دبیر سابق كمیته سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به سوالی مبنی بر این كه آیا تیم مذاكره كننده قبلی معتقد بود كه مجموعه فعالیتهای هستهای ایران قابل معامله است؟ اظهار كرد: ذهنیت ما به هیچ وجه معامله توان هستهای با امتیازاتی هر چند بزرگ نبود؛ اعتقادی كه داشتیم و داریم، این است كه توان هستهای ایران واقعاً هیچ جایگزینی به عنوان امتیاز ندارد.
موسویان افزود: مسالهای كه میتواند برای مردم ایران و افكار عمومی دنیا جالب توجه باشد، این است كه مقام معظم رهبری در سالهای 75 و 76 فتوای حرام بودن تولید، انباشت، نگهداری و به كارگیری سلاح كشتار جمعی را آن هم نه برای افكار عمومی بلكه برای سیستم داخلی ارائه داد و این حجت است؛ منتهی ارزش استراتژیك توان هستهای برای منافع و امنیت ملی ایران به قدری عظیم است كه به نظر ما با هیچ چیز قابل جایگزینی نیست.
عضو ارشد تیم پیشین مذاكره كننده هستهای تصریح كرد: ذهنیت ما این بود كه راه رسیدن به تكنولوژی هستهای راهی است كه از كانال دیپلماسی، تعامل، مذاكره و اعتمادسازی به وجود میآید و این به زمان، صبر و تحمل احتیاج دارد.
معاون پژوهشهای روابط بینالملل مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: قضیه هستهای میتواند از یك طرف كشور را به سمت بحران، تنش و تحریم پیش ببرد و از طرف دیگر ضمن حفظ حقوق ایران در تكنولوژی هستهای میتواند كشور را به سمت بهبود روابط با دنیا و حتی ارتقاء روابط پیش ببرد؛ بنابراین طیف ریسك سناریوهای سیاسی در پرونده هستهای فوق العاده زیاد است.
سخنگوی تیم پیشین مذاكره كننده هستهای خاطرنشان كرد: اولین و مهمترین حرفی كه در اولین دور مذاكرات قبل از بیانیه تهران با ما مطرح كردند، توقف فعالیتهای هستهای بود. غرب در بیانیه تهران تعلیق را به جای توقف پذیرفت؛ منتهی در قطعنامه تعلیق كلیه فعالیتهای غنیسازی و «كلیه فعالیتهای مرتبط با غنیسازی» آمده بود كه در بیانیه تهران كلیه فعالیتهای مرتبط با غنیسازی نیز حذف شد.
وی گفت: در تفاهمنامه سعد آباد توانستیم تعهداتی از اروپا بگیریم؛ اول این كه مساله در چارچوب آژانس حل و فصل شود؛ دوم روابط ایران و اروپا ارتقاء پیدا كند و سوم در مورد عاری سازی خاورمیانه از سلاح كشتار جمعی با ایران همكاری كنند.
عضو سابق تیم مذاكره كننده هستهای خاطرنشان كرد: من هم قبول دارم كه پس از بیانیه پاریس انحرافی پیش آمد. تمام 22 ساعت جنگ و دعوای ما در مذاكرات پاریس روی نكاتی از جمله به رسمیت شناختن حق ایران در تكنولوژی هستهای كه این اولین بند توافقنامه پاریس است، صرف شد. ممكن است بگویند بله اجرای آن حق شماست ولی فعلاً اجرا نكنید، «عدم تبعیض در اجرای حق؛ یعنی بین ما، ژاپن، آلمان و سوئیس نباید تفاوتی قائل شوید»، «غیر حقوقی و غیر الزامی و غیر قانونی بودن تعلیق؛ كه این الزامی و حقوقی و قانونی نیست و صرفاً داوطلبانه، برای اعتمادسازی و برای دوره مذاكره است» بود و تا این قید و بند فوق العاده مهم از لحاظ حقوقی را در این سند بینالمللی نیاوردیم، تعلیق مورد درخواست شورای حكام را نپذیرفتیم.
