آفتابنیوز : 
او مینویسد: هدف کلیدی در هر حمله نظامی احتمالی علیه ایران تاسیسات هستهای این کشور خواهد بود، اما فراهم آوردن حداقلهای لازم برای انجام این حمله نظامی محدود خواه از جانب آمریکا یا اسرائیل میتواند بسیار متفاوت باشد.
در ادامه این تحلیل آمده است: «اگر قرار باشد حمله هوایی از سوی اسرائیل صورت گیرد به احتمال بسیار زیاد محدود به یک یا دو سایت اتمی ایران خواهد شد. اما تهاجم به فقط یکی از تاسیسات اتمی ایران نیز نیازمند فراهم آوردن شرایط لازم برای سوختگیری مجدد هواپیماها به هنگام رفت و برگشت و نیز حل مشکل کلیدی استفاده از فضای کشورهای مسیر یا پذیرفتن ریسک مواجه شدن با عواقب سیاسی آن است. اگر اسرائیل واقعا بخواهد این کار را انجام دهد تنها هواپیماهای مناسب در نیروی هوایی این کشور برای انجام چنین عملیاتی جتهای F-15 یا F-16 خواهند بود و این تردید بزرگ نیز وجود دارد که آیا بمبها و راکتهایی که هواپیماهای اسرائیلی به آن مجهز هستند میتوانند ضربه مهمی به تاسیسات اتمی زیرزمینی ایران وارد کنند؟ وجود این محدودیت مهم احتمالا باعث میشود تا نیروگاه اتمی بوشهر به تنها هدف قابل دسترسی و ارزشمند نیروی هوایی اسرائیل تبدیل شود».
«مایکل نایتز» تاکید کرده است: اما اگر قرار باشد این تهاجم از سوی آمریکا انجام شود احتمالا اهداف حمله از پراکندگی و تعدد بسیار بیشتری برخوردار بوده و موفقیت در هدف قرار دادن تاسیسات دفاع هوایی ایران بویژه سکوهای شلیک موشکهای زمین به هوای دوربرد به عنوان هدف مقدماتی نقشی بسیار تعیین کننده خواهد داشت. غیر از بوشهر به سایر تاسیسات پراکنده غنی سازی و تبدیل انرژی در نقاط مختلف ایران نیز آسیبهای جدی وارد شود تا حمله اثربخش و توجیهپذیر باشد. ایالات متحده همچنین ناچار خواهد بود برای کاهش ریسک ناشی از حمله به تاسیسات اتمی ایران بسیاری از تاسیسات نظامی و یا حتی ساختمانهای کلیدی حکومتی در ایران را نیز هدف قرار دهد تا شانس تهران برای یک واکنش مقابله به مثل سریع و شدید کاهش یابد. اما ایالات متحده نیز با یک مشکل بزرگ برای عملی کردن این نقشه مواجه است؛ اینکه هیچکدام از متحدان این کشور در خاورمیانه حاضر نخواهند شد اجازه استفاده از پایگاهها یا حریم هوایی خود را برای انجام چنین حملهای صادرکنند، بنابراین ابتدا باید یک حمله مقدماتی گسترده با استفاده از بمبافکنهای ضد رادار B-2 مستقر در بندر نظامی دیهگوگارسیا در اقیانوس هند صورت گیرد. اقدام بعدی نیز شلیک موشکهای تامهاوک از کشتیها و زیردریاییهای آمریکایی در خلیج فارس و دریای سرخ و یا استفاده از نسلجدید بمبافکنهای B-52 برای شلیک موشکهای کروز خواهد بود. درکنار اینها ایجاد یک سد دفاعی چندلایه هوایی و دریایی در تنگه هرمز برای پیشگیری از حمله انتقامی ایران بسیار حیاتی است.
در بخش دیگری از این مقاله در پاسخ به این سئوال که «اما ایران چگونه از خود دفاع خواهد کرد؟» آمده است: درسی که این کشوراز تجربه عراق و یوگسلاوی در دهه 1990 گرفته اینست که به جای ایجاد یک سیستم دفاع هوایی سراسری اقدام به استقرار تجهیزات دفاعی استراتژیک خود در کنار تاسیسات کلیدی کشور نماید. ایران اکنون دارای یک شبکه پیشرفته متحرک از موشکهای سام برای محافظت از تاسیسات مهم نظامی و اقتصادی در تهران،اصفهان، بندرعباس و جزیره خارک است. همچنین هواپیماهای شکاری نیروهای هوایی این کشور بویژه جنگندههای F-14 قادر به رهگیری و هدف قراردادن هواپیماها و موشکهای آمریکایی بویژه در بردهای کوتاه هستند. وجود این تسلیحات به ایران کمک میکند تا بتواند یک سد دفاعی چندلایه برای مقابله با یک حمله هوایی وسیع و دامنهدار ایجاد کند».