متن کامل سخنرانی رئیس جمهور در کنفرانس خبری
حضار محترم، مردمان شریف و جوانان عزیز در اقصی نقاط عالم
خداوند بزرگ مقتدر و رحیم را كه جهان در دست اوست و مالك و صاحب حقیقی جهان است حمد و سپاس می‌گویم. خداوندی كه هستی را ایجاد كرد و هر موجودی را در حد و اندازه معینی خلق فرمود سپس در مسیر هدایت قرار داد . (الَّذی خَلق فَسَوّی و الَّذی قدَّرَ فَهدی)
خداوندی كه پناه مظلومان و درهم شكننده ظالمان و نجات دهنده صالحان است.
خداوندی كه پیامبران را یكی بعداز دیگری برای هدایت بشر فرستاد.
-ابراهیم خلیل را با شعار لااِله الاالله مبعوث فرمود. او همه بتها را شكست و از خدایان غیر از خدای واحد بیزاری جست و جز خدای واحد را نخواند.
- موسی كلیم الله به همراه برادرش هارون را به سوی فرعون گسیل داشت تا شاید هدایت شود. با كلام نیكو و نرم با او صحبت كردند و گفتند ما رسولان از جانب خداوندیم. قوم بنی اسرائیل را از بردگی خود رهاكن و با ما بفرست و آنان را آزار مده. ما نشانه هایی از پروردگارت برایت آورده ایم . اما فرعون و لشگریان او بعد از دیدن آیات الهی باز هم ایمان نیاوردند و سرانجام گرفتار خشم الهی شدند و در دریا غرق گردیدند. و عیسای مسیح را از مادری پاك به جهان آورد و او در كودكی شهادت داد كه بنده خداست و خداوند به او كتابِ هدایت ارزانی داشت و او را مبارك و ازپیامبران الهی قرار داد.
قالَ اِنّی عبدالله اتینی الكتابَ وَ جَعلَنی نبیا و جعلَنی مبارَكاً اَینَ ماكُنت . . . (سوره مریم)
پیام او به بشریت این بود كه : «اِنّ الله رَبی وَ رَّبُكُُُُُُم فاعَبُدُه هَذا صِراطٌ مُستقیم » (سوره مریم) پس اهل عالم بدانید كه (الله) رّب من و رّب شماست پس فقط او را بپرستید این صراط مستقیم است.
در پاسخ به این ندا عده ای اختلاف كردند و تا آنجا پیش رفتندكه حضرت مسیح (ع) را به صلیب بكشند اما دشمنان او شكست خوردند.
و حمد و ستایش، خداوند بزرگ را سزاوار است كه آخرین پیامبر خویش حضرت محمد (ص) را برای هدایت همه بشریت فرو فرستاد.
پیامبر اسلام نیز همان ندای توحید را تعلیم فرمود و از همگان خواست كه فقط خدای یكتا را بپرستند وتسلیم امر او باشند تا به فوز و رستگاری نائل شوند. «قُولُو لا اِله اِلاّ الله تُفلِحوُا »
پیامبر اسلام همه پیامبران قبل از خود را تصدیق كرده است. پیام و كلام پیامبران و مصلحان جهانی در شرق و غرب عالم همین بوده است. فقط خدا را بپرستید واطاعت كنید و از طغیانگران و ستمگران بپرهیزید. (ان اعبدوالله و اجتنبوا الطاّغوت)
آیا خداوند عادل و مهربان كه خالق جهان و انسان است و مدیریت جهان در دست اوست، همه چیز را در گذشته و حال و آینده میداند و آسمانها و زمین و خورشید و ماه به فرمان او حركت می‌كنند، سزاوار بندگی نیست ؟
آیا خداوندیكه ازلی و ابدی است و معلم و مربی بشریت از طریق چراغ هدایت عقل و فطرت و پیامبران و كتب آسمانی و آیات الهی می‌باشد،
مهربانترین مهربانان، داناترین دانایان، خدایی كه باقی و جاودانه است، سزاوار بندگی و اطاعت نیست؟
آیا چنین خداوندی سزاوار اطاعت است یا انسانها، قدرتها و دولتهایی كه گمان می‌كنند مالك و پادشاه عالم هستند، اما در حقیقت هیچ چیز نیستند و از خود چیزی ندارند.