وی با بیان این كه جنگ و دعوای تیم گذشته در شهریور 82 بر موضوع توقف بود، اظهار داشت: در شهریور 83 قبل از توافقنامه پاریس غربیها از كلمه «تعلیق نامحدود» عقب نشینی كرده بودند. این كه بگویند ایران كلاً كنار بگذارد این یك معنی دارد؛ این كه بگویند برای یك مدت نامشخصی تعلیق كنید، این یك معنی دارد.
موسویان ادامه داد: شورای حكام در قطعنامه پاییز 1383 موافقتنامه را مهر زد و گفت ما قبول داریم كه تعلیق غنیسازی داوطلبانه است؛ چون طبق قطعنامه سپتامبر 2003 با مهلت مشخص الزام كرده بودند. با یكسال مذاكره حق ایران، اجرای حق و عدم تبعیض در قبال ایران را پذیرفتند.
وی با اشاره به تصویب قطعنامه 1696 اظهار داشت: قطعنامه 1696 تحت ماده 41 منشور ملل متحد نیست؛ این كه شورای حكام، تعلیق را الزامی كند با این كه شورای امنیت آن را الزامی كند، یك تفاوت ماهوی بسیار مهم است.
سخنگوی سابق تیم مذاكره كننده هستهای افزود: من ادعا نمیكنم در مذاكرات توافق شده بود؛ اما مسیر به این سمت رفت كه آنها آمادگی فعالیت «مینیمم» مجتمع اصفهان را در مذاكرات غیر رسمی نشان دادند كه در جریان مذاكرات بپذیریند فعلاً اصفهان شروع شود. روی تعداد پایلوت جنگ و دعوا بود كه ما 3 هزار تا را میخواستیم و آنها بحث پایلوت محدود را مطرح میكردند.
وی خاطرنشان كرد: خبرگزاری فرانسه در آن ایام خبری از مذاكرات داد كه احتمال توافق بر پایلوت 500 تایی زیاد است. طرف آلمانی هم به وزیر خارجه دولت جدید این حرف را در لندن زد و وزیر خارجه ما هم در مصاحبه با «ان اچ كی» این موضوع را اعلام كرد.
وی گفت: اگر دوره سال 83 و 82 را «دوره مهار و كنترل بحران» بنامیم، من معتقدم نظام جمهوری اسلامی ایران در این دوره موفق شد بحران را مهار كند. بعد از توافق پاریس یا نیمه دوم 83 دورهای بود كه ما باید به توافق «مینیمم» برای اطمینان از به رسمیت شناخته شدن و اجرای حقمان میرسیدیم كه توافقنامه پاریس شروعش بود.
موسویان با اشاره به این كه اروپاییها بر اساس توافقات كارگروهها و طرح آگوست 2005 كه در اوائل تابستان 84 به ایران ارائه شد، پذیرفتند به ایران نیروگاه هستهای بدهند، تاكید كرد: این موضوعی بود كه 25 سال میگفتند قبول نداریم. میگفتند ما تولید سوخت را هم قبول داریم. پس ما در مورد نیروگاه، سوخت، تكنولوژیهای هستهای در زمینههای كشاورزی، پزشكی در كارگروه هستهای به توافق رسیده بودیم.
موسویان اضافه كرد: نكتهای كه در طرح مرداد 2005 ما را عصبانی كرد، این بود كه به ما گفته بودند، شما از غنیسازی دست بردارید و ما 10 سال دیگر این طرح را شروع میكنیم؛ یعنی میخواستند به ما بگویند اینها را در 10 ساله با هم اجرا كنیم؛ سرمایهگذاری، مشاركت امنیتی، نیروگاه و سوخت و روابط گرم و نزدیك شود و ما دو متحد شویم و اعتماد ایجاد شود. بعد ما میتوانیم با هم روی آن كار كنیم كه طبیعتاً هیچ كس در نظام از شخص مقام معظم رهبری تا دولت آقای خاتمی تا تیم هستهای، تحمل چنین حرفی را نداشت.
