آفتابنیوز : نشست تخصصی حضور چهرهها در شبکههای اجتماعی، امروز (یازدهم دی ماه) با حضور حمید ضیاییپرور، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، حسن نمکدوست، مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری، رضا ساکی، روزنامهنگار، احسان شاه قاسمی، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران، مریم سلیمی مدرس دانشگاه در مرکز مطالعات رسانه برگزار شد.
حمید ضیاییپرور در ابتدای نشست با اشاره به سبک جدید روزنامهنگاری که سلبریتیها ایجاد کردهاند، گفت: باید این سبک جدید روزنامهنگاری را بشکافیم. شاید جرقه این نشست از زمانی که مهناز افشار برای یک آمپول تبلیغ کرد، زده شد. بعد از آن این بحث به وجود آمد که آیا هنرمند و چهره فرهنگی هنری میتواند پیام خبری بدهد؟
سپس حسن نمکدوست در این راستا بیان کرد: رسانهها از زندگی ما سرچشمه میگیرند. اگر میبینید که در رسانه اتفاقی میافتد باید دید که در زندگی ما چه اتفاقاتی رخ میدهد؛ برای مثال من اینجا از فیک نیوز صحبت میکنم، مگر در روابط خود ما فیک نیوز وجود ندارد؟ برای مثال نیویورک سان گزارشی را در ۱۹۰ سال پیش از زندگی در کره ماه منتشر کرد و مردم آن را میخریدند.
او ادامه داد: ما کثرت رویداد و زمان کمی داریم و هر روز هم اتفاقات جدیدی را در فضای ارتباطی رسانه میبینیم که در ارزش شهرت نهفتهاند. ما در رسانه، تاریخنگاری، ادبیات تا روزنامه عنصر شهرت را میبینیم اما روزنامهنگاری این شهرت را تعریف کرد. عنصر شهرت توجه را جلب میکند و مردم دوست دارند در زندگی افراد سلبریتی سرک بکشند و جزء لاینفک زندگی مردم است.
این استاد ارتباطات با مقایسه وضعیت رسانه در زمان گذشته و حال خاطرنشان کرد: در گذشته رسانهها واسطه میان روزنامهنگاران و زندگی سلبریتیها بودند و زندگی آنها را روایت میکردند اما در فضای جدید رسانه، امکانی فراهم شده که این واسطه را کمرنگ کرده است. خود سلبریتی میتواند با مردم ارتباط برقرار کند و روایت خود را از طریق فضای مجازی بگوید؛ البته حق اوست که این کار را انجام دهد. پس نباید گفت چرا سلبریتیها در این فضای مجازی صحبت میکنند. گاهی میگوییم آیا آنها در بازنمایی این فضا صادق هستند و باید از خود بپرسیم خودمان صادق هستیم؟ پس چرا باید انتظار داشته باشیم کسی که ممکن است حرف زدنهایش برای او منفعتی داشته باشد صادق باشد؛ البته این کار اخلاقی نیست اما طبیعی است.
او ادامه داد: غیرطبیعی جایی است که این فاجعه به وجود بیاید که ما روزنامهنگاران شکست خوردهایم و از مسوولیتی که داریم دست کشیدهایم. ما باید بکوشیم تا حد امکان به خود و جامعهمان نزدیک شویم؛ برای مثال محسن رضایی، فردی است که خود را چند وقت پیش در فضای مجازی بازنمایی کرد و مردم نیز فرصت پیدا کردند که با او وارد بحث شوند. اما قبلا فقط از طریق میکروفون و رسانه به صورت یکسویه صحبت میکرد و مردم این فرصت را پیدا نمیکردند که با او همکلام شوند.
نمکدوست اضافه کرد: ما ارتباطیها باید تلاش کنیم که مشاهیر یاد بگیرند چگونه در این فضا پیام را منتشر کنند تا کمترین زیان را داشته باشد. همچنین کمک کنیم که به سواد رسانهای دست پیدا کنند و بدانند که چگونه پیام بگذارند و به مخاطبان هم بگوییم که به خاطر کار بیشتر و تلاشی که یک فرد انجام میدهد او را سلبریتی بدانند.
این استاد ارتباطات بیان کرد: برای مثال یک خبرنگار با عصبانی کردن یک سلبریتی میخواهد او را تنبیه کند اما نباید این کار را انجام دهیم. حضور افراد مشهور در فضای شبکه اجتماعی نیازمند قطعی سواد رسانهای است. نظام انحصاری یکسویه فرصت آموزش سواد رسانهای را از مردم گرفته و همچنین آن را واجب کرده است.
