آفتابنیوز : سفر اخیر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به ایالات متحده آمریکا، پیام واضحی برای دولت این کشور داشت: هرچند هیچ یک از طرفین خواستار آغاز یک درگیری نظامی جدید در منطقه نیستند گروهی از توطئهگران در حال برنامهریزی برای ایجاد شرایطی هستند که هزینههایی غیرقابل جبران به منطقه خاورمیانه وارد شود. درون ایران این اطمینان وجود دارد که امکان وقوع یک درگیری نظامی علیه ایران بسیار ناچیز است، اما توطئهگران خارجی که رویای شوم جنگ در سر میپرورانند نه از هزینهها و امکانات منطقی آن آگاهند و نه عواقب سوء چنین محاسبهای را ارزیابی کردهاند.
اقدامهای اخیر دولت ایالات متحده امریکا، برای افزایش فشار به جمهوری اسلامی ایران، نگرانیها از رویارویی تمامعیار میان دو کشور را افزایش داده است. نهتنها تحلیلگران در رسانههای بینالمللی نسبت به احتمال افزایش تنشها میان ایران و امریکا و شعلهور شدن یک جنگ تازه در منطقه غرب آسیا هشدار میدهند، بلکه نگرانی از سوءمحاسبه توسط امریکا و ورود به یک جنگ تازه در خاورمیانه، در میان سیاستمداران و دولتمردان امریکایی هم به وضوح احساس میشود.
اقداماتی مانند قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در «فهرست سازمانهای تروریستی خارجی»، انتشار گزارش کنترل تسلیحات 2018 با تمرکز اغراق شده بر ایران، ادعاها در مورد همکاری جمهوری اسلامی ایران با القاعده، تصویب قطعنامه سنا در مورد لزوم باقی ماندن نیروهای امریکا در سوریه و افغانستان برای مقابله با ایران، اظهارات وزیر خارجه امریکا در مورد نقش ایران در کشتن نظامیان امریکایی در عراق، اظهارات رییسجمهور امریکا در مورد نگه داشتن نیروهای امریکایی در عراق برای زیرنظر گرفتن تهران در ادامه فشارهای امریکا علیه تهران یک سال بعد از خروج از برجام، نگرانیها در مورد عواقب و نتایج این سیاستها را افزایش داده است.
در برابر گروهی از سیاستمداران امریکایی، به صورت پیوسته نسبت به اقدام نظامی علیه ایران و لزوم جلوگیری از چنین اقدامی هشدار میدهند. جلسه استماع اخیر وزیر خارجه امریکا در برابر سنا، تصویب متمم بودجه دفاعی 2019 و مقالات متعدد سیاستمداران و تحلیلگران امریکایی در مورد لزوم تجدیدنظر در اختیارات حاصل از قانون مجوز استفاده از نیروی نظامی 2001 (AUMF) نشانههایی از وجود تنش و نگرانی در میان سیاستمداران و سیاستگذاران امریکایی است.
در این میان، سفر اخیر محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران به ایالات متحده امریکا و مصاحبههای او با رسانههای این کشور، پیامی واضح برای دولت ایالات متحده امریکا داشت. ظریف در این سفر به شکل بیسابقهای بر تلاشهای گروهی از سیاستمداران امریکایی و همکاران منطقهای آنها برای کشاندن امریکا به یک درگیری نظامی با ایران تاکید کرد.
وزیر خارجه ایران با استفاده از اصطلاح «تیم ب» به گروهی از سیاستمداران امریکایی و سران منطقه خاورمیانه اشاره کرد که خواستار کشاندن امریکا به یک رویارویی نظامی با ایران هستند. هر چند این دیپلمات ایرانی تقریبا در تمامی مصاحبههای خود تاکید کرد که ایران خواهان ایجاد درگیری نیست و اطمینان دارد که رییسجمهور امریکا هم بنا به شعارهایی که در تبلیغات انتخاباتی خود داده است، نسبت به وارد شدن در یک جنگ جدید در خاورمیانه علاقهای ندارد، با این حال هشدارهای ظریف نسبت به هزینههای یک جنگ تازه و احتمال تلاش برخی سیاستمداران منطقهای و امریکایی برای ایجاد «تصادفهایی» که باعث جنگ شوند، هشدار داد.
