آفتابنیوز : بحران در مديريت منابع آبي، يعني تمامي برنامهريزيها منوط به دعوت مردم بهصرفهجويي در مصرف آب شربي كه كمتر از 10 درصد از منابع آبي كشور را به خود اختصاص داده است، باشد اما براي 75 درصد از منابع آبي كشور كه در بخش كشاورزي مصرف ميشود و براساس آمار 60 درصد از آن نيز هدر ميرود، برنامهريزي وجود نداشته باشد.
خوزستان زير تيغ محصولات آببر
به گزارش آفتابنیوز؛ محصولات آببر بدون رعایت الگوی کشت و در نظر گرفتن موضوع بحران آبي كشور توليد ميشوند. محصول آببري مانند برنج در بسياري از استانهاي كشور كشت ميشود. وزارت جهاد کشاورزی اعلام كرده است کشت برنج تنها در استانهای گیلان و مازندران و برخی مناطق استان گلستان امکانپذیر است و دولت از کشت این محصول در استانهای دیگر بهویژه استانهای كمآب حمايت نميكند. حتي در برخي موارد از ممنوعيت كشت برنج در برخي استانهاي كمآب خبر داده است اما در ميان تمامي اين عدم حمايت يا ممنوعيت، همچنان شاهد كشت برنج در استانهايي مانند خوزستان، اصفهان و لرستان هستيم؛ استانهايي كه در دهه اخير آب را از استان همسايه چهارمحال و بختياري به آنها انتقال دادهاند.
خوزستان درحالي با بحران آب بهويژه آب شرب و خشكسالي دست و پنجه نرم ميكند كه كشت محصولات آببري مانند برنج، نيشكر و هندوانه را مثل دهههاي گذشته انجام ميدهد. گويا خبر خشكسالي و بحران آبي هنوز به مسئولان اين استان نرسيده است. كشت محصولات آببر درحالي در خوزستان جولان ميدهد كه براي توليد يك تن از آنها، هزاران لیتر آب صرف ميشود.
برنجكاري در اوج خشكسالي
برنج خوزستان در سالهاي اخير توانسته جايگاهي در بازار ايران پيدا كند؛ برنجي كه آب خوزستان را به تاراج برده است. به گزارش ايسنا شهرستان باغملک در فاصله ۱۴۰ کیلومتری اهواز، مرکز استان خوزستان قرار دارد. جمعیت این شهرستان حدود ۱۱۰ هزار نفر بوده و شغل بيشتر آنها برنج کاری است. هر ساله با آغاز فصل کشت برنج، بیش از سه هزار هکتار از شالیزارهای شهرستان باغملک زیر کشت برنج میرود. مهمترین مناطق کشت برنج شهرستان باغملک بخشهای صیدون و میداوود است که البته کشاورزان این مناطق در این سالها با کمبود آب مواجه هستند و (با توجه به ممنوعیت کشت برنج در خوزستان) زندگی و معیشت شالیکاران در این منطقه به خطر افتاده است. نوع برنجی که در این شهرستان کشت میشود، «چمپا محلی» و «عنبربو» است. استان خوزستان پس از استانهای گیلان و مازندران با تامین ۹ درصد برنج کشور، سومین استان کشور از نظر تولید برنج با کیفیت است و شهرستان باغملک سهم بسزایی در تولید برنج استان دارد.
شنيدهها حاكي از آن است كه بر اساس مصوبه شورای کشاورزی استان خوزستان، کشت برنج برای سال زراعی ۹۸-۹۷ در این استان ممنوع خواهد شد ومحصولاتي مانند حبوبات، آفتابگردان، سویا و گیاهان علوفهای که نیاز آبی کمتری دارند، جایگزین برنج میشوند. مصوبهاي كه تاكنون در خوزستان عملي نشده و روي زمين مانده است.
هنداونه، بلاي جان خوزستان
هندوانه نيز جزو محصولات آببري است كه كشت آن در خوزستان انجام ميشود اما اين محصول نيز مانند ديگر محصولات آببر، سرانجام خوبي ندارد. بهدليل توزيع نامناسب و نابسامان بازار داخلي، اغلب هندوانهكاران خوزستاني با ضرر و زيان مواجه ميشوند. در بسياري از موارد كشاورزان حتي محصول خود را برداشت نميكنند چرا كه به گفته آنها حتي برداشت هندوانه نيز بهدليل خريد به قيمت بسيار پايين، صرفه اقتصادي ندارد. اما در بازار خارجي نيز وضعيت هندوانه حال و روز خوشي ندارد. بسياري از محمولههاي هندوانه صادراتي بهدليل عدم كيفيت يا ظاهر نامطلوب، برگشت ميخورند. توليد محصولات آببري مانند هندوانه كه راهبردي نيز محسوب نميشوند، از اساس اشتباه است چرا كه صادرات هندوانه صادرات غيرمستقيم آب است؛ آن هم در شرايطي كه خوزستان و دركل كشور در بحران خشكسالي و بيآبي قرار دارد.
