر میتوان به چگونگی اثربخشی انتشار نامه موصوف پیبرد:
1- با انتشار این نامه نسلی که به جهت صغر سن، ابعاد رهبری حضرت امام خمینی(ره) را درک نکرده است چه قضاوتی نسبت به امام و رهبری او خواهد داشت؟
آیا برای مرد بزرگی که با شجاعت از سال 1342 در برابر رژیم مخوف و مقتدر شاه قیام کرد و 15 سال رنج تبعید را تحمل نمود و پس از آن قاطع و سازش ناپذیر، انقلاب اسلامی را پیش برد و با همراهی ملتی بزرگ رژیم وابسته شاه را به رغم حمایتهای بینالمللی سرنگون نمود و نظام جمهوری اسلامی ایران را پایهگذاری کرد و در مدت ده سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای حفظ نظام، رهبری انقلاب و مردم را در برابر توطئههای داخلی و جنگ خارجی به عهده داشت، اگر نسل امروز نداند که چرا امام با وجود همه قاطعیت و سازشناپذیری و اعتقاد به ظلم و فساد رژیم بعثی عراق و نابکاری صدام، اسلحه بر زمین میگذارد و آتشبس و مذاکرهای را که بارها آن را مردود اعلام نموده، میپذیرد چه قضاوتی نسبت به امام مییافت؟
آیا با انتشار این نامه حقایق واقعبینی، شجاعت و رهبری منعطف و آگاهانه حضرت امام و اعتقاد عمیق وی به ضرورت حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران برای نسل امروز به درستی تبیین نگردیده است؟ بدون تردید با این نامه تصویری روشن از سیمای منطقی و رهبری هوشمندانه امام برای نسل حاضر ترسیم گردیده است.
2- آیا با واقعیتهای برشماری شده در این نامه، نسل امروز چه داوریای نسبت به فرماندهان نظامی دوران دفاع مقدس خواهد داشت؟ آیا نسبت به فرماندهانی که با رشادت و پایمردی در کمتر از دو سال سرزمین اشغال شده را با وجود همه حمایتهای گسترده بینالمللی از رژیم بیرحم صدام باز پس گرفته و تمام مساعی خود را برای تعقیب دشمن در عملیاتهای بزرگ، رمضان، خیبر، بدر، والفجرها و کربلاها و ... به کار بستند و لحظهای از اطاعت نسبت به فرمانده کل تردید به خود راه ندادند، آیا نسبت به اقدام آنان در زمانی که واقعیتهای موجود را ضمن اعلام آمادگی برای ادامه مبارزه به فرماندهی کل گزارش مینمایند؛ چه داوریای از سوی نسل فهیم امروز در مورد آنان شکل میگیرد؟
آیا محدودیتهای ایجاد شده ناشی از کاهش درآمدهای سالانه نفتی به کمتر از 7 میلیارد دلار و افزایش خسارات جنگی به بیش از 1000 میلیارد دلار از یک سو و سرعتگیری کمکهای مادی و جنگی قدرتهای بزرگ به عراق از سوی دیگر و انعکاس این واقعیتها و اعلام نیازهای ضروری برای ادامه دفاع به فرماندهی کل، چیزی از قداست بسیجیان، رشادت سپاهیان و مقاومت ارتشیان خواهد کاست؟
بدون تردید انتشار واقعیتهای منعکس شده در این نامه هرگونه شبهه و غبار را از سیمای مردانه ارتش و سپاه و بسیج خواهد زدود و نسل امروز با آگاهی از دلایل واقعی پذیرش آتشبس از این پس نسبت به فرماندهان شجاع و صادق دوران جنگ تحمیلی بیش از پیش با عشق و احترام یاد خواهد نمود.
3- انتشار این نامه چه زمینهای را برای تحلیل عملکرد مردان سیاست در دوران دفاع مقدس فراهم خواهد نمود؟
اساسا مردان سیاست آن دوران چه کسانی بودهاند؟ بدون تردید در سطح نخست ریاست جمهوری وقت (حضرت آیتالله خامنهای)، نخست وزیر (جناب آقای مهندس میرحسین موسوی) و ریاست مجلس (حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی) در مجموعه مردان سیاست آن دوران از سایرین متمایز خواهند بود.