**به ترامپ اطمینان نداریم!
یکی از اصلیترین نگرانیهای تحلیلگران امریکایی در مورد تلاشهای ترامپ برای فشار به ایران، میزان سنجیدگی و فکرشده بودن اقدامات امریکاست. این را میتوان از هشدار اخیر روزنامه واشنگتنپست نسبت به اقدامات امریکا دریافت، جایی که در سرمقاله خود با عنوان «ترامپ میخواهد تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال کند، اما این اقدام میتواند ما را به جنگ وارد کند» نسبت به سنجیده بودن اقدامات امریکا و مطالعه کافی در مورد آثار و عواقب آن اظهار تردید میکند.
شورای سردبیری روزنامه واشنگتنپست روز یکشنبه هفته جاری در سرمقاله این روزنامه با هشدار نسبت به عواقب پیشبینی نشده افزایش فشارها بر ایران مینویسد: «مرور تاریخ نتیجه آنچنان روشنی از این شیوه عملکرد نشان نمیدهد. این سوال وجود دارد که آیا آقای ترامپ با دقت تمام گوشهها و احتمالات سیاست خود را سنجیده و همه احتمالات را ارزیابی کرده است؟ حدس ما این است که او این کار را انجام نداده است.» به نوشته واشنگتنپست، «تحریمهای اقتصادی، ابزارهایی غیرنظامی برای رسیدن به اهداف سیاسی ترامپ است و آن گونه که تجربه نشان داده است، چنین ابزاری میتواند تا یک حد مشخص جوابگو باشد. اما این خطر وجود دارد که استفاده از چنین ابزارهایی باعث تحریک ایران شود و موجب اقداماتی مانند از سرگیری غنیسازی اورانیوم از سوی ایرانیان شود.»
واشنگتنپست ادعا میکند: «چنین اقدامی نیازمند واکنش نظامی ایالات متحده امریکا خواهد بود، اقدامی که به احتمال زیاد باعث شعلهور شدن یک جنگ دیگر در خاورمیانه خواهد شد، امری که ترامپ وعده داده بود از آن اجتناب کند.»
به نوشته هیات سردبیری واشنگتن پست: «اگر ایران واکنش تندی نشان دهد، دولت دونالد ترامپ یا مجبور است انحراف از آن چیزی که توافق هستهای در سال 2015 با تلاش دولت اوباما به دست آورده بود، تحمل کند یا اینکه وارد یک جنگ تازه شود، جنگی که تعداد بسیار ناچیزی از امریکاییها آن را آرزو میکنند.»
محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران هم در اظهارنظری مشابه، جنگطلبان را در قالب گروهی با عنوان «تیم ب» توصیف میکند، چهار پرچمدار این گروه که همگی نام آنها با حرف ب شروع میشود، از دیدگاه ظریف «بولتون (مشاور امنیت ملی رییسجمهور امریکا)، بیبی نتانیاهو (نخستوزیر رژیم اشغالگر سرزمینهای فلسطینی)، بن زاید (ولیعهد ابوظبی و حاکم بالفعل امارات متحده عربی) و بنسلمان (ولیعهد عربستان سعودی)» هستند.
به گفته ظریف این افراد تلاش میکنند تا دولت امریکا را بر خلاف شعارها و سیاستهای رییسجمهور این کشور به سمت یک درگیری نظامی با امریکا بکشانند. وقتی که جان بولتون، یکشنبه هفته جاری در مصاحبه با فاکسنیوز اظهارات ظریف را در مورد تلاش او و همراهانش برای جنگ به چالش کشید و آن را «اتهامی مضحک» و «یک متن تنظیم شده تبلیغاتی» خواند؛ در برابر ظریف برای اثبات حرف خود بلافاصله بعد از این مصاحبه با انتشار پستی در شبکه اجتماعی توییتر، به یادداشت جان بولتون، در سال 2015 برای روزنامه نیویورکتایمز که نوشته بود «برای جلوگیری از بمب ایران، باید ایران را بمباران کرد»، اشاره کرد و گزارش افشاگرانه والاستریت ژورنال را مثال زد که در آن خبر داده بود جان بولتون در سال 2018 برای آماده کردن نقشه حمله به ایران به پنتاگون فشار وارد کرده است.
