آفتابنیوز : خبرنگاران به خوبی میدانند که چهرههای شاخص سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی به راحتی در دسترس نیستند، اما از آنجا که مخاطبان رسانهها از آنها واکنشی فوری به حوادث را طلب میکنند آنها همیشه چند چهره در دسترس و بعضا" دست چندم که از اینجا مانده و از آنجا رانده شدهاند و آنقدر بیکارند که جواب تلفن همه خبرنگاران را به راحتی میدهند در ليست تلفنهايشان دارند که در مورد سوژههای خبری روز با آنها تماس میگیرند و مخصوصا" عناصر دست چندم هم با اولین زنگ تلفن مشتاقانه به سؤالات پاسخ میدهد!
یکی از این چهرههای دست چندم که در چند سال اخیر به این وضع دچار شده فردی به نام "عبدالله ناصری" است که در مصاحبه اخیرش با خبرگزاری مهر اذعان کرده با اعتراض سایر اصلاحطلبان مجبور به ترک شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شده است.
او البته در آن مصاحبه غیر از این حرف راست، اظهارات خلاف واقعي هم داشت که با تکذیب دفتر حجتالاسلام ناطق نوري مواجه شد. ناصری که گویا بیکاری از یک طرف و جدی گرفته نشدنش از سوی همطیفانش از سوی دیگر و نیز عدم توجه افکار عمومی به مصاحبههای متعددش با رسانهها او را دچار مشکلات جدی روحی کرده است تصمیم گرفته با شکستن رکورد صادق زیباکلام در اظهار نظرهای وقت و بیوقت با اظهارات ضددولتیاش توجه افکار عمومی را به خود جلب کند؛ به گونهای که در ماههای اخیر به یکی از تآمینکنندگان اصلی خوراک رسانهای دلواپسان و اصولگرایان تندرو تبدیل شده است.
او که تا سال ۹۲ حتی مجال اظهار نظر هم در هیچ رسانهای نداشت و مانند برخی از همطیفانش در مجلس با حمایت اعتدالیون فرصت فعالیت سیاسی مجددا برایش ایجاد شده اکنون که با دست رد مسؤولان دولت به توقعات نابهجایش مواجه شده در مصاحبه دیگری که ديروز با یکی از رسانههای زرد انجام داده، ادعاهای مضحکی را مطرح کرده و از جمله برای چندین و چندمین بار در ماههای اخیر با حمله به حزب اعتدال و توسعه و دبیرکل آن مدعی شده است رپیس سازمان برنامه و بودجه الفبای اقتصاد را نمیداند. این در حالی است که ناصری که هیچ سابقه تحصیلی اي از او در اینترنت موجود نیست، به نظر میرسد با الفبای فارسی آشنایی خوبی ندارد چرا که در غیر این صورت میتوانست با اندکی جستجو متوجه تحصیلات اقتصادی سطح بالای رئیس سازمان برنامه و بودجه شود. البته او در همان مصاحبه با خبرگزاری مهر به نکته جالبی اشاره کرده است.
شايد برخي افراد تصور ميكنند اگر در دوره اي با رانتهاي سياسي اي كه در اختيار داشته اند، به دلالي نفتي مي پرداخته اند، ميتوانند خود را صاحب نظر اقتصادي تلقي كنند! بايد بدانند كه اقتصاد يك علم است و با رانتخواري و رانتجويي ميانه اي ندارد.
