آفتابنیوز : پیمان در پاسخ گفت: «دو جمله بود که بیش از همه توجهم را جلب کرد. نخست سرنوشت دیکتاتورها بود و اینکه بسیار دیر به اشتباه خودی پی میبرند. اگر صدام زنده میماند و دوباره به قدرت باز میگشت به نظر میرسد که مثل گذشته رفتار نمیکرد و دوم اینکه چرا باید سرنوشت ملتها را دیگران رقم بزنند و صدام توسط آمریکا و گروهی که آنها بر سر کار آوردهاند اعدام میشود و نه در دادگاهی برآمده از اراده مردم».
پیمان در برابر این سوال که آیا این امر شادی آفرین است یا تراژیک اظهار داشت: «این امری است تراژیک. چرا که هزینهای که صدام برای خطای خود و روشهای دیکتاتور مآبانهاش پرداخت بسیار سنگین است و بهای پایان آن دوره برای ملت عراق بسیار سنگینتر».
این فعال سیاسی به جنگ داخلی و خشونت گسترده جاری در عراق اشاره کرده و با بیان اینکه پایان این وضع برای هیچ کس روشن نیست اضافه کرد: «این شرایط چنان شکافی را در میان عراق و دیگر ملل خاورمیانه به وجود آورده که نگران کننده است و آینده تیرهای که قدرتهای با نفوذ در این منطقه جهان تصویر میکنند گویای آن است که در این میان تنها آزادی، دموکراسی و عدالت قربانیان اصلی هستند».
آیا جهان بدون صدام، جهان زیباتری نیست؟ دکتر پیمان این پرسش را این گونه پاسخ داد: «هیچ جامعهای از وجود اشخاصی که شیفته قدرت هستند خالی نیست و نخواهد بود. این ویژگی بشر است و نوعی خصلت روانشناختی آدم است. مهم این است که جهان از ملتهای آزاد و مستقل خالی نباشد. اگر ملتی به بلوغ رسیده باشد هرگز هیچ دیکتاتور بالقوهای نمیتواند آرزوی خود را برآورده کند. در کشورهای اروپایی که به نوعی بلوغ فکری رسیدهاند به سادگی به دیکتاتورهایی مانند هیتلر اجازه ظهور نمیدهند».
پیمان تأکید کرد: «این، اصالت دادن به ملتهاست. حذف فیزیکی دیکتاتورها چیزی را حل نمیکند مگر ملتی با بلوغ خود اجازه ظهور دیکتاتورها را ندهد. فراموش نکنیم که هزاران صدام دیگر در عراق و دیگر نقاط جهان زیست میکنند».
وی در پایان گفت: «اگر آشوب و هرج و مرج و عصبیتهای قومی و نژادی ادامه یابد راهها برای صعود صدامها به قله قدرت هموار خواهد شد».