وی گفت: نگرانی كه در سطح عالی نظام به وجود آمده بود و به نظر من نگرانی به حقی هم بود این بود كه مبادا این تعلیق نهادینه و طولانی شود كه هر وقت جمهوری اسلامی ایران میخواهد غنی سازی را شروع كند، نقض توافقات و معاهدات بین الملل تلقی شود. این نگرانی كاملاً به حق، درست و مشروعی بود. من فكر میكنم نگرانی از نهادینه و طولانی شدن تعلیق مقداری بر بقیه مسائل برتری پیدا كرده بود و ایران تصمیم گرفت ucf اصفهان و روند جدیدی را شروع شد.
معاون پژوهشهای روابط بینالملل مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: ما چه در آن دوره و چه در این دوره - البته در این دوره كار ما خیلی سخت تر و پیچیدهتر شده است - باید بپذیریم كه اگر میخواهیم در قالب دیپلماسی، مذاكره و تعامل موضوع را حل كنیم، لازمهاش این است كه روابط را ارتقاء دهیم و آن قدر این روابط در هم آمیخته و گسترده شود كه هیچ كدام از طرفین نگران نباشد.
وی خاطرنشان ساخت: در مذاكرات هم ما كاملاً با رگ و پوست و خون خود لمس كردیم كه آمریكا برای شكستن روند بین ایران و اروپا لحظهشماری میكند و با تمام ظرفیت خود كار میكند تا این روند به بنبست برسد؛ برای آن كه ممكن بود استمرار این روند مغایر با تمامی خواستههای آمریكا باشد.
عضو سابق تیم مذاكره كننده هستهای با اشاره به مواضع كشورهای منطقه در قبال برنامه هستهای ایران تصریح كرد: تمام كشورهای منطقه رفتار كاملاً دوگانهای به خرج دادند؛ از یك طرف در هر مذاكرهای میگفتند ما از پیشرفتهای هستهای شما خوشحالیم و از طرف دیگر نه بیش از اسراییل؛ بلكه در همان حد و حدود به اروپا و آمریكا فشار میآوردند كه مانع ایران شوند؛ این را اروپاییها به ما میگفتند. آنها میگفتند كه فشار از سوی كشورهای همسایه شما بر ما فوقالعاده زیاد است.
موسویان در پاسخ به این سوال كه آیا این مساله اروپاییها را مجاب میكرد نقض توافق كنند؟ اظهار داشت: حال یا باعث میشد كه اروپاییها مجبور شوند تا توافقشان را نقض كنند یا این كه اروپاییها میدیدند توافق و تعهدی كه به ما میدهند، نمیتوانند تحویل بدهند.
وی در ادامه به تشریح مفاد توافقات پاریس پرداخت و گفت: كمیتههای مطرح در توافقنامه به موقع و بلافاصله تشكیل شد كه جزو توافقات پاریس بود. قرار بود اروپا عضویت ایران در WTO را حل كند كه آمریكا مانع بود و این حل شد. جزو توافقات پاریس این بود كه ایران را از دستور كار نوبهای شورای حكام خارج كند، قطعنامه نوامبر 2004 شورای حكام بعد از توافقنامه پاریس ایران را از دستور كار نوبهای شورای حكام خارج كرد و گفتند دیگر كاری نداریم تا مدیر كل هر وقت خود خواست گزارش ارائه دهد. قرار بود ایران را به عضویت گروه بینالمللی رویكرد چرخه سوخت بیاورند؛ یعنی ما هم به عنوان یكی از كشورهای دارنده توان و تكنولوژی در مورد سوخت تصمیم بگیریم كه به این تعهدشان هم عمل كردند.