آیا شایسته است انسان، این برترین مخلوق خداوند كه آیینه صفات و اسماء الهی است، در برابر خداوند قادر بی منتها كه زیبایی مطلق است و همه زیبایی های عالم از اوست، سر تعظیم فرود آورد یا در برابر زورگویانی كه مردم را به بندگی و اطاعت خود وادار می‌كنند و عدالت، كرامت، عزت و شرف انسانی،صدق و صفا و صمیمیت و حق را زیر پای خود له می‌كنند و بدین كار افتخار نیز می‌كنند؟
اگر خداوند دستور داد بندگان از او اطاعت كنند نه از این جهت است كه اونیاز به اطاعت آنان دارد بلكه می‌خواست آنان را از ذلت و بردگی دیگران نجات دهد و به عزت بندگی خود مفتخر كند.
مردمانیكه بنده خدا هستند، نه به بندگان خدا ستم می‌كنند و نه هرگز در برابر ستمگران سرتعظیم فرود می‌آورند.
كسانیكه بنده خدا هستند و در حقیقت تسلیم رحمت، مهربانی و زیبایی مطلق هستند به همه بندگان وموجودات خدا عشق می‌ورزند و از نامهربانی‌ها و خشونت‌ها بیزارند.
آنان عاشق همه زیبایی‌ها و زیبایی های روح، رفتار و اخلاق بشری هستند.
آنان كه بنده خدا هستند حافظ كرامت انسانی هستند، چرا كه خداوند انسان را كرامت بخشیده است.
جان و مال و آبرو و سرزمین همه انسانها محترم است و همه حق دارند در مسیر كمال، رفاه، پیشرفت، صلح و دوستی گام بردارند.
آنچه گفتم بخشی از آموزه‌ها و تعلیمات انبیاء الهی و مصلحان بشری است.
ملتهای آزاده جهان، مردان و زنان شریف عالم
علیرغم خواست عمومی بشر و تعلیمات انبیاء الهی و مصلحان بشری با كمال تأسف مشاهده می‌كنیم كه ؛
امروز كرامت و ارزش ملتها نادیده گرفته میشود و حقوق آنان پایمال می‌گردد، سرزمین های آنان اشغال میشود،آزادی وامنیت آنان سلب میشود و جلوی پیشرفت آنان گرفته میشود.
ملاحظه كنید :
- با فریب افكار عمومی بنام كشف سلاح كشتار جمعی و مبارزه با دیكتاتور یك كشور مورد هجوم قرار گرفت.
عراق دهها سال از پیشرفت و تعالی عقب افتاد و بخش مهمی از گنجینه 7 هزار ساله تمدن بشری در جلوی چشم متجاوزان تخریب و غارت شد و صدها هزار نفر كشته و مجروح و آواره شدند.
در عراق سلاح كشتار جمعی پیدا نشد و دیكتاتور نیز رفته است و عراق قانون اساسی، مجلس و دولت قانونی دارد ولی اشغالگران همچنان حضور دارند و مردم همچنان كشته می‌شوند. آیا امروز هیچ مرجع قانونی در جهان وجود دارد كه از اشغالگران عراق بپرسد چرا تجاوز كردید؟ چرا دروغ گفتید؟ و چرا این همه خسارت و رنج و خرابی تحمیل كردید؟ و آیا اگر همین اشغالگران از صدام علیه ملت ایران حمایت نمی كردند امروز لازم بود به بهانه برخورد با دیكتاتور، عراق را اشغال كنند و این فجایع بوجود آید.
سوال این است كه :
آیا شورای امنیت می‌توانست جلوی این اقدام را بگیرد و آیا اكنون میتواند متجاوز را تنبیه كند.
-قبل از آن در جنگ ویتنام آن فاجعه عظیم اتفاق افتاد. میلیونها نفر كشته و زخمی و آواره شدند و عده زیادی دهها سال در مصیبت و رنج گرفتار آمدند.
چرا مقصرین این فاجعه تاریخی معرفی و مجازات نشدند؟
- در سال گذشته جنگ لبنان را مشاهده كردید. لبنان در 33 روز متحمل سنگین ترین بمبارانهای تاریخ معاصر شد و هزاران نفركشته شدند.
-فاجعه قانا و فجایع شبیه آن اتفاق افتاد، كودكان،زنان و بی پناهان آماج بمبها قرار گرفتند. پلها،جاده ها،نیروگاهها،ذخایر نفتی،اتوبوسها و خودروها بمباران شدند.
در طول مدت بمباران با فشار دولت های آمریكا و انگلیس، شورای امنیت نتوانست تصمیم بگیرد. اما وقتی كه همین‌ها مطمئن شدند حكومت صهیونیستی نمیتواند پیروز شود آنگاه قطعنامه صادركردند!! اما آیا متجاوز تنبیه شد؟ آیا خسارات مردم لبنان پرداخت گردید ؟
شورای امنیت بزرگترین ضربه حیثیتی را در جنگ لبنان تحمل كرد و بسیاری از مردم جهان از این شورا مأیوس شدند.