**مجوز استفاده از نیروی نظامی
اما اقدام دولت ایالات متحده امریکا، در اضافه کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست موسوم به «سازمانهای تروریستی خارجی» نگرانیها را میان سیاستمداران امریکایی در مورد اهداف و نیات واشنگتن افزایش داده است. تس بریجمن، از مشاوران حقوقی پیشین شورای امنیت ملی دولت امریکا به شبکه خبری ایبیسی میگوید: «آنچه با این اقدام دولت ترامپ در پیش گرفته است، در واقع استمرار کوبیدن روی طبلی است که میخواهد پیوندی میان ایران و القاعده ایجاد کند.
این کار خیلی قبل از قرار دادن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی انجام شده است. در واقع به نظر میرسد که دولت ترامپ تلاش میکند تا افکار عمومی را برای استفاده از قانون AUMF سال 2001 علیه ایران آماده کند.» قانون AUMF یا قانون مجوز استفاده از نیروی نظامی، مصوبه کنگره امریکا در تاریخ 14 سپتامبر 2001 و درست 3 روز بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر است.
در این قانون به دولت امریکا اجازه داده شده است علیه «کشورها، سازمانها و افرادی» که «در طراحی، دستور، کمک و عملی کردن حملات» به برجهای تجارت جهانی نقش داشتند، از نیروی نظامی استفاده کند. حملات امریکا به افغانستان و عراق، استمرار حضور نظامی در شمال آفریقا و سوریه، تحت اختیاراتی که این قانون در اختیار دولت امریکا داده است، بدون نظر کنگره انجام شد.
دولت باراک اوباما، سال 2014 استمرار حضور نظامی در عراق را بر اساس همین قانون حق خود دانست، بر اساس استدلال دولت اوباما داعش در واقع «شاخهای از القاعده عراق» محسوب میشد و دولت بدون نیاز به کسب مجوز جدید از کنگره امریکا میتوانست به عملیات خود در عراق علیه این گروه ادامه دهد. اینکه داعش به شکل رسمی ارتباط خود را با القاعده قطع کرده بود، مسالهای است که باعث میشد تا استدلال دولت اوباما در مورد امکان استفاده از این ابزار حقوقی، زیر سوال برود. برایان ایگان و تس بریجمن، در یادداشتی مشترک برای مجله جاست سکیوریتی مینویسند: «هر چند کنگره امریکا کاملا از اقدامات دولت علیه داعش در سوریه و عراق حمایت میکردند، اما همچنان در میان بسیاری از نمایندگان این نگرانی وجود دارد که استفاده از قانون AUMF به لحاظ حقوقی برای توجیه این اقدامات نظامی کافی نیست.»
تصویب یک متمم برای قطعنامه سنای امریکا در مورد عقبنشینی نیروهای امریکایی از خاک سوریه و افغانستان، بار دیگر نگرانیها را در مورد اهداف و نیتهای تندروهای جنگطلب در امریکا افزایش داد. میچ مککانل، رهبر اکثریت جمهوریخواه سنا، 31 ژانویه (بهمن ماه سال گذشته) در واکنش به تصمیم دونالد ترامپ برای خروج نیروهای نظامی این کشور از خاک سوریه و افغانستان، یک متمم برای قطعنامه (غیرالزامآور) سنا پیشنهاد داد. این قطعنامه که به گفته هوادارانش برای «ایجاد محدودیت در خروج ناگهانی از سوریه و افغانستان» تصویب شده بود، به صورت مشخص مساله ایران را به حضور نظامی امریکا در منطقه مرتبط میکرد.
به نوشته ایگان و بریجمن: «اضافه کردن عبارت «اطمینان از ناتوانی ایران در کنترل منطقه و تهدید اسراییل» و قرار دادن آن در کنار «شکست القاعده و داعش در بلندمدت» در واقع باعث ایجاد ابهام تازهای در نظرات سناتورهای امریکایی میشود، اینکه آیا رویارویی با ایران هم بخشی از مجوز کنگره برای استفاده از نیروهای نظامی در سوریه و افغانستان است.»
