آفتابنیوز : ميترا مهرپرست - كارشناس اقتصاد اجتماعي - هر روز عرصه بر توليدگران تنگتر ميشود. بدتر از گراني ارز؛ نامتعادل بودن قيمت آن است, در شرايطي كه قيمتها هر ساعت تغيير ميكند, توليد كنندهگان چگونه بايد برنامهي توليد خود را پيش برند؟ قيمت گذاري كالاي توليد شده چگونه ممكن است؟ شرايط دشوار صنعتگران نا خودآگاه مرا به صدها سال قبل و بخشي از مناظره خسرو و فرهاد در كتاب «خمسه» نظامي ميبرد, گويا در آن زمان هم صنعتگران وضعيت چندان مناسبي نداشتند:
نخستين بار گفتش كز كجائي بگفت از دار ملك آشنائي
بگفت آنجا به صنعت در چه كوشند بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشي در ادب نيست بگفت از عشقبازان اين عجب نيست
بيگمان يكي از سختترين كارهاي اين دنيا «جان فروشي» است. مطابق لغتنامه دهخدا «عمل جان فروش, عمل آنكه جان خود را به بهاي چيزي دهد» جان مهمترين دارايي و داشته هر كسي است؛ حال تصور كنيد كه چه شرايط سختي بايد پيش روي صنعتگر باشد كه او بخواهد از جانش مايه بگذارد!
بياد دارم سالها پيش كارآفرين موفقي ميگفت: آدمي كه وارد كار توليد شود «يا بايد عاشق باشد يا ديوانه»؛ اگر عشق و ديوانگي را از آدم بگيرند يا به تعبير ديگر اگر آدم عاقل باشد ميتواند راه ديگري را براي پولدار شدن انتخاب كند راهي كه آسان است و دشواريهاي توليد را ندارد.
يكي از مهمترين عوامل توليد پايداري و ثبات نسبي قيمتهاست اهميت نرخارز در يك اقتصاد وابسته به درآمدهاي نفتي مثل ايران كه عمده دريافتيهايش به شكل دلار است، دو چندان بوده و نوسانات در نرخارز ميتواند عملكرد چنين اقتصادي را نه تنها در بلندمدت بلكه در كوتاهمدت تحت تأثير قرار دهد. اگر معني واژه «ثبات» را «قابليت پيشبيني آينده» در نظر بگيريم، مشاهده ميشود كه «رشد نرخارز» در چند ماه اخير روندي غيرقابل پيشبيني و بيثبات را در 35 سال گذشته طي كرده است به طوري كه به هيچ وجه نميتوان پيشبيني كرد كه در آينده چه اتفاقي براي نرخارز خواهد افتاد. اين بيثباتي و غيرقابل پيشبيني بودن نرخارز، قطعا اقتصاد ايران و آينده آن را غيرقابل پيشبيني خواهد كرد. اثرات چنين روند اقتصادي ميتواند پايههاي هر شركت توليدي را به مخاطره بيندازد بنابراين به نظر ميرسد ايجاد «ثبات» ارزي بايد به مهمترين اولويت براي حمايت از توليد و صنعتگران بدل شود.