-به فلسطین نگاه كنید. كسانیكه امروز در سرزمینهای اشغالی حكومت می‌كنند از كجا آمده اند ؟ و چرا آمده اند؟ و در طول حدود شصت سال گذشته چه رفتاری داشته اند ؟
تشكیل یك دولت در سرزمین دیگران چه مبنای حقوقی و قانونی دارد؟ آن هم با چه هزینه ای؟ با كشتن دهها هزار نفر،آواره كردن میلیونها نفر ساكنان بومی، تخریب شهرها و روستاها . . . و فجایع بی نظیری مانند دیریاسین و بعد از آن صبرا و شتیلا و جنین و كشتار روزانه كودكان و جوانان فلسطینی.
در قبال این فجایع شورای امنیت نمی تواند كاری انجام دهد و هر زمان عده ای تصمیم می‌گیرند قطعنامه ای صادر و یا كاری كنند برخی دولت های بزرگ آن را «وتو» می‌كنند و یا از اجرای آن ممانعت می‌كنند.
این اقدام آن قدر تكرار شده است كه حمایت از ستمگران صهیونیست و پایمال كردن خون مظلومان فلسطین به عنوان یك شیوه دائمی در كارنامه برخی از اعضاء دائم شورای امنیت ثبت شده است.
اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود.
ایران با 7000 سال سابقه تمدنی و با آثار تاریخی بی نظیر در سرتا سر سرزمین پهناور خود با فرهنگی غنی، با فیلسوفان، ریاضیدانان، منجمان، پزشكان، عارفان، دانشمندان علوم مختلف كه در آسمان ایمان و علم و اندیشه بشری می‌درخشند از مهدهای تمدن بشری است.
مردم ایران در طول هزاران سال تاریخ خویش، همواره پاسدار ارزشها و حقوق انسانی،طرفدار صلح و ثبات و امنیت بوده اند و در نجابت و انساندوستی و توجه به ارزشهای اخلاقی و دینی شهرت دارند.
با طلوع خورشید اسلام در سرزمین ایران،آهنگ رشد و تعالی ملت ما چند برابر شد. پس از اسلام نیز ایرانیان قرنها پیشاهنگ ایمان و علم و فرهنگ و تمدن بوده اند. با ظهور قدرتهای نو بعد از رنسانس و با جهانگشایی‌ها و لشكركشی های آنان- سرزمین ایران نیز از دست اندازی قدرتهای استعماری مصون نماند و با حوادث مختلفی مواجه شد.
در اوایل قرن بیستم دولتهای استعماری انگلیس دست اندازیهای زیادی به سرزمین ایران داشتند و حكومتهای دست نشانده ای بر مردم ما تحمیل كردند . اما ملت ایران با قیامهای متعدد توانست انگلیسی‌ها را اخراج و حكومت قانونی مورد نظر خود را تأسیس نماید.
در سال 1332 (1953 میلادی ) با مداخله دولت آمریكا حكومت قانونی این سرزمین سرنگون و با كودتا حكومت دیكتاتوری سر كار آمد.
ملت شریف ایران 25 سال تحت حكومت دیكتاتوری مورد حمایت آمریكا سختی‌ها و خسارات زیادی را تحمل كردند و دهها سال دچار عقب ماندگی شدند. منابع ایران به خصوص منابع نفتی به غارت رفت تا اینكه در سال 1979 مردم ایران با رهبری حضرت امام خمینی(رض) و بدون حمایت شرق و غرب، حكومت دیكتاتوری را ساقط و نظام جمهوری اسلامی ایران را بنیانگذاری كردند.
در طول 28 سال ملت ما بهای سنگینی برای آزادی،استقلال و استقرار نظام اسلامی خود پرداخته اند.
ایجاد درگیریهای داخلی،تحمیل جنگ تمام عیار در طول هشت سال تحریم اقتصادی و عملیات روانی و تبلیغاتی سنگین از جمله برنامه هایی بود كه علیه ملت ایران تدارك دیده شد.
در جنگ تحمیلی صدام با تشویق برخی دولتهای غربی از زمین،هوا ودریا در طول تقریبا دو هزار كیلومتر از مرزها به سرزمین من حمله كرد.
دو بلوك شرق و غرب و هم پیمانان آنان در منطقه با پشتیبانی های مالی، تسلیحاتی،اقتصادی و اطلاعاتی صدام را حمایت كردند.
