آفتابنیوز : بعد از جنگ دوم جهانی، درحالیکه همه کشورها مشغول بازسازی نظام سیاسی و ویرانیهای کشورشان بودند، آمریکا آستین بالا زد و نظمی را تدارک دید که آرام آرام با تصحیح اروپاییها تبدیل به نظم جهانی شد و پایههای روابط بینالملل و تکامل حقوق بینالملل و تجارت آزاد بر دوش این نظم قرار گرفت و بقیه جهان هم نانوشته این نظم را پذیرفتند. با ظهور نابهنگام دونالد ترامپ که با عقاید و افکار شخصیاش رئیسجمهور آمریکا شده، نظم ایجادشده آمریکای قبلی به دست ترامپ زیر سؤال رفته است. در این یکسالواندی که از دوران زمامداری او میگذرد، دستاوردهایش صرفا بههمریختن جهان بوده است. کنوانسیون حفظ محیط زیست پاریس که دستاورد جمعی ابنای بشر روی کره زمین بود، به شکل احمقانهای از سوی ترامپ کنار گذاشته شد و سپس سراغ نقض بقیه توافقات جهانی رفت. سازمان جهانی تجارت و توافقات آن مبنیبر بازبودن همه بازارهای جهانی روی همه اعضا که نتیجه مذاکرات طولانی گات بود، از پایههای دیگری در نظم جهانی به شمار میرود که ترامپ آن را به تمسخر گرفت و این فریاد اعتراض همه متحدان و رقبای آمریکا نظیر اروپاییها، چین، ژاپن و بقیه را برانگیخت.
نقض توافقات گروه 1+5 در قالب توافق هستهای با ایران از دیگر مواردی بود که جهان به آن واکنش نشان داد؛ زیرا مایل نیست مذاکراتی که چندین سال طول کشیده و همه قدرتهای جهان در تدوین و تنظیم آن شرکت داشتهاند، یکباره بر باد برود و سابقهای در جهان باقی گذارد که دیگر وفایبهعهد در توافقات بینالمللی اعتباری نداشته باشد. وجه دیگر نگرانی جهان از این نقض توافق، بهخطرافتادن امنیت بینالملل است که میتواند ناخواسته قدرتهای جهان را درگیر خود کند اما دونالد ترامپ به افکار خود میاندیشد. او در دوران مبارزه انتخاباتی قول داده این نظم جهان را بهنفع منافع آمریکا در هم بریزد و اکنون در تخریب مظاهر و پایههای این نظم، گامبهگام میکوشد؛ امری که کاسه صبر همه متحدان آمریکا را لبریز کرده است. ترامپ سه هدف دارد؛ اول، آمریکا کشور شماره یک در جهان باشد، دوم، همه کشورها و از جمله متحدان آمریکا در صورت لزوم باید بهنفع منافع آمریکا کوتاه بیایند و سوم، منافع و امنیت ملی اسرائیل که تاکنون زمین مانده باید به بهترین صورت استیفا شود. بهاینترتیب ساختارهای سابق مثل گروه هفت کشور صنعتی که روند اقتصاد جهانی را رقم میزدند، برای دونالد ترامپ مزاحم و بیمعنا شده و این برای اعضای این گروه که عمدتا اروپایی هستند، یک شوک محسوب میشود.
ترامپ تمایل نداشت در این اجلاس حاضر شود زیرا ساختاری که خودش آن را به هم ریخته، دیگر جذابیتی برای او ندارد. وقتی ترامپ رسما علیه اروپا، کانادا، ژاپن و استرالیا اعلان جنگ تجاری کرده، دیگر چگونه با آنها روبهرو شود. همه اعضای گروه 7 انتظار داشتند ترامپ حرفی برای گفتن داشته باشد و منطقی در این اجلاس بیان کند که توجیهکننده علت جنگ تجاری آمریکا باشد ولی مشاهده کردند ترامپ مرد منطق و دلیل و استدلال نیست و به توافقات قبلی آمریکا با متحدان هم پایبند نمیماند. ترامپ با ترزا می، نخستوزیر بریتانیا هم که متحد اصلی او به حساب میآید، ملاقات نکرد؛ زیرا از توصیههای «معلم وارانه» او خسته شده و نمیخواهد ترزا دوباره نظم و منطق جهانی را برای او بازگو و تکرار کند! ترامپ منزوی شده، از شرکت در تمام جلسات و سازمانهایی که خودش آنها را به هم ریخته، خودداری میکند؛ زیرا نزد متحدان خود، حسابی کم آورده است و نمیخواهد آنان آشکارا زبان به انتقاد از او بگشایند. رئیسجمهور آمریکا در اجلاس گروه 7 دیرتر شرکت کرد و زودتر هم آن را ترک کرد تا مجبور نباشد روی بیانیه گروه 7 چانهزنی کند. برای اولینبار گروه هفت کشور صنعتی نام خود را به گروه 1+6 تغییر داد تا گویای اختلاف بقیه اعضا با آمریکا باشد و بیانیه مستقلی هم ارائه داد که بیانیه گروه 6 بود.
آخرین تلنگری که ترامپ به گروه 7 زد، درخواست برای بازگرداندن روسیه به این گروه بود. میدانیم این اقدامی تنبیهی بود که چهار سال پیش در پی اشغال کریمه و اوکراین و به پیشنهاد آمریکا انجام شد و بناست تا زمانی که روسیه به اشغال خود پایان ندهد، در گروه هفت کشور صنعتی پذیرفته نشود. اکنون با کمال تعجب اروپاییها که هنوز از ماجرای اسکریپال در بریتانیا و نقض حاکمیت این کشور آرام نگرفتهاند، مشاهده میکنند آمریکا تصمیمات و پیشنهادهای قبلی خود را به تمسخر گرفته و درخواست ورود روسیه به گروه هفت کشور صنعتی را دارد. اعضای گروه 7 میدانند این نتیجه بخشی از توافقات نتانیاهو با پوتین بر سر ایران بود که قرار شد ترامپ دستمزد آن را با دعوت از روسیه به گروه هفت کشور صنعتی بدهد و این درخواست برای گروه غیرقابلقبول و بهعنوان باجخواهی روسیه و بیعرضگی ترامپ در قبال نتانیاهو تعبیر میشود.
منبع: روزنامه شرق/ سیدعلی خرم، استاد حقوق بینالملل