آفتابنیوز : کورش نامداری با بیان اینکه بیماری ها به دو دسته جسمی و روانشناختی تقسیم می شوند، گفت: بیماریهای جسمی قابل مشاهده و شناسایی است و به همین خاطر در مقابل بیماریهای روحی به سادگی قابل تشخیص هستند.
وی افزود: ریشه بیماریهای روانی در سازمان روانی انسان است و این دسته بیماریها برآیند تاثیر و تاثر متقابل جسم، روان و اجتماع هستند. عوامل موثر در بیماریهای روانی از جسم و روان ناشی میشود که در این تعریف روان شامل تفکر، ادراک، انگیزه ها، آرزوها، تخیلات، شناخت ها و نگرشها است.
این روانشناس با بیان اینکه عوامل اجتماعی نیز در بیماریهای روانی موثر است، ادامه داد: عوامل اجتماعی تمام عواملی هستند که در پیرامون انسان وجود دارند. انسان عضوی از جامعه است و بنابراین بروز هر اتفاقی در محیط اجتماعی میتواند انسان را تحت تاثیر قرار دهد.
نامداری با اشاره به اینکه تا چند قرن گذشته بیماری روانی در علم تعریف نشده بود، گفت: امروز در علم پزشکی ثابت شده که استرس میتوانند ساختار جسمی انسان را تحت تاثیر قرار دهد. بسیاری از بیماری های جسمی مانند بیماری های پوستی، قلب و عروق به واسطه استرسها ایجاد یا تشدید می شوند.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه عامل اصلی بیماری گوارشی زخم معده استرس است. همچنین بیماری سندرم روده تحریک پذیر (IDS) نیز در کنار بخشی از انواع سرطان ناشی از قرار گرفتن در معرض استرسها و تنشهای روانی طولانی مدت است. به همین دلیل جهان به سمت ایمن سازی در برابر استرس پیش میرود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: ایمن سازی در برابر استرس به افراد آموزش میدهد که چگونه در عین قرار گرفتن در معرض استرس، بتوانند کمتر تحت تاثیر این شرایط قرار بگیرند. ایمن سازی در برابر استرس چیزی شبیه به واکسیناسیون در برابر بیماریهای ویروسی است.
نامداری افزود: همان طور که واکسیناسیون انسانها را در برابر بیماریهای جسمی ایمن می کند، ایمن سازی در برابر استرس مانند بحث رزیدینت تراپی (درمان مبتنی بر تحمل پذیری)، انسان را در برابر استرس ایمن میکند و افراد ظرفیت خود را در برابر استرس بالا میبرند.
وی با بیان اینکه تفکر و حافظه، حیطههایی هستند که مانند دیگر اعضای بدن آسیب دیده و دچار اختلال میشوند، تصریح کرد: بیماریها بر اساس اینکه کدام بعد از ابعاد وجودی انسان را درگیر میکند به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. برخی بیماریها تفکر انسان را درگیر میکنند. به عنوان نمونه اسکیزوفرنی نوعی اختلال در تفکر است. درافراد مبتلا به اسکیزوفرنیا سیستم تفکر آسیب میبیند.
این استاد روانشناسی بالینی افزود: در بیماری اسکیزوفرنی، جریان، محتوا و شکل فکر بیماران دچار اختلال میشود و به همین دلیل بیمار نمیتواند به زندگی عادی ادامه دهد. بر اثر این اختلال قدرت تکلم فرد نیز آسیب میبیند، زیرا کلام عصاره تفکر است و انسان بر اساس تفکرات خود صحبت میکند.
نامداری گفت: در اختلالات خلقی مانند اختلال افسردگی، اختلالات بایکولار (دو قطبی) هستند که تحت عناوینی همچون اختلال افسردگی، اختلال افسردگی شیدایی و اختلال شیدایی- افسردگی قرار میگیرند. مهمترین بعدی که تحت تاثیر قرار میگیرد خلق و حالت عاطفی انسان است. این بیمار انگیزه کافی برای کار و پیشرفت ندارند، همیشه خسته هستند، انرژی لازم را ندارند و در روابط اجتماعی و روابط خانوادگی خود مشکل دارند چراکه نمی توانند توقعات دیگران را برآورده کنند.