او به وضعیت تیراژ روزنامهها نیز اشاره کرد و گفت: تیراژ روزنامهها را ۸۰۰ هزار نسخه مطرح کردند که نسبت به ۱۰ سال پیش نصف شده است. به نظرم ما مقصر هستیم ما یعنی روزنامهنگاران، حکومت و مردم هم تا حدی مقصر هستند. برای اینکه مخاطب برای روزنامه بگیریم، روزنامهنگاری سبک زندگی را خلق کردیم میخواهیم با استفاده از سلبریتیها تیراژ بگیریم.
او بیان کرد: باید بازاندیشی را در رابطه خود با چهرههای مشهور داشته باشیم ما کمک کردیم که چهرههای مشهور در برج عاج بنشینند و باید کمک کنیم که آنها از این برج عاج پایین بیایند.
رضا ساکی نیز در ادامه این نشست اظهار کرد: به نظرم سلبریتیها خطراتی دارند؛ در حال حاضر سینما، تلویزیون و موسیقی جاهایی هستند که سلبریتیها را تولید میکنند. تلویزیون با قدرت این افراد را تولید میکند و برای مثال اگر فردی را به تلویزیون بیاورد که در مورد حافظ حرف بزند فردا آن فرد حافظ پژوه میشود و نمیتوانیم به او چیزی بگوییم. به فاصله یک شب تا صبح سلبریتیها در تلویزیون حضور پیدا میکنند و افرادی که به عنوان سلبریتی در تلویزیون ظهور پیدا میکنند، سطحی هستند. همچنین در فضای موسیقی هم فرد پلیبک اجرا کرده و ترانه نداشته است اما کسی جرأت نمیکند این را بگوید. همچنین در سینماها هم وقتی فرد مشهوری حضور پیدا میکند گارد ویژه باید بیاید تا ساختمان از حضور مردم فرو نریزد.
او ادامه داد: سلبریتیها و چهرهها از این فضای تفننی که ایجاد میکنند و فالورها انتظارات زیادی دارند برای مثال انتظار دارند در برخی مراسم های رسمی از آن ها دعوت شود. به نظرم باید مقابل این سلبریتی ها ایستاد. این فضا باعث می شود که این افراد اخبار جعلی تولید کنند. بعد از شبکه من و تو یعنی از سال ۲۰۱۰ به بعد، تلویزیون دوست داشت که سرگرمی ایجاد کند.
این روزنامهنگار تصریح کرد: برای مثال در مسابقه برنده باش آقای گلزار میپرسد که مرکز اردبیل کجاست یا رنگ مورد علاقه سحر قریشی؟ یعنی ما به این ابتذال رسیدهایم و رسانهها به دنبال مسائلی دم دستی می روند. مردم اعتمادی به فضای رسانههای رسمی ندارند به همین دلیل برای تبلیغات به سراغ فضای مجازی و سلبریتیها میروند. میتوان گفت تبعاتی را هم زمان کمکهای خیریه مردم در زمان زلزله کرمانشاه دیدیم. سلبریتیها در کار خیریه و محیط زیست وارد میشوند اما در حد استوری گذاشتن است اما عمل نمیکنند. آنها راه فراری درست کردند و به راحتی میگویند که ما را قضاوت نکنید اما ما کسی را قضاوت نمیکنیم بلکه نقد میکنیم. به نظرم باید آنها از ما کمک بگیرند و ما نیز از آن ها.
احسان شاه قاسمی در ادامه این نشست با اشاره به سلبریتیهای فضای مجازی اظهار کرد: میمها کسانی هستند که از آنها کلیپ کوتاهی پخش و بسیار دیده می شود که این افراد میتوانند پولدار شوند. برای مثال آگهی پخش میکنند یا قسمتی از صفحه خود را اجاره میدهند یا در ایونتها شرکت میکنند و هدایایی را هم دریافت میکنند. اما در کشورهای غربی این مسئله آسان نیست و اگر کسی کارمند باشد، حق ندارد به این شکل از جای دیگر پول بگیرد.