هر چند ماهیت این قطعنامه غیرالزامآور است، اما تصویب آن میتواند به عنوان نظر سنای امریکا در مورد تصمیمهای دولت امریکا محسوب شود. سناتور ایالت کانکتیکات، کریس مورفی، در اعتراض به این متمم در صحن سنای امریکا گفت: «من عمیقا نگرانم، عمیقا نگرانم که ادبیات این متمم کسانی را در دولت که برای جنگ با ایران لحظهشماری میکنند، تقویت کند.»
**کنگره اجازه نمیدهد
شاید بارزترین نمونه این ابراز نگرانیها را بتوان در اظهارات رند پل، سناتور جمهوریخواه در جلسه استماع وزیر خارجه ایالات متحده امریکا در کنگره مشاهده کرد، جایی که رند پل به وضوح وزیر خارجه کشور را در مورد مقاصد کاخ سفید از اعمال فشار به ایران به چالش میکشد و از او میخواهد تا به روشنی اعتراف کند «آیا دولت امریکا احساس میکند که اختیار ورود به یک جنگ با ایران را دارد، یا نه.»
در پاسخ به این سوال، مایک پمپئو از پاسخ صریح در برابر کنگره طفره رفت و گفت: دولت باید این موضوع را با وکلا و حقوقدانان در میان بگذارد، اما رند پل، سناتور کنتاکی از این طفره رفتن اظهار نارضایتی و تاکید کرد که کنگره هیچ اختیاری برای دولت در اعلام یک جنگ در نظر نگرفته است. رند پل در اظهارات خود تاکید کرد: «خیلی برای من آزاردهنده است که دولت نمیتواند قاطعانه در این مورد اظهارنظر کند که هیچ قدرتی در این زمینه در اختیارش قرار نگرفته است. من کاملا واضح به شما میگویم: هیچ قدرت یا مسوولیتی از سوی کنگره در اختیار شما قرار نگرفته است که جنگی را با ایران آغاز کنید. بر اساس قانون اساسی امریکا حق کامل اعلام جنگ بر عهده کنگره است.»
تس بریجمن، مشاور پیشین شورای امنیت ملی امریکا معتقد است که «اقدام اعضای کنگره برای اظهارنظر علنی در مورد رد استدلال همدستی ایران یا ارتباط ایران با حملات 11 سپتامبر، بسیار عاقلانه است. استفاده از این استدلال برای تحت فشار قرار دادن ایران، نه تنها بسیار خطرناک است، بلکه کاملا غلط است.»
رسانههای امریکا به اظهارات مایک پمپئو در جلسه استماع کنگره اشاره میکنند که ادعا کرده بود: «ارتباط ایران با القاعده قابل تردید نیست» او همچنین در مصاحبهای با فاکسنیوز اشاره کرده بود که «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیش از 600 امریکایی را در عراق کشته است. خون امریکاییها روی دستهای [سردار] قاسم سلیمانی است. بدون تضعیف سپاه نمیتوان به صلح و ثبات در خاورمیانه رسید.»
محمدجواد ظریف، در واکنش به این اظهارات در گفت وگو با فاکسنیوز تاکید کرد: «این اتهامات یک سری اتهامات جدید است، و اتهامزنی بسیار خطرناکی است، چرا که تیم ب خواهان فریب دادن رییسجمهور امریکا برای ورود به یک جنگ جدید است، درگیری که او نمیخواهد اتفاق بیفتد.» یک سال پیش و درست همزمان با اعلام فرمان خروج امریکا از برجام، نمایندگان کنگره امریکا درصدد برآمدند تا مصوبهای برای جلوگیری از اقدام یکجانبه امریکا علیه ایران به رای بگذارند.