وی با اشاره به اینکه گاهی بیماریهای روانی مهم تر از بیماریهای جسمی هستند، اظهار کرد: اگر این بیماریها درمان نشوند فقط یک عضو از بدن درگیر نمیشود. به عنوان نمونه اگر تفکر یا شناخت یا عاطفه درگیر اختلال شوند سایر اندامهای بدن دچار اختلال میشوند. بنابراین در بیماریهای روانی نیز پیشگیری از درمان اهمیت بالاتری دارد اما آگاهیهای لازم برای این مهم درجامعه وجود ندارد.
نامداری افزود: در حال حاضر وضعیت آگاهی جامعه نسبت به دهههای قبل بهتر است، اما آگاهیهای لازم هنوز به جامعه اطلاع رسانی نشده است و هنوز تابوی بیمار روانی وجود دارد. مطابق آمار سازمان جهانی بهداشت 95 درصد افراد جامعه مشکل روانی دارند و شاید این آمار بیشتر نیز باشد.
این استاد روانشناسی بالینی دانشگاه اصفهان گفت: دامنه بیماریها روانی آنقدر گسترده است که شاید بتوان گفت 99 درصد افراد جامعه به نوعی درگیر یک مشکل روانی از جانب خود یا دیگری هستند. این مشکلات از واکنش نسبت به ارتباط چشمی و خیره شدن آغاز شده و تا قتل فرزند نوزاد ادامه پیدا میکند و رسانههای بیشترین نقش را در معرفی بیماریها و شکستن این تابوها دارند.
نامداری با اشاره به اینکه مشکل اصلی در جامعه فعلی ایران شیوههای تربیتی است، تاکید کرد: یک مادر به این دلیل که آگاهی لازم از شیوههای صحیح تربیتی ندارد فرزند خود را به سمت آسیب پذیری هدایت می کند. امروزه بسیاری از افرادی که ازدواج میکنند، شناختی از شیوههای صحیح تربیت ندارند و به همین خاطر فرزندانی مستعد بیماریهای روانی تربیت میکنند.
وی با بیان اینکه تا زمانی که افراد از شیوههای صحیح تربیت آگاهی پیدا نکردهاند دستگاههای ذی ربط نباید اجازه ازدواج را به آنان بدهند، اظهار کرد: اگر افراد بدون آگاهی از شیوههای درست تربیتی ازدواج نکنند یک بیمار به جامعه تحویل نمیدهد. اما در حال حاضر بعد از ازدواج و بدون شناخت شیوههای تربیتی سریع بچه دار میشوند.
این استاد روانشناسی بالینی دانشگاه اصفهان گفت: نوزاد، مستعد نقش پذیری است و هر گونه شکل بگیرد همان گونه رشد پیدا می کند. بنابرین مادران و فضایی که برای فرزند در خانواده ایجاد میکنند میتواند بر استعداد فرد در ابتلا به بیماریهای روانی موثر باشد.
نامداری با اشاره به اینکه هرچقدر میزان آسیب پذیری فرزندان به دلیل عوامل تربیتی، ژنتیکی و عوامل اجتماعی مانند استرسها بیشتر باشد احتمال ابتلا به بیماریهای روانی بیشتر می شود، خاطر نشان کرد: این امر به نگاه مردم نسبت به شیوههای تربیتی و آگاهی پایین از آن بازمیگردد.
وی با بیان اینکه برخی بیماریهای روانی از بدو کودکی ممکن است به وجود بیایند، تصریح کرد: برخی دیگراز بیماری ها روانی مبنای کروموزمیک دارند مانند عقب ماندگی ذهنی و اوتیسم که امروزه در جامعه بحث در مورد این بیماری فراوان است واین بیماری می تواند آسیبهای ریشهای به سیستم رشد و تحول کودک وارد کند.
نامداری ادامه داد: افراد جامعه همانگونه که بیماریهای جسمی را میشناسند، بیماریهای روانی را نیز بشناسند. یک دیدگاه منفی در جامعه ایران نسبت به بیماریهای روانی وجود دارد. افراد مبتلا به بیماریهای روانی به متخصصین مراجعه نمیکنند. در مسئله ازدواج نیز تبعات مراجعه نکردن به مراکزدرمانی سنگین است.
این روانشناس با اشاره به اینکه انسان یک موجود پیچیده است، خاطرنشان کرد: به سادگی بیماری روانی قابل تشخیص نیست مگر اینکه از دیدگاه یک متخصص دیده شود. بنابراین با توجه به اینکه جهان، دنیای ارتباطات است باید افراد به متخصصان صالح در این زمینه مراجعه کنند.
منبع: ایسنا