محاصره شدید اقتصادی، حمله به سكوهای نفتی، نفتكش‌ها و پایانه های صدور نفت ایران برخی از اقدامات آنان بود.
و در سال آخر جنگ آمریكا رسما علیه كشور ما وارد جنگ شد، به سكوهای نفتی حمله كرد و هواپیمای مسافربری را بر فراز آبهای خلیج فارس سرنگون كرد.
اما ملت رشید و قهرمان ایران در زیر بمباران و موشك باران شهرها مقاومت كردند. جوانان رشید ایران با حضور پرشور در جبهه‌ها در مقابل دشمن ایستادند و اجازه ندادند حتی یك وجب از خاك كشور در تصرف دشمن باقی بماند.
ملت بزرگ ایران در هشت سال مقاومت و دفاع با تقدیم صدها هزار شهید و مجروح و تحمل بمبارانهای مختلف شیمیایی و میكروبی بر دشمن پیروز شدند.
در این جنگ نابرابر،دهها شهر وهزاران آبادی، زیربناهای كشور، پلها، فرودگاهها، جاده ها، مراكز صنعتی و اقتصادی بمباران شدند.
اما ملت ایران با شهامت ایستاد و تصمیم گرفت شهرهای ویران شده را از نو بسازد، كارگاهها و كارخانجات را بر پا كند و با گامهای بلند در مسیر پیشرفت و تعالی به حركت خود ادامه دهد.
دبیركل وقت سازمان ملل متحد آقای خاویر پرزدكوئیار صدام را مسوول جنگ و شروع كننده آن معرفی كرد.
آمریكا و انگلیس و بعضی كشورهای اروپایی نقش مهمی در حمایت از صدام حسین داشتند و به خصوص در ارائه كمك های اطلاعاتی-نظامی و ارسال مواد شیمیایی و میكروبی برای ارتش صدام نقش اساسی ایفا كردند ولی جنایتكاران جنگی محاكمه نشدند، دولتهایی كه صدام را مجهز به سلاحهای شیمیایی كردند مورد مواخذه قرار نگرفتند و شورای امنیت نه تنها در تنبیه متجاوزان و جلوگیری از تجاوز قدمی برنداشت بلكه در طول دورانی كه سرزمین من در اشغال صدام بود كشورم را برای پذیرش آتش بس و تن دادن به اشغال تحت فشار قرار داد.
نتیجه چنین رفتاری این بود كه صدام به كویت حمله كرد و آنرا اشغال نمود اما این بار چون منابع نفتی به خطر افتاده بود،دولت آمریكا به همراه متحدان خود در یك لشكركشی بی سابقه صدام را از كویت بیرون كردند!؟
گناه ملت ما درجنگ هشت ساله چه بود؟ و چرا هشت سال جنگ را بر ما تحمیل كردند؟
گناه ملت ما این بود كه خواست آزاد و مستقل زندگی كند و تحت نفوذ و سیطره قدرتهای بزرگ نباشد و اسلام را مبنای حكومت خود قرار دهد.
امروز نیز گناه ملت ایران پیمودن راه استقلال و برداشتن قدمهایی در پیشرفت علمی و فنی است. آنان نمی خواهند سایر ملتها به فنآوریهای نوین و پیشرفتهای علمی دست یابند.
حدود 35 سال است كه ایران عضو آژانس بین المللی انرژی هسته ای است و بر اساس مواد معاهده «N. P. T » میتواند ضمن تولید سوخت هسته ای از همه مزایای آن بهره مند شود و كلیه اعضاء و خود آژانس موظفند به اعضاء در استفاده از حقوق مصرح كمك كنند.
در قبال این حقوق، تكلیف اعضاء این است كه انحرافی به سمت تولید سلاح پیدا نكنند.
جمهوری اسلامی ایران با آنكه از حقوق قانونی مصرح در اساسنامه آژانس و معاهده «N. P. T » بهره مند نشده است اما به تكلیف خود عمل كرده است.
-هزاران سند مربوط به اقدامات اتمی خود را در اختیار آژانس قرار داده است.
-كلیه اقدامات ایران در موضوع تولید سوخت هسته ای تحت نظر بازرسان آژانس بوده است.
-و بر اساس گزارشات آژانس از ابتدا تا كنون، هیچ گونه انحرافی در فعالیت‌ها دیده نشده است. اما حركت قانونمند و صلح آمیز ملت ایران مورد مناقشه و مخالفت برخی قدرتهایی است كه خود به طور كامل از انرژی هسته ای سود می‌برند و آشكارا منحرف شده اند و از ضوابط تخلف می‌كنند.