همچنين است كه وقتی خبرنگار از آقاي ناصري میپرسد "نقد اصلاحطلبان به طور ویژه متوجه تیم اقتصادی آقای روحانی است. این نقد آیا یک نقد سیاسی است یا تخصصی و اقتصادی؟ " در پاسخ به صورت تلویحی راز دل را آشکار میکند و مشخص میسازد علت هجمه به اعتدال و توسعه، نوبخت و واعظی نه مسائل اقتصادی، که ناکامیهای سیاسی او و دوستانش است. او در پاسخ میگوید "مطالبه سیاسی و اجتماعی است که مطالبه اقتصادی هم ذیل آن تعریف میشود. ببینید در کشور ما بسیاری از مشکلات اقتصادی، ناشی از مشکلات سیاسی است. شما وقتی برای کنشگران سیاسی فضای امن ایجاد نمیکنید، قطعا این فضای امن، برای کنشگران اقتصادی هم ایجاد نخواهد شد. شما وقتی رانت اطلاعاتی دارید و وقتی بسیاری از عرصههای مدیریتی و اقتصادی کشور را شفاف نکردهاید، عملا معنیاش این است که چهارچوبهای سیاسی قانون اساسی که حقوق شهروندی، جریان آزاد اطلاعات و آزادی بیان جزئی از آن است را مورد توجه قرار ندادهاید. لذا اگر دولت احساس کند مشکلات اقتصادی بدون توجه به عرصه های سیاسی حل میشود، اشتباه کرده است.”
ناصری با این پاسخ با اذعان به اینکه دست او و همفکرانش [که هماکنون بخش اعظم بخشهای اقتصادی دولت، از جمله بانکها، وزارت صمت، شرکتهای زیرمجموعه شستا و ... را در اختیار دارند] نه تنها در نقد تخصصی و منصفانه فعالیتهای سازمان برنامه و بودجه خالی است که اعتراف میکند هدف چیز دیگری است و دلخوری اصلی او و دوستانش دست رد روحانی به سینه افراطیون برای در اختیار گرفتن بخشهای حساس سیاسی دولت است.
یکی از مواردی که چنین افرادی در سالهای گذشته به دروغ قصد باوراندن آن به افکار عمومی را داشتهاند این بوده که روحانی با اصلاحطلبان ائتلاف کرده که تا حدی درست است ولی درستتر و چیزی که روحانی بارها صراحتاْ بیان داشته ائتلاف با اصلاحطلبان معتدل بوده که قطعا افراد و گروههاي تندرو در این تعریف نمیگنجند.
ناصری در مصاحبه ديروز خود با این رسانه زرد همچنین عصبانیت شدید خويش را از رویکرد آرامشجو و وحدتآفرین روحانی در شرایط فعلي بیان داشته و مدعی شده اگر روحانی این روند را ادامه دهد، من واقعا شرایطی بهتر از احمدی نژاد برایش نمی توانم متصور باشم! وی همچنین مدعی لطمات رویکرد فعلی روحانی به بزرگان اصلاحات و اعتدال که همواره از او حمایت کرده اند شده و گفته من معتقدم روحانی سرمایه بسیار عظیمی را ازدست داد!
این در حالی است که باید به چنین ناصحانی که دوستی آنها یادآور دوستی خاله خرسه است نهیب زد که آیا شما آن اندازه دچار خودخواهی شدهاید و منافع خود را مساوی منافع کشور میدانید که هنوز شرایط جنگی کشور را درک نمیکنید؟ ناگفتهها و پشتپردههایی که شما از روحانی طلب افشاگری دارید را آیا مردم نمیدانند؟ آیا مردم آنقدر نابالغند که حتما رئیسجمهور باید به آنها بگوید اوضاع پس پرده چگونه است؟ گفتن و افشاگری این مطالب جز تندتر شدن فضا چه سودی دارد؟ جز دمیدن در آتش اختلافات داخل کشور چه سودی دارد؟ اگر شما زیست خود را در شلوغبازی سیاسی میدانید روحانی و یارانش هیچگاه اینگونه نبودهاند، امری که روحانی امروز با اشاره به توصیههای رهبری به وی بار دیگر تقید و پایبندی خود را به آن نشان داد.
در پایان ۲ خواسته از جناب آقای خاتمی:
۱- آقای خاتمی، اگر نگراني اين آقايان، درخشش مجدد نامزدي اعتدالگرا در انتخابات بعدی ریاستجمهوری است، به ايشان بفرماييد ناامیدکردن مردم از روحانی و یارانش، بیش از همه به ضرر نامزدهای اصلاحطلب است. به رسانههای اصلاحطلب تذکر بدهید.
۲- غضنفرهایی مانند عبدالله ناصری را درباره شرایط کشور توجیه کنید!