آفتابنیوز : امروز را میتوان نقطه عطفی در فرایند اجرای توافق هسته ای موسوم به برجام و نیز در تاریخ روابط ایران و آمریکا دانست. از یکسو، آن گونه که رسانههای آمریکایی اعلام کردهاند، قرار است دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده دور تازهای از تحریمها را علیه ایران رونمایی کند. از طرف دیگر، سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، سفیران انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین را به به وزارت امور خارجه دعوت کرده و کاهش تعهدات ایران در برجام را به صورت رسمی به آنها اعلام میکند.
امروز همچنین قرار است حسن روحانی نامهای را با محتوای سیاسی به سران پنج کشور حاضر در برجام ارسال کند و به طور مشخص تاکید خواهد کرد که ایران تا چه اندازه در موضوع برجام خویشتنداری کرده اما فرصتها از دست رفته است و طرف مقابل نتوانسته به تعهداتش در برجام عمل کند به گونهای که ایران راهی به جز کاهش تعهداتش ندارد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه هم در نامهای به فدریکا موگرینی، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، جزییات فنی و حقوقی کاهش تعهدات ایران را اعلام خواهد کرد. بعد از اعلام این موضوع مهلت دو ماههای به کشورهای باقیمانده در برجام از سوی ایران داده خواهد شد تا هر زمان به تعهدات خود عمل کنند و اقدامات جدیدی از سوی طرف مقابل صورت گیرد، ایران به شرایط قبل باز خواهد گشت و در غیر این صورت، مرحله دوم کاهش تعهدات برجامی ایران به حالت اجرا درمیآید.
آمریکا با برجام چه کرد؟
«گروه 1+5 و ایران برعهده میگیرند که برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا کنند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف این برجام خودداری کنند»؛ اینها عباراتی بودند که در مقدمه توافق هستهای قید شد تا هفت کشور حاضر در مذاکرات برجام نسبت به آن متعهد شوند تا زمینهای باشد برای اجرای توافقی 123 صفحهای برجام. اما از همان ابتدا، آمریکا بدعهدی خود را آغاز کرد و با سنگاندازیهای ریز و درشت و پیدا و پنهان خود، اجرای برجام را با فراز و نشیبهایی روبهرو ساخت. با این وجود، راهیابی ترامپ به کاخ سفید موجب شد تا توافق هستهای فصل جدیدی از حیات خود را تجربه کند. رویکرد خصمانه دولت ایالات متحده نسبت به برجام از همان ابتدا تداوم اجرای این توافق بین المللی را با تهدید روبهرو ساخت و بعد از آنکه تیر واشنگتن برای خروج ایران از برجام به سنگ خورد، 18 اردیبهشت پارسال خود به صورت یکجانبه و غیرقانونی از توافق هستهای خارج شد.
حال واشنگتن از توافق هستهای خارج شده، تهران در برجام باقی مانده را هر روز به تحریم و حتی جنگ تهدید میکند. رفتاری که البته از سوی ایران بیپاسخ نمانده است و در رفت و برگشت هشدارها و تهدیدها میان ایران و آمریکا سایر اعضای برجام نقش ناظران تنش را ایفا میکنند. همزمان با حضور دونالد ترامپ در راس قدرت، تندروهای آمریکایی که به واسطه حضور باراک اوباما، هشت سال دستشان از صحنه زورآزمایی در عرصه اجرایی کوتاه شده بود، فرصت بی سابقه ای برای اجرای توطئه های جدید را علیه ایران به دست آورده اند.
تحریم افراد و نهادهای ایرانی در کنار تحریمهای اقتصادی، دیگر موضوع و اقدام جدیدی از سوی وزارت خزانهداری آمریکا نسبت به ایران محسوب نمیشود چرا که اتاق جنگ اقتصادی ایالات متحده با تهران، همه گزینههای موجود را از حالت بالقوه به فعلیت درآورده و دیگر تحریمی باقی نمانده است که بخواهد آن را بیازماید. با این وجود، نه تهران سر خم کرده و نه به مقصود ایالات متحده یعنی خروج از برجام تن داده است.
اعتیاد آمریکا به تحریم و اشتیاق دولت این کشور به پیگیری سیاست فشار حداکثری موجب شده است تا دولت ترامپ بیمحابا در حال تحمیل تحریمهای جدید و مختلف علیه ایران باشد. این مسئله موجب شد تا سایت آمریکایی آتلانتیک در گزارشی درخصوص ایران اعلام کند دولت آمریکا هفت هزار و 967 مورد تحریم را علیه ایران در کارنامه خود دارد که برخی از این تحریمها بر افراد ، و برخی بر شرکتها و موسسات و تعدادی هم بر دولتها تحمیل شده است. در این کارنامه، حتی نام برخی از متحدان آمریکا هم وجود دارد و تحریمها شامل آنها هم شده است.