با تعمق بر تمامی مساعی دولت در اداره پشتیبانی جنگ، حضور مکرر و مستمر رئیس جمهور در جبهههای جنگ و عهدهداری ستاد پشتیبانی جنگ توسط نخستوزیر و بر دوشگیری مسئولیت جانشینی فرمانده کل قوا توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی و هماهنگی سران قوا، اعضای کابینه و نمایندگان مجلس و پشتیبانی آنها از رزمندگان و نیروهای مسلح اعم از بسیج و سپاه و ارتش جای چه توقعی از آنان بر جای خواهد ماند؟
بدون تردید با انتشار این نامه، زمینه هرگونه متوجه کردن انگشت اتهام به سوی مردان سیاست محو میگردد و نسل امروز حرکتی هماهنگ، منسجم و یکپارچه از سوی مردان سیاست در دوران دفاع مقدس را نظاره خواهد کرد.
4- آیا با انتشار این نامه، افتخارات و عظمتهای ملت ایران زیر سئوال خواهد رفت؟ آیا با درک حقیقت تلخ ناکافی بودن امکانات موجود کشور در دوران جنگ نسبت به انبوه حمایتهای مالی و جنگی قدرتهای بزرگ جهانی و دولتهای وابسته منطقه از رژیم صدام چیزی از رشادت و پایداری و افتخارات و عظمتهای این ملت بزرگ کاسته خواهد شد؟
5- آیا انتشار نامه حضرت امام در اعلام دلایل پذیرش قطعنامه در چنین مقطعی و آن هم پس از 18 سال از انتشار محدود آن موجب آسیب دیدن نظام شده است؟ برای پاسخگویی به این سوال میتوان تأثیر این نامه را در داخل و خارج کشور ارزیابی نمود. بدون تردید در داخل آگاهی از واقعیتهای دوران دفاع مقدس و چرایی پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام نه تنها احترام و ارادت نسل امروز را نسبت به رهبری شجاعانه آن مرد بزرگ افزایش خواهد داد بلکه حقشناسی آنان را نسبت به اخلاص و رشادت فرماندهان نظامی خواهد افزود. این نامه به نسل امروز نشان داده است که هرگونه فرافکنی و اتهام به مردان سیاست دوران دفاع مقدس و تخریب آنها بیپایه و ناعادلانه خواهد بود، این نامه اثبات مینماید که با وجود رهبری و پیروی از ولایت، نظام با سرافرازی از گردنههای پرصعوبت حوادث به سلامت عبور خواهد کرد و در منظر جهانی نیز این نامه نشان داده است که ملت ایران در پای عقیده خود تا آخرین امکان مقاوم خواهد بود و در صورت تصمیمات تاریخی از سوی رهبری خود بدون تفرق همچنان منسجم و متحد عمل خواهد نمود.
لذا انتشار هر یک از اسناد تاریخی نه تنها از تحریف تاریخ جلوگیری خواهد نمود بلکه در تنویر افکار عمومی و ایجاد فرصتی مناسب، بر شناخت واقعی نسل امروز از مواریث گذشته نقش موثر خواهد داشت.
از سوی دیگر، انتشار این نامه نشان داده است که به رغم گذشت 28 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز اخلاق، انصاف و عدالت در برخی از افراد مدعی و جریانهای سیاسی یک خصلت فراگیر نبوده و عدهای همواره بقای خود را در حذف مردان بزرگ جستجو میکنند. این در حالی است که تخریب شخصیتهای انقلاب که بخشی از سرمایههای انسانی کشور به شمار میروند هر چند به انگیزه خود شیرینی در برابر دشمنان انقلاب هم صورت نگیرد عملا رهآوری جز مخدوش نمودن افتخارات و عظمتهای این ملت و تضعیف وحدت ملی و ایجاد فرصت و تحرک برای دشمن را در مقطعی که بیش از هر زمان نیازمند همگرایی و انسجام میباشیم به همراه نخواهد داشت.