او ادامه داد: میکرو سلبریتیها نیز در فضای مجازی کارهای عجیبی میکنند؛ برای مثال در کنسرتی کودکی وارد میشود و همزمان با خواننده میخواند و مخاطبان بدون اطلاع از اینکه یک هفته قبل از کنسرت این بچه آموزش دیده از او فیلم میگیرند و به این شکل در همه جا پخش میشود. گروه دیگر نامور سازها هستند که وقتی میم منتشر میشود، فردی روی آنها سرمایهگذاری می کند.
این استاد ارتباطات اظهار کرد: دگرگونی ساختاری و تکنولوژیک باعث شد که وارد عصر شهرت شویم. سال ۱۸۹۶ سینما اختراع شد و برخی استودیو زدند که بازیگر و کارمند داشتند و بعضی از مخاطبان با این بازیگران همذات پنداری میکردند. بعد از آن در دهه ۱۹۲۰، بازیگران تصمیم گرفتند که در استخدام استودیو نباشند و آزاد کار کنند. در ۱۹۲۹ اول این فیلم صدادار پخش شد و در شرایط اجتماعی اقتصادی آن سالها که رکود اقتصادی به وجود آمده بود، قهرمان پروری بیشتر شد و سینما در رکود اقتصادی اوج گرفت. سال ۱۹۶۰ فیلمی به نام زندگی شیرین ساخته شد که فردی به نام پاپاراتزیو در آن نقش اول را داشت و او کسی بود که از سلبریتیها خبر تهیه میکرد. از این فیلم نام پاپاراتزی گرفته شد.
او ادامه داد: افراد یک رابطه فرا اجتماعی یا عاطفی با بازیگران دارند و خدایان جدیدی یعنی سلبریتیها را برای خود به وجود آوردند؛ البته در مواقعی که آنها یک رسوایی را به بار میآورند به راحتی مردم آنها را میزدند.
مریم سلیمی نیز در ادامه بیان کرد: برخی معتقدند که روزنامهنگاری سلبریتی نداریم و برخی میگویند داریم اما با تحقیقاتی که انجام دادم به این نتیجه رسیدم که این ژانر وجود دارد. در ابتدا ستارگان، کسانی مانند پادشاهان، نخبگان سیاست و مذهب بودند. سپس ستارههایی آمدند که با دستاوردهای خودشان به شهرت رسیدند. دسته بعد کسانی بودند که با کارهای غیرمعمولی خود توانستند ستاره شوند و چهارمین دسته هم افراد معمولی بودند که با کمک تلویزیون به این درجه رسیدند. پنجمین دسته هم میکرو سلبریتیها هستند که با دموکراتیزه سازی شهرت در فضای اجتماعی به وجود آمدند.
مریم سلیمی در ادامه با اشاره به روزنامهنگاری سلبریتی بیان کرد: در مقالهای خواندم که سلبریتی هیچ تصمیم جدی نمیتواند بگیرد و رسانهها بر تصمیم او تاثیرگذار هستند. روزنامهنگاری سلبریتی نیز بر افراد مشهور تمرکز دارد.
او ادامه داد: ناقوس مرگ روزنامهنگاری سلبریتی با ظهور فضای مجازی زده شد و سلبریتیها در فضای مجازی به ایفای نقش روزنامهنگاری میپردازند و مطالبی را منتشر می کنند. اما این افراد در قالب روزنامهنگاری سلبریتی پاسخگوتر بودند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: سلبریتیها میتوانند سوژه اخبار جعلی باشند و خودشان اخبار جعلی با هدف مثبت و منفی تولید کنند که البته نباید اتفاق بیفتد.
او به کاربرد رسانهها برای سلبریتیها اشاره کرد و گفت: روایت شخصی از زندگی، برندسازی، تلاش برای تداوم بقا و عدم فراموشی، ارتباط تعاملی با طرفداران، در دسترس بودن، ایفای نقش روزنامهنگاری و روابط عمومی، اظهار نظر درباره مسائل، فعالیت خیریه و فعالیتهای بینالمللی، معرفی تولیدات و خدمات خود، اعتباربخشی به خود از طریق دیگران، کسب درآمد از طریق تبلیغ، کاربرد رسانه برای این افراد است.
او در پایان گفت: لزوم سواد رسانهای در سلبریتیها و مخاطبان آنها وجود دارد که باید از طریق صداوسیما یا هر جایی که بتواند با مردم ارتباط برقرار کنند انجام شود. همچنین آنها باید به افزایش مسئولیت اجتماعی خود در نحوه پوشش و ...، آشنایی با قوانین تبلیغاتی و تاثیرگذاریشان بر زندگی مردم توجه کنند.
ایسنا