آمریکاییها در چارچوب سیاست فشار حداکثری و برای عصبانی کردن ایران برای خروج از برجام، راهها و روشهای غیربرجامی را هم مورد آزمایش قرار دادند. ابتدا در ورشو پایتخت لهستان نشستی با موضوع مناقشات خاورمیانه و تلاش برای ایجاد صلح برگزار کردند؛ با این حال حتی متحدان اروپایی آمریکا هم از حضور در سطوح بالا در آن استنکاف ورزیدند و حضور کمرنگ و اختلافات بسیار شرکتکنندگان از یکسو موجب شد تا طرفین حتی از صدور یک بیانیه ناتوان باشند و در نهایت حاشیه این اجلاس (درگیری اسرائیل با برگزارکننده نشست (لهستان)) بر متن بچربد.
آمریکای ناکام مانده از اجلاس ورشو، کوشید با تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران زمینه اختلافات داخلی در ایران را فراهم کند و با فرستادن ناوهای جنگی خود به خلیج فارس و تهدیدهای روزانه، تهران را به هراس انداخته و وادار به مذاکرهای یکطرفه و تحمیلی کند.
آمریکا در آخرین اقدام، در اعمال تحریمهای خود تنها به اعمال تحریمها علیه افراد و شرکتها و حتی نهادی مانند سپاه پاسداران بسنده نکرد و در این چارچوب، آنها طی روزهای گذشته در ادامه اقدامات مخرب خود علیه برجام، برخی معافیتهای هستهای ایران را مانند ذخیرهسازی آب سنگین تولیدی مازاد بر محدودیتهای فعلی و تبادل اورانیوم غنی شده با کیک زرد را لغو و برخی دیگر را با زمان کمتری نسبت به گذشته تمدید کردند. اقدامی که بسیاری معتقدند هدف از انجام آن، این بوده که در مقام عمل مانع انجام تعهدات ایران شود تا بتواند ایران را به پایبند نبودن به تعهدات خود متهم کند. در چنین شرایطی، تنها روسها بودند که نسبت به این اقدام واکنش نشان دادند و اعلام کردند از سیاستهای آمریکا پیروی نمیکنند و همکاری هستهای خود با ایران را متوقف نخواهند کرد. اروپا در این باره همانند دفعات قبل نظارهگر بود و به ابراز نگرانی ساده بسنده کرد.
** انفعال اروپا در برابر سیاست فشار حداکثری اروپا
«ما به تعهدات خود پایبند خواهیم بود و از مقامات ایرانی میخواهیم اجازه ندهند برجام فروبپاشد»؛ این سخن را میتوان شاه بیت سخنان فدریکا موگرینی، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشست خبری پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای دانست. موگرینی در آن نشست خطاب به ترامپ اعلام کرد که برجام متعلق به تمامی جهانیان است و کسی نمیتواند آن را نابو.اروپا از ایران خواست تا در برجام بماند و در ازای آن، اروپا جبران مافات کند. با این سخنان، مذاکرات برجامی ایران و اروپا آغاز شد. هیاتهای ایرانی و اروپایی از یکسو آمدند و رفتند و تحریمهای یکجانبه آمریکا از سوی دیگر اجرا شدند. در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، وزرای امور خارجه ایران و گروه 1+4 تشکیل جلسه دادند و موگرینی از ایجاد سازوکار ویژه مالی (SPV) خبر داد. اروپاییها که اینجای کار، شروعی گرم و طوفانی در حمایت از برجام داشتند، پس از نیویورک نقشآفرینیشان سرد و کند شده و این سردی و کندی خود را در تشکیل سازوکاری برای انجام مراودات تجاری نشان داد.