امروز موضوع كاملا صلح آمیز هسته ای ایران آزمون دیگری برای شورای امنیت سازمان ملل متحد و به خصوص اعضای دائم آن است.
تصمیمات اعضاء شورا نشان میدهد كه تا چه حد پایبند حقوق بین الملل، حقوق ملتها و ملتزم به رعایت عدالت و راستی و درستی و حتی مقرراتی هستند كه خود شان وضع كرده اند.
قطعنامه‌ها نشان میدهد آنچه در شورای امنیت به خصوص بعد از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد كارساز است زورگویی و فشار برخی دولتها است.
وقتی به بعضی از دولتهای عضو شورا حتی برخی اعضای دائم اعتراض میشود دائماً می‌گویند ما تحت فشار دولت آمریكا هستیم.
سوال اینجانب این است :
فشارهای تبلیغاتی، سیاسی و یا اقتصادی و یا تهدیدات در جهت جلوگیری از تحقق حق و اجرای عدالت تا كی باید بر بشریت تحمیل شود ؟
بعضی دولتها تا كی باید تحت فشار تصمیم بگیرند؟
آیا آنان پذیرفته اند كه در نظم فعلی جهان باید تابع قدرت به ظاهر برتر باشند؟
سوال اینجانب در محضر همه مردم جهان این است :
چه دولتی بیش از دیگران از امتیاز«وتو»استفاده كرده است ؟
و در كجا و در چه موضوعاتی ؟
آیا در تأیید حقوق مردم فلسطین، در تأیید حقوق مردم لبنان و در محكوم كردن تجاوز به عراق، در تأیید حقوق هسته ای جمهوری اسلامی ایران، در گسترش حق و عدالت ؟
مگر برخی دولتها مالك جهان هستند.
و آیا تصمیم گیری تحت فشار یك قدرت میتواند مشاركت در تصمیم گیری های غلط و ظالمانه را توجیه نماید؟
آیا وقت آن نرسیده است حق و عدالت میزان رأی دادن و تصمیم گرفتن واقع شود؟
آیا مردم جهان ازحق و عدالت بیشتر سود خواهند برد یا از بی عدالتی ؟
در اینجا لازم می‌بینم به دو نكته كلیدی اشاره كنم :
موضوع اول ساختار شواری امنیت سازمان ملل است
همه می‌دانند، ساختار موجود سازمان ملل متحد به ویژه شورای امنیت معلول و نتیجه جنگ جهانی دوم است.
قدرتهای پیروز در جنگ ساز و كاری تعبیه كردند كه بتوانند جهان را تحت سلطه خود اداره كنند. در آن موقع جهان به دو قلمرو شرق و غرب تقسیم شد و دهها سال رقابت بین این دو ادامه یافت. در قلمرو این دو بلوك جنگها و تجاوزهای زیادی اتفاق افتاد اما هیچ قدرتی نمی توانست علیه دیگری به شورای امنیت شكایت كند.
ساختار شورای امنیت با حضور اعضای دارای امتیاز «وتو» نظیر امریكا و انگلیس به نحوی طراحی شده است كه آنان دارای مصونیت دائم و اقتدار كامل هستند.
هیچ عضوی از جامعه بین الملل نمی تواند از امریكا و انگلیس به شورای امنیت شكایت كند و امیدوار باشد به شكایت او رسیدگی و حق او استیفا میشود. زیرا هر تصمیم شورا كه به نفع طرف دعوا نباشد توسط همان طرف دعوا یا اجازه طرح پیدا نخواهد كرد و یا «وتو» خواهد شد.
از جانب دیگر این قدرتها با هر كشوری مخالف باشند می‌توانند از او به شورای امنیت شكایت كنند و زمینه را برای محكومیت او فراهم نمایند و سپس احكام شورا را به اجرا بگذارند. یعنی همزمان شاكی و دادستان و قاضی باشند و در صدور و اجرای حكم نیز مشاركت نمایند.
سوابق نشان میدهد آمریكا و انگلیس در استفاده از این مكانیزم پیشتاز بوده اند.
نتیجه چنین ساختار و مكانیزمی همین وضعیتی است كه امروزه در دنیا می‌بینیم.
یعنی علیرغم حضور بعضی دولتهای مستقل و طرفدار صلح و عدالت در شورای امنیت ساختار موجود شورای امنیت در اكثر موارد مانع از تصمیمات عادلانه و صحیح است و این یعنی اینكه امید به برپایی صلح و امنیت و آرامش پایدار هر روز ضعیف تر میشود.
