آفتابنیوز : چهار روز از قتل همسر دوم نجفی میگذرد و در این مدت حجم عظیمی از خبرها و دیدگاهها و یادداشتها و تحلیلها منتشر شده است که طبعاً قصد تکرار آنها را نداریم. اما اکنون پس از فرونشستن شگفتی و بُهت اولیه گفتهها و شنیدههای زیادی در فضای رسانه مطرح میشود که نه تنها کلاف این قتل را پیچیدهتر از قبل میکند، بلکه این اتفاق را نیازمند بررسی و کالبدشکافی دقیقتری میسازد.
نجفی آذرماه مسموم شده بود؟
به همان اندازه که توییت خبرنگار انصاف نیوز که ادعا کرده بود میترا استاد یک روز قبل از قتل درخواست مصاحبه با این سایت خبری را داشته است، شائبه و سوالهای بیپاسخ زیادی را ایجاد کرد. توییت خبرنگار دیگری در رابطه با شایعه خودکشی محمدعلی نجفی در آذر ۹۷ شائبههای دیگری را ایجاد کرد، شائبههای که فرضیه تحت کنترل قرار داشتن زندگی نجفی را به واقعیت نزدیکتر میکند. «بهروز شجاعی» ضمن انتشار اسکرین شات چت خود با محمدعلی نجفی، که نجفی در آن پیام از تلاش برای مسموم کردنش سخن گفته بود، در یک پیام توییتری نوشت: «این اسکرین شات چتی است که روز انتشار خبر خودکشی دکتر نجفی با ایشان انجام دادم، از بازپرس محترم پرونده، وکیل آقای نجفی، خبرنگاران و حتی دستگاه امنیتی میخواهم ماجرای مسمومیت نجفی را واکاوی کنند، کلید ماجرا شاید آنجاست!»
ارتباط استاد با نهادهای خاص
موضوع دیگری که در پرونده قتل میترا استاد جنجالی شد، ادعای نجفی در رابطه با ارتباط همسر دومش با نهادهای امنیتی بود. نجفی روز چهارشنبه گذشته یک روز بعد از قتل استاد در دادسرای امور جنایی تهران گفت: «یک نهاد تماسهای مرا شنود میکرد و در اختیار همسرم قرار میداده است که در این خصوص شکایت کردم، اما این موضوع انگیزه قتل نبوده است.» دختر نجفی نیز گفته که همسر دوم پدرش «با ارگانهای خاصی رابطه داشت و از همین طریق به پدرم تسلط پیدا کرده بود و او را تحت فشار قرار میداد».
اما دستیار ویژه وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در واکنش به ادعای نجفی نه تنها ارتباط همسر مقتول نجفی را با این وزارت رد کرد، بلکه این اظهارات را نیز قابل پیگیری دانست. وی گفت: میترا استاد، همسر دوم محمدعلی نجفی که روز سهشنبه به قتل رسید، «هیچگونه ارتباط و همکاری با وزارت اطلاعات نداشته است.» به گزارش ایسنا، این مقام وزارت اطلاعات که نامش فاش نشده است تهدید کرده که «پخش اینگونه ادعاهای کذب» موجب تشویش افکار عمومی و قابل پیگیری قضائی است.
وکیل نجفی: شواهد نشان میدهد قتل میترا استاد غیرعمد بود
پرونده محمدعلی نجفی را دو وکیل به عهده گرفتند. محمود علیزاده طباطبایی، وکیل دادگستری که پیشتر وکالت پروندههای خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی را بر عهده داشته است به همراه لاله عقبایی وکالت این پرونده را به عهده گرفتند.
علیزاده در رابطه با این پرونده به رسانهها گفته است که وکالت محمدعلی نجفی در پرونده قتل همسر دومش را بر عهده گرفته است. وی به خبرگزاری ایرنا گفته که روز چهارشنبه با مراجعه به دادسرای امور جنایی و اخذ امضای محمدعلی نجفی، وکالت او را در پرونده قتل همسر دومش بر عهده گرفته است. این وکیل دادگستری افزوده که «اتهام قتل عمد» به نجفی تفهیم شده است و افزود: «جلسات آتی بازجویی از نجفی با حضور وکیل برگزار میشود»
لاله عقبایی نیز با دفاع از موکلش به رسانهها گفته است: موکلش در قتل میترا استاد «سوءنیت» نداشته و ابراز امیدواری کرده که این جنایت، «غیرعمد» محسوب شود. «لاله عقبایی» در این باره گفت: مسئله بارز این است که ایشان قصد ارتکاب جرم و سوءنیتی برای ارتکاب این قتل نداشتند. پس از ارتکاب قتل نیز خودشان با پای خودشان به اداره آگاهی مراجعه کرده و خود را به مأموران معرفی کردهاند. همه این رفتارها نشانگر حسن نیت ایشان است. البته باید تاکید کنم که اسناد و مدارکی در خصوص مباحثی که در این پرونده مطرح است، روز گذشته به شعبه بازپرسی ارائه شده است. امیدواریم با بررسی اظهارات محمدعلی نجفی، نتیجهگیری بازپرس پرونده بر غیرعمد بودن قتل باشد زیرا محمدعلی نجفی قصد قتل نداشت و میترا استاد، غیرعمد کشته شده است.