اروپایی ها بالاخره چهار ماه پس از اعلام تصمیمشان برای مقابله با تحریمهای ثانویه آمریکا و با فشار ایران، سازوکار ویژه مالی خود برای تجارت با ایران را موسوم به «اینستکس» را راهاندازی کردند. سازوکاری که طبق بیانیه مشترک وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس در مرحله نخست، روی مبادله مواد غذایی، محصولات کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی متمرکز میشود. با این حال، با وجود گذشت سه ماه از تاسیس این نهاد، تقریبا هیچ گشایشی برای ایران به وجود نیامده است. اروپاییها، حتی نتوانستند شرکتها و موسسات خودشان را برای تداوم حضور در ایران قانع کنند و میگویند از توانایی لازم برای ماندن شرکت ها در ایران برخودار نیستند. اروپا این روزها در برابر سیاست فشار حداکثری آمریکا روزگار را با سکوت سپری میکنند یا با حمایت سیاسی صرف، تنها به ابزار نگرانی بسنده میکنند؛ مسئلهای که در نهایت موجب انتقاد دیپلماتهای ایرانی شد. سید عباس عراقچی در دیدار با یک هیات اروپایی گفت که«حمایتهای سیاسی کافی نیست و اروپا باید برای حفظ برجام هزینه بدهد»؛ هزینهای که تا امروز از سوی اروپاییها پرداخت نشد.
**کاهش تعهدات؛ تلنگری برای بیدار کردن دیگران
«ما به اندازه کافی فرصت و زمان برای جبران تبعات خروج آمریکا از برجام ارائه کردهایم و اکنون دیگر زمان عمل فرارسیده است»؛ این سخنی است که سیدعباس عراقچی حدود دو هفته پیش در دیدار با هیاتی اروپایی بیان کرد و در این چارچوب قرار است ایران بخشی از فعالیتهایی است که در قالب برجام با محدودیتهایی همراه شده بود را مجددا بدون محدودیت آغاز کند و به بخشی از تعهداتش را به حالت تعلیق درآورد در واقع، کنارهگیری از برجام، بازگرداندن تحریمهای هستهای، سخت کردن همکاریهای اقتصادی، توسعه دامنه تحریمهای غیرهستهای، قرار دادن نام سپاه پاسداران ایران در لیست گروههای تروریستی خارجی و پایان دادن به معافیتهای تحریمی ایران که در اختیار هشت کشور قرارگرفته بود دیگر جایی برای تعلل باقی نگذاشته است.
هدف تهران رساندن پیامی روشن به همه کشورهایی است که تعهداتشان را در برجام نادیده گرفتهاند و فکر میکنند صرف حمایت سیاسی و نه اقدام عملی برای تامین ایران، میتوانند تهران را نسبت به خویش راضی کنند. شرکای برجام باید بدانند که اراده تهران در متعهد ماندن به تعهداتش و دیگر پیمانهای بینالمللی به معنای خویشتنداری ابدی و نامحدود در برابر رویکرد خصمانه وغیرمسئولانه آمریکا و قصور دیگران در انجام تعهداتشان نیست.
بدیهی است نحوه مواجهه اروپا با اقدامات ایران در گام اول کاهش تعهدات که منطبق بر بندهای 26 و 36 برجام خواهد بود، میتواند در تصمیمات بعدی تهران اثرگذار باشد به ویژه اینکه ایران همواره در مذاکرات علنی و خصوصی تاکید کرده بازگشت به فصل هفتم منشور و احیای قطعنامههای گذشته، خط قرمز مهم اش محسوب می شود و طرف های مقابل باید به تبعات ایران چه گزینههای را در دست دارد؟
گزینه های پیش روی جمهوری اسلامی برای کاهش بخشی از تعهدات ایران طیف متنوعی از بستهها را شامل میشود که انتخاب آن بستگی به انتخاب هیات عالی نظارت بر برجام و تایید نهایی آن از سوی مقامات عالی رتبه نظام دارد. تزریق گاز UF-6 به دو آبشار سانتریفیوژ موجود در فردو که هماکنون بدون گاز در حال چرخش هستند و تولید اورانیوم با غنای 3.67 درصد در این مرکز، افزایش سطح غنیسازی به بیش از 3.37 درصد، نصب سانتریفیوژهای IR-2M و IR-4 که توان غنیسازی دو و پنج برابری نسبت به ماشینهای IR-1 را دارند، گذشتن از سقف 130 تولید آب سنگین در کارخانه آب سنگین اراک، توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و... گزینههایی هستند که هر کدام به تنهایی یا به صورت ترکیبی میتواند طبق بندهای 26 و 36 برجام از سوی ایران در دستورکار قرار گیرد.
هر چند این اقدامات در مرحله ابتدایی بوده و در صورت ادامه روند بیحاصل کنونی و نفع نبردن ایران از منافع برجام و اجرای تعهداتش، آنگونه که ایران هشدار داده و مهلتی دو ماهه به این خاطر به گروه 1+4 داده است، میتواند مرحله دومی هم داشته و تا خروج قطعی کشورمان از برجام و هم NPT را نیز در پی داشته باشد.
منبع: خبرگزاری ایرنا