و موضوع دوم دور شدن روز افزون این قدرتها از معنویت و اخلاق و بی توجهی آنان به تعلیمات انبیاء الهی است.
همانطور كه در ابتدای سخن گفتم رمز كمال و رشد بشر، خداپرستی و اطاعت امر پروردگار آگاه و مقتدر جهان است.
خداوند خواسته است تا بندگان صالح، جانشین او در زمین باشند . بندگان صالح كسانی هستند كه با معیار حق و عدالت در بین مردم حكمرانی می‌كنند و تابع خواسته های نفسانی نیستند.
متاسفانه برخی از حاكمان و قدرتمندان تسلیم و بنده خواستهای شخصی،گروهی و حزبی و یا كمپانی های بزرگ اقتصادی و اسلحه سازی و نفتی هستند . برای آنان خدا، حقیقت، عدالت، كرامت انسانی، جان، مال و ناموس مردم مفاهیمی بی ارزش است.
زورمداران همیشه در برابر دعوت مصلحان و پیامبران مقاومت كرده اند و نخواسته اند تسلیم حق وعدالت باشند.
امروز انتظار ملتها این است كه :
حق و عدالت مبنای تصمیمات شورای امنیت باشد.
در نزد همه عقلای عالم و مردم جهان، عدالت زیباتر از ظلم و حق شیرین تر از باطل است.
عدالت و حق ماندگارند و بیعدالتی و ظلم مانند كفی بر آب از بین خواهد رفت.
همانطور كه در سخنرانی سال گذشته خود در جمع رهبران اعضا جامعه بین المللی گفتم تصحیح تركیب و ساختار شورای امنیت سازمان بر اساس عدالت امری ضروری است.
اگر عموم اعضای جامعه بین الملل نسبت به این اقدام مصمم باشند هیچ قدرتی نخواهد توانست جلوی تصمیم آنانرا سد كند.
و اگر ساختار شورای امنیت اصلاح نشود هر عضوی باید در انتظار آن باشد كه در چالشها و منازعات بین المللی حق كشور و مردم او توسط بعضی قدرتها قربانی شود و شورای امنیت هم از متجاوز حمایت كند.
البته قدرتهای زورگو تصور نكنند دائمی و باقی خواهند ماند.
سرنوشت گذشتگان را ملاحظه نمایند . اصرار بر ادامه خودخواهی ها، قدرت طلبی ها، فشار بر دولتها و مردم و اشغالگری، سقوط آنان را تسریع خواهد كرد . این سنت الهی و سرنوشت محتوم همه زورگویان است.
متاسفانه این قدرتها به ملتهای خود نیز ستم روامیدارند . نظرسنجی های علمی و قرائن و شواهد زیادی نشان میدهد امروز ملت آمریكا نه تنها به دولت خود افتخار نمی كنند بلكه از ظلم و بیعدالتی و دروغگویی دولتمردان خود ناراحتند. این یك حقیقت تلخ است.
اینجانب از مردم آمریكا عذرخواهی می‌كنم كه مجبورم حقایق را بیان كنم.
مخاطبان عزیز
ما متاسفیم كه از هزاران كیلومتر دورتر از این منطقه عده ای از نظامیان امریكایی و انگلیسی به سرزمین عراق حمله می‌كنند و آنرا اشغال می‌كنند.
در این جنگ علاوه بر رنج و محنت عظیمی كه بر مردم عراق تحمیل شد، محنتها و رنج های زیادی بر مردم امریكا و انگلیس نیز تحمیل گردید. هزینه های سرسام آور جنگ و هزینه باقی ماندن نظامیان در عراق بر مردم امریكا و انگلیس تحمیل میشود.
واقعا دستاورد این حملات چه بوده است ؟
ملت عزیز ایران از تجاوز نظامیان انگلیسی به آبهای سرزمینی خود ناراحت شدند. ملت ما در طول جنگ تحمیلی صدام علیه ایران پایمردی، فداكاری، ایمان و شجاعت خود را در دفاع از سرزمین خود به جهانیان ثابت كرده است و به شدت با هر نوع تجاوزی مخالف است و در مقابل آن می‌ایستد. در اینجا می‌خواهم به نمایندگی از ملت ایران از مرزبانان غیوری كه با شجاعت از مرزهای زمینی دفاع و متخلفان را بازداشت نمودند با اعطای نشان درجه سه شجاعت به فرمانده دلاور آنان تقدیر نمایم. همكاران بدانند ملت بزرگ ایران از حقوق و سرزمین خود متحد و یكپارچه و با اقتدار دفاع خواهد كرد و داغ ننگ را بر پیشانی دشمنانش خواهد نشاند. در عین حال ما متاسفیم از اینكه جوانان و نظامیان انگلیسی در عراق مانده اند و در آبهای سرزمینی ایران دستگیر می‌شوند.