کیت الیسون، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان با پیشنهاد متمم برای لایحه سیاست دفاعی سالانه برای سال مالی 2019، توانست عبارتی را به این مصوبه اضافه کند که تاکید میکرد، کنگره امریکا هیچ مجوزی برای دولت امریکا قائل نمیشود که از نیروی نظامی علیه ایران استفاده کند. طرح این متمم در مجلس نمایندگان با اکثریت قاطع آرا تصویب شد. اما در هنگام تصویب در کنگره، دو سناتور تندروی جمهوریخواه، تام کاتن و لیندسی گراهام، تغییراتی در متن آن ایجاد کردند.
بر اساس نسخه نهایی تصویب شده قانون نمایندگان کنگره امریکا تاکید میکنند: «هیچ اطلاعاتی وجود ندارد که استفاده از نیروی نظامی علیه ایران را توجیه کند.» هرچند مصوبه نهایی سنا، ادبیات و لحن آرامتری نسبت به مصوبه اولیه مجلس نمایندگان دارد، اما نشان میدهد که کنگره امریکا دستکم در شرایط کنونی، حق اعلام جنگ از سوی دولت واشنگتن علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد. چندین طرح و ماده واحده دیگر از سوی نمایندگان کنگره امریکا در طول ماههای گذشته برای تشریح دقیقتر و قاطعتر فقدان مجوز کنگره برای جنگ علیه ایران، در جریان قرار گرفته است، هر چند هیچ یک از آنها هنوز به قانون تبدیل نشدهاند.
**تکرار تجربه عراق
باربی اپلکوییست، سیاستمدار دموکرات امریکایی در یادداشتی مینویسد: «مقامهای دولت ترامپ در مورد فعالیتهای هستهای ایران، دروغ میگویند. در این ادعاها در مورد فعالیتهای هستهای ایران، پژواک آزاردهندهای از پرونده سلاحهای کشتار جمعی عراق وجود دارد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، در دوران جورج دبلیو بوش به عنوان مقام ارشد کنترل تسلیحات وزارت خارجه فعالیت میکرد و مسوول ترویج ادعاهای بیپایه در مورد سلاحها کشتار جمعی عراق بود، ادعاهایی که نهایتا به تصمیم دولت بوش برای حمله به عراق منجر شد. بولتون ادعا میکند که ایران به دنبال دستیابی به سلاحهای هستهای است. هیچ شاهدی برای اثبات این ادعا وجود ندارد.
ارزیابی دستگاههای اطلاعاتی امریکا کاملا در تناقض با این ادعا هستند. هم جینا هسپل، رییس آژانس اطلاعات مرکزی و دن کتس، رییس امنیت ملی، در برابر کنگره شهادت دادهاند که ایران محدودیتهای توافق هستهای را اجرا میکند. اما جان بولتون چندان علاقهای به حقیقت در مورد برنامه هستهای ایران ندارد، بلکه بیشتر علاقهمند است که جنگی با ایران راه بیندازد. فعالیتهای بولتون برای راه انداختن یک جنگ علیه ایران به هیچ وجه پوشیده نیست.»
ژرار آرو، سفیر پیشین فرانسه در واشنگتن که به تازگی بازنشسته شدهاست در گفتوگویی با مجله آتلانتیک، شخصیت جان بولتون را فردی معرفی میکند که هر چند «در کار دیپلماسی کاملا حرفهای است» اما در واقع «یک ایدئولوژیست»، «بهشدت ملیگرا» و «از نهادهای بینالمللی متنفر» است. به گفته ژرار آرو، هر چند امکان همکاری با جان بولتون در گفتوگوهای دوجانبه وجود دارد، اما باید آگاه بود که به دلیل اعتقاداتش «محدودیتهای شدیدی» برای او وجود دارد.
در این میان، اشاره محمدجواد ظریف در توییتر خطاب به دونالد ترامپ برای تماشای فیلم سینمایی «معاون Vice» که سال جاری در ایالات متحده اکران شده است، نگرانی او از سوءمحاسبه در دولت امریکا را نشان میدهد. فیلم سینمایی وایس که در مورد زندگی «دیک چنی» معاون اول رییسجمهور اسبق امریکا، جورج دبلیو بوش ساخته شده است، نشان میدهد که چگونه تلاشهای چنی به ساخت پروندهای جعلی برای اقناع رییسجمهور امریکا برای ورود به یک جنگ با عراق منجر شد.