وی محدودیتهای نظام برای انجام مذاكره با آمریكا را مورد اشاره قرار داد و افزود: اجازه مذاكره با آمریكا در مورد مسایل هستهای وجود نداشت؛ یعنی خط قرمز نظام بود و ما هم نمیتوانستیم خط قرمز نظام را بشكنیم؛ بنابراین در اینجا محدودیت وجود داشت.
به گفته موسویان اتفاق مهمی كه در دور دوم دیپلماسی هستهای افتاد، این است كه آمریكا خود در قطار مذاكرات آمد و هنوز هم در 1+5 است؛ منتهی در آن دوره كار ما را كاملاً سختتر و پیچیدهتر میكرد؛ یعنی اگر روی این نكته سوال بگذارید و بگویید ممكن بود شما در این زمینه به نتیجه نرسیدید، نمیتوانم صد در صد بگویم كه ما به نتیجه میرسیدیم؛ مسیری بود كه باید میرفتیم.
وی تصریح كرد: این كه روسیه، چین، اروپا و آمریكا در مورد «چرخه سوخت» موضع مشترك منفی داشتند و از ابتدای كار تا به امروز نیز متحدالنظر بودند، به هر دو دوره دیپلماسی هستهای مربوط است. تردید نكنید كه این گونه مسایل نیز كار ما را سختتر میكند و اگر بخواهید در این فضا بگویید حق ما را به رسمیت بشناسید، اجرای آن را قبول كنید، تبعیض هم قایل نشوید و امضا بگیرید كه این قانونی و حقوقی است، چقدر كار دشوار میشود؛ منتهی حال كه امضا گرفتید و وارد مذاكره شدید، امكان ندارد كه به شما یك شبه، یك ماهه و شش ماهه اجازه دهند كه كار را انجام دهید؛ بنابراین شما مجبورید كه با صبر، حوصله، مذكراه و اعتمادسازی پیش روید. یعنی باید یك دیپلماسی چند وجهی داشته باشید؛ یعنی هم روابط را گسترش دهید، هم كانال مذاكره را باز نگه دارید، هم دیپلماسی را فعال نگه دارید، هم از اهرم روابط اقتصادی استفاده كنید و هم نگرانیهایی چون تسلیحات كشتارجمعی، تروریسم و حقوق بشر را كم كنید.
وی با اشاره به مذاكرات ایران با گروه 1+5 اضافه كرد: هم ما و هم 1+5 باید توجه داشته باشیم كه این پروسه به شرایط غیرقابل مدیریت نرسد؛ یعنی در یك مساله اختلافی، جنگ، دعوا و اختلاف نظر هست، قهر و صلح میكنیم و پای میز مذاكره میرویم و این طبیعی است.
به گفته موسویان طرفین منازعه باید به این نكته توجه داشته باشند كه بحران به سمت غیر قابل مدیریت نرود؛ این هم پاشنه آشیل ما و هم پاشنه آشیل 1+5 است.
عضو ارشد گروه پیشین مذاكره كننده هستهای گفت: من فكر میكنم مصلحت ایران و آمریكا این است كه یك دوران كاهش تشنج را طراحی و طی كنند و منافع مشترك ایران و آمریكا در منطقه مبنای كاهش تشنج باشد.
دبیر سابق كمیته سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی، ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت را اشتباه استراتژیك 1+5 خواند و گفت: اشتباه استراتژیك 1+5 این بود كه پرونده ایران را در قالب فصل 7 منشور برد؛ یعنی موضوع هستهای را مساله تهدید و صلح امنیت جهانی عنوان كرد و با قطعنامه اخیر تحریمهای سیاسی - اقتصادی اعمال كرد كه به نظر این نیز اشتباه استراتژیك 1+5 بود كه این روند مذاكرات، تعامل و گفتوگوهای هستهای ایران و اروپا و ایران و 1+5 را به سمت شرایط غیرقابل مدیریت میبرد كه مقصر آن 1+5 است.
