آفتابنیوز : دوستی می گفت: برای ثبت یک شرکت و راه اندازی کسب و کاری در ترکیه، به اداره مربوطه در استانبول رفته بودم. مدارک را به مدیر بخش دادم. آقای مدیر، بررسیشان کرد و به کارمندش گفت: این مدارک را ببر و کارشان را انجام بده! و به من گفت: لطفاً همین جا منتظر باشید.
تقریباً نیم ساعت آنجا بودم، قهوه ای خوردم و با موبایلم سرگرم شد. سپس آن کارمند آمد و گفت:کارتان انجام شد آقا!
از او تشکر کردم و خطاب به مدیر گفتم: مرحله بعدی چیست؟ الان باید کجا بروم؟
آقای مدیر لبخندی زد و گفت: مرحله بعدی این است که بروید و کسب و کارتان را شروع کنید؛ موفق باشید!
همین دوست می گفت که در ایران برای راه اندازی کسب و کاری مشابه، نه 30 دقیقه که بیش از دو سال دوندگی کردم، انواع استرس ها را تحمل کردم، از این اداره به آن اداره حواله شدم، بارها منتظر تصمیمات فلان مدیر و بهمان کمیسیون شدم، انواع کارشکنی ها را تحمل کردم، ساعت ها پشت در این مدیر و آن معاون منتظر ماندم، ده ها نامه جابجا کردم و از این دبیرخانه به آن دبیرخانه رفتم، با تفسیرهای متعددی از قوانین و مقررات روبرو شدم، مجبور شدم از جاهای مختلف انواع مجوزها را بگیرم که برای هر کدام شان باید هفت خان رستم را رد می کردم، حتی برای نصب تابلوی فروشگاه کارم به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کشید و استعلام از فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی که زمانبر هم بود و البته بماند درخواست های غیرقانونی که بعضی ها در طول این مسیر دو ساله داشتند!
پیشنهادی به دولت برای «زدن دو نشان با یک تیر»: مجوزها را بردارید!
همین دو خاطره از یک کارآفرین ایرانی در وطن خودش و ترکیه، می تواند به ما بگوید که چرا ترکیه روز به روز در حال توسعه و کسب ثروت است و ما هنوز درگیر بدیهیات هستیم؟
در همه جای دنیا، از کسی که کارآفرینی می کند، حمایت می کنند، ولو آن که آن برای تنها یک نفر ایجاد اشتغال کند. حمایت شان هم این نیست که به او پول و وام و امتیازات ویژه دهند. مهم ترین امتیاز این است که حکومت ها کاری به کارشان ندارند؛ یعنی او را مجبور نمی کند که مثلاً برای راه اندازی یک رستوران یا یک کارگاه، ماه ها دوندگی کند و انرژی اش را از دست بدهد. فرمول شان این است: برای هر کسب و کاری، یک سری قوانین، مقررات و استانداردهای شفاف تدوین می کنند (مثلاً فرمول رعایت بهداشت در کارخانه های تولید مواد غذایی یا اغذیه فروشی ها را کاملاً مشخص می کنند) ؛ آنگاه می گویند هر کسی که سرمایه و تخصصی دارد می تواند بدون نیاز به انواع مجوزها کسب و کار خود را راه بیندازد؛ به همین راحتی و با 3 شرط:
1 - آغاز فعالیت اش را اعلام و ثبت کند (دقت کند: فقط کافی است ثبت کند نه این که اجازه بگیرد)
2 - قوانین، مقررات و استانداردهای هر کسب و کار را دقیقاً و مو به مو رعایت کند
3 - به موقع مالیات اش را بدهد
بسیاری از مردم ایران، دارای سرمایه های خرد و متوسط هستند و انگیزه های زیادی هم برای راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط دارند اما آنقدر دیده اند و شنیده اند که راه اندازی یک کسب و کار، چقدر دوندگی و خستگی دارد که عطایش را به لقایش می بخشند و ترجیح می دهند پول شان را در سکه و ارز و زمین و نظایر این ها که دردسر ندارد سرمایه گذاری کنند.
ما در ایران امروز با دو بحران مواجه هستیم: بیکاری - نقدینگی سردرگم
اگر دولت می خواهد با یک تیر دو نشان بزند و بی آن که حتی یک ریال هزینه کند، بخش قابل توجهی از این دو مشکل را حل کند، فقط کافی است یک کار انجام دهد: لزوم اخذ مجوزهای متعدد برای راه اندازی کسب و کار را لغو کند؛ به مردم بگوید دیگر نیازی ندارید برای راه اندازی یک مغازه یا یک کارگاه، ماه ها و سال ها دوندگی کنید و از این و آن امضا بگیرید و دیگر اداره اماکن نیروی انتظامی حق مداخله در کسب و کار مردم را ندارد. فقط همان سه شرطی که در کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه وجود دارد را در ایران هم اجرا کنند.
اگر این اقدام "به قید فوریت" انجام شود، خواهید دید در اندک زمانی ده ها کسب و کار کوچک و متوسط در جای جای ایران توسط مردم ایجاد می شود و صدها هزار نفر به استخدام بخش خصوصی در خواهند آمد.
لغو هفت خان مجوزها و بسنده کردن به شروط سه گانه کسب و کار، ساده ترین و البته ضروری ترین و حیاتی ترین کاری است که دولت باید به ویژه وضعیت نامساعد کنونی انجام دهد تا گشایش ملموس را به عینه نظاره گر باشد.
عصرایران