همه شاهد بودید در بین نظامیان دستگیر شده یك خانم كه مادر یك فرزند خردسال است نیز وجود دارد ؟ چرا سخت ترین ماموریتها یعنی گشت زنی دریایی باید به یك مادر و هزاران كیلومتر دورتر از خانه و فرزند خود واگذار شود. چرا به عواطف مادری احترام گذاشته نمی شود. چرا زیبایی و گرمی خانواده‌ها در غرب در معرض نابودی است ؟
دولت آقای بلر راه جنجال آفرینی و هیاهو را در برخورد با این تجاوز انتخاب كرد و بلافاصله موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل كشاند. شورای امنیت اگر چه با مقاومت دولتهای مستقل به همه خواسته های دولت انگلیس پاسخ مثبت نداد اما بدون بررسی دقیق و مشاهده اسناد قطعی بیانیه ای صادر كرد. مردم جهان می‌پرسند چرا ؟ اتحادیه اروپایی نیز بدون هر نوع بررسی و شنیدن دلایل، ایران را محكوم و خواستار آزادی نظامیان شد. سئوال این است كه شورای امنیت با این روند به كجا می‌رود.
آیا خود اعضاء اتحادیه اروپا می‌پذیرند كه حاكمیت آنها نقض شود و به سرزمین شان تجاوز شود ؟
چرا هنوز به مناسبات نژاد پرستانه پایبند هستند. آیا با این رویكرد می‌خواهند اروپا را اداره كنند و روابط خود را با دیگران تنظیم كنند و جایگاه اروپا را ارتقاء بخشند.
ما از آقای شیراك هم تعجب می‌كنیم كه بدون بررسی اعلام موضع می‌كنند.
آیا احترام به حقوق انسانها و حق حاكمیت دولتها و ملتها یك تعهد است یا فقط یك ادعاست.
و تاسف بارتر اینكه دولت انگلیس حتی این شجاعت را ندارد كه به مردم خود حقیقت را بگوید و به تصمیمات اشتباه خود اعتراف نماید.
بدون تردید مردم انگلیس این حق را دارند كه از دولت خود بپرسند سربازانشان در عراق و یا در آبهای سرزمین ایران چه می‌كنند ؟
ما قضاوت را در اینمورد به مردم جهان و مردم انگلیس واگذار می‌كنیم.
مخاطبان ارجمند
آنچه تا كنون برشمردم شمه ای از وضعیت موجود بیعدالتی‌ها و نابسامانیها از یك طرف و آرمانها و آرزوهای بشری از جانب دیگر بود.
همه شاهد بودند كمونیسم در جهان شكست خورد و به تاریخ پیوست. همه شاهد هستیم كه مكتب های دست ساز بشریت نتوانسته اند بشریت را گامی به سمت صلح و آرامش و دوستی و عدالت جلو ببرند.
لیبرالیسم در ذات خود شكست خورده است زیرا بشریت را از اخلاق و معنویت، از ایثار و فداكاری و از عشق ورزی و محبت دور و در تنگنای تمایلات مادی و شخصی اسیر می‌كند.
آیا در فرهنگ سیاسی دولتمردان امروز مغرب زمین جایی برای عشق، محبت، صداقت، پاكی، خانواده و انسان دوستی باقی مانده است. در مرام آنان همه ارزشها قربانی منافع حزبی و مادی و سلطه بر دیگران است.
بشر موجودی چند بعدی است. حقیقت انسانی كه سراسر زیبایی و عشق و كمال است. پرتوی از روح الهی است كه خداوند در همه انسانها قرار داده است. این حقیقت والا فقط در پرتو تعلیمات انبیاء الهی در بشر رشد و نمو می‌كند.
پیامبران باغبانان گلهای وجود و حقیقت انسانی هستند. ایجاد صلح، صفا، امنیت، دوست داشتن، عشق و مهروزی و آرامش دلها و قلبهای انسانی و رساندن بشر به قله های عزت و سربلندی همه از اهداف پیامبران بوده است.
همه فرستادگان الهی با چراغ هدایت قصد نجات بشریت را داشته اند. هیچكدام از آنان مزدی درخواست نكرده اند.
آنچه آنان خواسته اند اطاعت امر الهی، عشق به حقیقت، همكاری آحاد بشر با یكدیگر در نیكی‌ها و دفاع از حق، صدق و راستی بوده است.