موسویان افزود: در ابتدا باید روشن باشد كه مقصر این قضیه 1+5 است؛ برای آن كه حتی در دوره دوم دیپلماسی هستهای، ایران با همكاری با آژانس مخالفت نكرد و بعضاً بازرسیها از مراكز نظامی در اوایل مدیریت آقای لاریجانی نسبت به دوره مدیریت آقای روحانی افزایش یافت و حساستر شد. در ادامه هم ایران همكاری با آژانس، NPT، پادمان، پروتكل و بازرسیهای وسیع را قبول داشت.
وی با اشاره به پیشنهاد ایران مبنی بر طرح سرمایه گذاری مشترك در نطنز خاطرنشان كرد: طرح سرمایهگذاری مشترك كه برای اولین بار در نطنز در بهار سال 83 پیشنهاد كردم، خیلی متفاوت با این است كه رئیسجمهور ایران در سپتامبر 2005 اعلام كند. تفاوت حرف من با حرف رئیسجمهور خیلی زیاد است. در دور دوم در سطح رئیسجمهور این مساله اعلام شد كه این یك حسننیت بود.
عضو ارشد تیم پیشین مذاكره كننده هستهای در پاسخ به این سوال كه به نظر شما مسیر آینده به چه صورت خواهد بود و غرب چه ضررهایی میبیند؟ اظهار داشت: این مسیری است كه طی میشود. میخواهند البرادعی پس از مهلت 60 روزه در گزارش خود عنوان كند كه ایران غنیسازی را تعلیق نكرده و بعد پیشنویس جدیدی تهیه و در آن ابعاد تحریمهای مالی-تجاری را گسترش دهند. این مسیر شرایط را سختتر میكند، هر دو طرف هم ضرر میكنند و اگر بخواهیم واقعبینانه نظر دهیم، هم ایران و هم 1+5 ضرر میبینند.
وی با با بیان این كه «نقطه فوقالعاده خطرناك این است كه 1+5 مسیر را به سمت غیرقابل مدیریت ببرد»، خاطرنشان ساخت: فصل 7 منشور 4 ماده دارد؛ ماده 39 تشخیص تهدید است و این توصیه را در قطعنامه قبلی دادند؛ ماده 40 كه شورای امنیت اقدامات لازم را برای جلوگیری از وخامت اوضاع انجام میدهد كه این هم در قطعنامه قبلی داده شد؛ ماده 41 هم تحریمهای سیاسی - اقتصادی است كه در این قطعنامه داده شده است؛ لذا ماده 42 میماند كه حمله نظامی است.
سخنگوی تیم پیشین هستهای درخصوص اجرایی شدن این ماده هم تصریح كرد: به هیچ وجه امكان ندارد؛ یعنی به ماده 42 نخواهند رسید. اجماع هم در مورد ماده 42 وجود نخواهد داشت. آنجا جایی است كه قطعاً اجماع شكسته میشود؛ منتهی همین مسیر گسترش تحریمها هم مسیر بدی است و مسیری است كه كمكی به حل پرونده نمیكند.
وی اضافه كرد: پیشنهاد مشخص من این است كه اولاً در قالب مذاكرات رسمی یا غیر رسمی در سطح كارشناسی بر 2 - 3 اصل توافق شود و بلافاصله بعد از توافق، ملاقات و مذاكره در سطح وزرا صورت گیرد. آتشبس برای استمرار چنین مسیری داده و به پشت میز مذاكره بازگردند و مسیر را از شورای امنیت به شورای حكام برگردانند؛ «یك عقبگرد استراتژیك برای حل بحران» همچنین 1+5 حق ایران را به رسمیت بشناسد.
موسویان خاطرنشان كرد: در این شرایط حساس دیپلماسی باید به چند نكته توجه كرد؛ این كه دنیا را متحرك و نگران نكنیم و در چارچوب مقررات و نورمهای بینالمللی صحبت كنیم و در برخورد با كشورها ادب و احترام اسلامی را رعایت كنیم؛ چون زمانی كه احترام نگه داشته شود، آنها نیز احترام شما را نگه نمیدارند.