نيشكر، نعمتي كه نقمت شد
خوزستان را مهد نيشكر ايران مينامند؛ نعمتي كه براي مردم اين جلگه به نقمت تبديل شده است. نيشكر خوزستان، دركنار بحرانهاي كارگري، اخراجهاي دسته جمعي كارگران و عدم پرداخت حق و حقوق كارگرانش، داستان ديگري نيز دارد. خسارتهاي جبران ناپذير اين صنعت به محيطزيست روي ديگر سكه صنعت نيشكر در خوزستان است.در آخرين روزهاي دهه60، طرح توسعه نیشکر در قالب هفت واحد کشت و صنعت با وسعت بیش از ۸۰ هزار هکتار در خوزستان كليد خورد. يكي از دلايل اعتراض به توسعه نيشكر در خوزستان، آببر بودن اين محصول است. در زمانيكه كشور و بهويژه خوزستان با خشكسالي دست و پنجه نرم ميكند، توسعه صنايع آببري همچون نيشكر خلاف قوانين است. مصرف بیرویه آب در صنعت نيشكر خسارتهاي جبرانناپذيري به رودخانه کارون و تالابهای هورالعظیم و شادگان وارد كرده است. بهدليل زه آبهای شورو ترکیبی از کودهای شیمیایی و سموم کشت و توسعه نیشکر، اين تالابها با بحران مواجه شدهاند.سهم خوزستانيها از طرح توسعه نيشكر تنها دود، خاكستر و شوري آب كارون و بوي تعفن پساب كارخانههاي نيشكر است. تالاب نيشكر يا ناصري يادگار طرح توسعه نيشكر در خوزستان است. تالابي كه در اثر هدایت پساب دو شرکت بزرگ نیشکر میرزا کوچک خان و امیر کبیر ایجاد شده است. این تالاب كه هماكنون به تالاب ناصری معروف است، خود سند محكمي از استفاده بيرويه صنايع نيشكر از آب كارون است. تالابي كه بهگفته فعالان محيطزيست موجب شوري آب كارون و فاجعه گسترش سطحهای نمکی شده است.
تاكنون گوش شنوايي براي فرياد و هشدارهاي كارشناسان محيط زيست درباره خسارتهاي زيست محيطي كارخانههاي نيشكر همچون تخلیه پساب و شور کردن رودخانه کارون، تالابها و اراضی خوزستان همچنین آتش زدن مزارع نیشکر وجود نداشته است و صنايع نيشكر بيمهابا بدون توجه به اين هشدارها همچنان به كار خود ادامه ميدهند.هرساله با شروع فصل برداشت نيشكر، علاوهبر هجوم ريزگردها، خاكستر حاصل از سوزاندن مزارع نيشكر نيز نفس خوزستانيها را ميبرد. درحالي كه تمامي فعالان و كارشناسان محيط زيست كشور به هجوم ريزگردهاي داخلي و خارجي اعتراض و از دولت بهدليل ناتواني از كنترل و مهار ريزگردها شكايت ميكنند، صاحبان صنايع نيشكر، باراني از خاكستر را ميهمان خانههاي خوزستانيها ميكنند.طبق بررسيهاي انجام شده، آتش زدن مزارع علاوهبر اینکه هوا را با انتشار گاز مونواکسید کربن آلوده میکند، تشدید پدیده گازهای گلخانهای، انهدام بافت خاک، کاهش رطوبت خاک و درنتیجه افت محصول، از بین رفتن موجودات زنده محیط، فرسایش شدید خاک، کاهش حاصلخیزی زمین و کاهش تحمل گیاهان زراعی در برابر آفات، بیماریها و خشکی، همچنین از بین رفتن زیستگاههای پرندگان را نیز به دنبال دارد.
تاراج آب در بحران مديريت كشاورزي
اين تمام داستان كشت محصولات آببر در خوزستان و كشور نيست. غمانگيزترين بخش در كشاورزي، اين است كه متاسفانه كشاورزان باوجود تمامي تلاش و زحمتهايي كه انجام ميدهند،جزو فقيرترين افراد جامعه محسوب ميشوند. 75 درصد از آب كشور نيز در بخش كشاورزي مصرف ميشود. ميزان آبي كه در اين بخش مصرف ميشود با توليد و بازدهي آن در ميانگين جهاني، هيچگونه تناسبي ندارد.براساس آمار، ايران سال ۲۰۱۳ در مدیریت اکوسیستمهای آبی شامل تالابها و رودخانهها رتبه 231 را در ميان ۲۳۲ کشور كسب كرده است؛ آماري كه گواه روشني بر بحران عدم مديريت منابع آبي كشور است.
همچنين در اين ميان، بيش از 72 درصد از منابع آب تجدید شونده كشور نيز استفاده شده است. حال پرسش اينجاست كه چرا در اوج بحران آبي كشور و بهويژه خوزستان همچنان شاهد كشت محصولات آببري كه بسياري از آنها استراتژيك محسوب نميشوند، هستيم. مصوبههاي تغيير الگوي كشت يا ممنوعيت كشت محصولات آببر نيز مانند صدها مصوبه ديگه بر زمين مانده و خبري از اجرايي شدن آنها نيست. در اين ميان نيز مسئولان همچنان از راهحلهاي نجات خوزستان سخن ميگويند؛ راهحلهايي كه تاكنون گرهاي از مشكلات خوزستان باز نكرده است.
منبع: روزنامه قانون