اگر آنان با باطل و ظلم مخالفت كرده اند برای آن بوده است كه ظلم و زورگویی، ساحت انسانی را آلوده می‌كند. مبارزه آنان با ظلم نظیر مبارزه با آفتها و بیماریهاست.
همه پیامبران من جمله پیامبر عزیز اسلام با اخلاق و محبت مردم را به خدا دعوت كرده اند. پیامبر بزرگ اسلام الگوی عشق و محبت به انسانهاست تا آنجا كه خداوند به او می‌فرماید كه تو از شدت و رنج و زحمتی كه برای هدایت مردم تحمل می‌كنی حیات خود را به خطر انداخته ای.
او برای هدایت مردم زحمات زیادی كشید اگر به او اهانت می‌كردند، دروغ می‌بستند و آزار و اذیت می‌كردند، او تحمل می‌كرد تا شاید هدایت شوند.
او رحمت برای همه بشریت بود.
او مردم را به خود دعوت نمی كرد بلكه به خدا دعوت می‌كرد. معجزه جاوید و ماندگار او كتاب الهی قرآن مجید است.
خداوند او را در مهرورزی، در عدالت، در خداپرستی، در راستگویی، در دفاع از مظلومان و در برخورد با ستمگران، در تحمل رنجها و مشقتها یی كه در دفاع از حقوق انسانها و گسترش نور هدایت تحمل كرده است، الگوی جاوید بشریت قرار داده است.
پیامبر عزیز اسلام معلم بشریت و چراغ راهنمای او به سمت كمال و پیشرفت است.
او مبشر صالحان به عاقبت نیكو و ترساننده ستمگران از عاقبت بد است.
ما در ایام تولد چنین پیامبر بزرگی هستیم كه خداوند به بشریت هدیه فرموده است.
پیامبری كه در اوج قدرت و عزت عفو خود را بر همه می‌گسترانید و خیر و رحمت او همه را شامل می‌شد.
او می‌خواست به فرمان خداوند متعال ارزشهای انسانی را ترویج كند و به بشریت بیاموزد كه قدرت و حكومت هدف نیستند مگر آنكه موجب ترویج عدالت و دفاع از حقوق انسانی باشد. جایگاه بشر بالاتر از آن است كه با دست یافتن به قدرت پای خود را از دایره انسانی به خارج بگذارد و حقوق دیگران را ضایع كند. آنانرا تحقیر كند و با دروغ و نیرنگ تلاش نماید قدرت خود را حفظ كند.
پیامبران الهی و پیامبر ما می‌خواستند پیروانی را تربیت كنند كه به خداپرستی، اخلاق و معنویت و عدالت و عشق به انسانها پایبند باشند.
مخاطبان گرانقدر
ما در ایام ولادت پیامبر عزیز اسلام هستیم. ما همچنین از این بابت متاسفیم كه قدرتهای بزرگ و رسانه های وابسته به شبكه صهیونیستها نمی گذارند چهره تابناك مهربانانه، پیامبران عزیز الهی و من جمله پیامبر عزیز اسلام به جهان معرفی شود تا مردم همه گم شده خود و محبوب و منجی و مطلوب خود را بیابند.
تا بدانند در جهان رهبران بزرگی هستند كه برای و خوشبختی، رفاه و عدالت، صلح و نجات بشریت و خروج او از تاریكی به نور، فداكاریها كرده اند و رفتار و اعمال و سخنان ایشان الگوی جاویدان بشریت است.
اینك در این فرصت و به مناسبت ایام ولادت پیامبر بزرگ اسلام آن رحمت واسعه الهی و كانون همه خوبیها و ضمن تبریك این هدیه بی نظیر خداوند به بشرو همچنین به مناسبت ایام عروج حضرت مسیح اعلام می‌دارم كه ملت كریم ایران و نظام جمهوری اسلامی در عین اقتدار و داشتن حق قانونی برای محاكمه این نظامیان با تاسی به پیامبر عظیم الشان اسلام این پانزده نفر را مورد عفو قرار داده و آزادی آنان را به مردم انگلیس هدیه می‌نماید و از دولت آقای بلر می‌خواهم نظامیان مزبور را به جرم پذیرش و بیان حقایق مجازات نكنند.
همچنین از آقای بلر می‌خواهم كه به جای تشدید مناقشات بین المللی، نوسازی و تولید سلاحهای هسته ای،اشغال سرزمین دیگران، به صلح، عدالت، راستگویی و اخلاق بیندیشند و به مردم انگلیس خدمت كنند.