ظریف در توییت خود نوشته بود: «دونالد ترامپ! احتیاط کن. تو کارزار خود را علیه مداخلات هزینهبر تنظیم کردی. دارودسته حقهبازی از جنگطلبان و قصابان، اعضای تیم ب، نقشهای بسیار فراتر از آنچه میخواهی در سر دارند. کافی است فیلم معاون vice را نگاه کنی.»
**گزارش بودار
انتشار گزارش وزارت امورخارجه، در مورد میزان همکاری بینالمللی با کنترل تسلیحات، از جمله اقدامهای دیگر دولت امریکا بود که به نگرانیها میان تحلیلگران و ناظران در مورد اهداف دولت در سیاستهای تقابلجویانهاش با ایران دامن زد. رویترز مینویسد: تعدادی از منابع این خبرگزاری تاکید کردهاند که انتشار گزارش سال جاری باعث شده است تا این تصور تقویت شود که دولت امریکا تلاش میکند، وضعیت ایران را به بدترین شکل ممکن نمایش دهد، همانطور که دولت جورج دبلیو بوش تلاش کرد تا با اطلاعات غلو شده و گمراهکننده، حمله به عراق در سال 2003 را توجیه کند.
انتشار گزارش همکاری با پیمانهای کنترل سلاح 2018 که دو هفته پیش برای ساعاتی روی خروجی پایگاه اینترنتی وزارت خارجه امریکا قرار گرفت، گمانهزنیها در مورد تلاش دولت امریکا برای ایجاد زمینه جنگ با ایران را تقویت کرد. محو شدن ناگهانی این سند از روی وبسایت وزارت خارجه و انتشار مجدد آن، از سوی رسانهها به عنوان نشانهای از درگیری داخلی درون دولت در مورد اهداف این گزارش تحلیل شد. رویترز در گزارشی اختصاصی به نقل از منابع آگاه نوشت که انتشار این گزارش که به شکل هدفمندی تصویری غیرواقعی از عملکرد ایران در همکاری با پیمانهای کنترل سلاح نمایش میدهد، بین مقامهای کاخ سفید و وزارت خارجه امریکا اختلافهای عمیقی ایجاد کرده است.
رویترز به نقل از یک مقام آگاه در کنگره امریکا مینویسد: «این گزارش دلیل روی دلیل ردیف میکند تا تصویری کاملا وحشتناک از اوضاع رسم کند. به صورت مشخص با حذف بخشهای عمدهای از گزارش سالهای پیش، این گزارش به صورت اخص ایران را هدف قرار داده است و عملا به جای پرداختن به موضوع کنترل تسلیحات، فقط ایران را نشانه میگیرد.» منبع رویترز به این خبرگزاری میگوید: «نگرانی جدی وجود دارد که به نوعی هدف از این گزارش، ایجاد یک پرونده برای حمله نظامی به ایران باشد، اقدامی بسیار آشنا که در جنگ عراق انجام شد.»
به نوشته خبرگزاری بریتانیایی رویترز، گزارش 45 صفحهای سال 2017 در سال اخیر به 12 صفحه کاهش پیدا کرده و عمده مطالب مربوط به کشورهای دیگر از آن حذف شده است. ییلیم پوبلت، دستیار معاون وزیر امورخارجه، مسوولیت تهیه این گزارش را بر عهده داشته است و به گفته منابع رویترز به جای استفاده از ارزیابی سازمانهای اطلاعاتی امریکا «از یادداشتها و تحلیلهای رسانهایی» به عنوان منابع اطلاعاتیاش استفاده کرده است. یک منبع آگاه در دولت امریکا به رویترز گفته است که در این گزارش «خطاهای واضحی» وجود دارد که انتشار آن باعث ایجاد بحث و جدلهای جدی درون وزارت خارجه شده است. یک مقام دیگر دولت امریکا هم تاکید کرده است که این گزارش به جای آنکه بر اساس ارزیابی نهادهای اطلاعاتی و دادههای کارشناسان وزارت خارجه نوشته شود، به عنوان یک اهرم برای پیشبرد اهداف سیاسی دولت ترامپ در مورد ایران تهیه شده است.
منبع: روزنامه اعتماد