وی در پاسخ به این سوال که «آیا تا این لحظه گفتوگویی از سوی خانواده آقای نجفی با اولیای دم میترا استاد صورت گرفته است یا خیر؟»، اظهار کرد: وقوع این اتفاق بسیار تلخ است و برای خانواده «استاد» به حتم از دست دادن عزیزشان دردناک و غمانگیز است. لذا هنوز اقدامی در خصوص دلجویی از خانواده میترا استاد صورت نگرفته است ولی قطعاً تلاش برای دریافت بخشش و گذشت صورت خواهد گرفت.
آنگونه که برخی کارشناسان و وکلا به رسانههای داخلی گفتهاند، طبق قانون جمهوری اسلامی، اولیای دم شاکیان این پرونده، «پسر ۱۳ ساله و پدر و مادر میترا استاد» هستند ولی به دلیل «صغر سنی پسر مقتول» پدرش تصمیمگیرنده نهایی است؛ یعنی سه نفر درباره حکم قصاص نظر میدهند اما بجای پسر مقتول پدر وی نظر میدهد!
بیاخلاقی رسانهای
نحوه پوشش رسانهای خبر قتل همسر شهردار پیشین تهران از سوی صدا و سیما نیز موضوع دیگری بود که مورد توجه محافل رسانهای، سیاسی و اجتماعی قرار گرفت و با واکنش بسیاری از کاربران فضای مجازی و کارشناسان حوزه جامعهشناسی و علوم ارتباطات روبرو شد. رفتار صدا و سیما در پوشش دادن به این خبر بسیار خاص و متفاوت بود، نمایش صحنه گفت و گوی نجفی با رئیس آگاهی و نوشیدن چای یا در دست گرفتن سلاح و موارد دیگر را ببیندگان تلویزیون تا حالا کمتر دیده بودند یا شاید هیچ گاه رخ نداده بود.
صد ا و سیما در شرایطی که هنوز مرحله تحقیقات قضائی آغاز نشده بود چنان شتابزده به سراغ موضوع رفت که عرف و سنت تلویزیون که حتی اسم اختلاسگران میلیاردی را با حروف اختصاری معرفی میکرد، فراموش کرد
و این بار تمام جزئیات زندگی شخصی و خانوادگی فرد متهم به قتل که هنوز جرماش نیز ثابت نشده است بر همگان عیان کرد تا این ذهنیت را برای مخاطب ایجاد کند که این دستگاه عریض و طویل که نام «ملی» را بر خود یدک میکشد با یک هیجان خاصی مشغول سیاسیکاری است.
صرفنظر از کارشناسان حوزه اجتماعی و کاربران فضای مجازی، پوشش تلویزیونی این قتل واکنش برخی از اعضای خبرگان را هم در پی داشت. آیتالله شرفالدین ملکحسینی عضو مجلس خبرگان رهبری به صدا و سیما انتقاد کرده و رفتار آنها را «شنیع» توصیف کرده است. او گفته: «این افتخاری نبوده که اینگونه جار زده میشود. اگر پخش گسترده خبر این حادثه از رسانه ملی برای خدا بوده خداوند که خواسته است گناهان شخصی را باید پنهان کرد.»
از سوی دیگر، حضور خبرنگار صدا و سیما در پلیس آگاهی شاپور و ضبط فیلم و انجام مصاحبه پیش از طی شدن مراحل قانونی با موجی از انتقادها مواجه شد. تنها ساعاتی پس از وقوع قتل، خبرنگار این رسانه، در حضور چند مقام انتظامی دیگری اسلحهای را در برابر دوربین نشان میدهد که میگوید اسلحه ارتکاب جرم است و درحالی که گلولههای آن را خالی میکند و میشمارد درباره تعداد گلولههای شلیک شده به مقتول توضیح میدهد. اما این خبرنگار در واکنش به انتقادهای بیشماری که از وی شد، در یک ویدئو گفته که از رسانههای دیگر پیشدستی کرده و همین هم باعث ناراحتی و واکنش همکارانش شده است.
این در حالی است که به گفته حقوقدانان آزمایشها روی آلت قتل از انگشتنگاری تا تطبیق اسلحه با گلولهها در بدن مقتول و … در کمتر از ۲۴ ساعت قابل انجام شدن نیست و نباید آلت قتل را هم بدون مهر و موم به دست یک آدم بیربط به پرونده (خبرنگار) بدهند که در برابر دوربین آن را نمایش دهد.
در این رابطه مصطفی ترک همدانی، وکیل دادگستری، با اشاره به حرکت نامعقول خبرنگار در نمایش دادن آلت قتاله، در توئیتی روند رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد را با استانداردهای موجود قضائی «ناسازگار» توصیف کرد.
او مینویسد: «تجربه و قانون در چند پرونده جناییام میگوید که تحقیقات پرونده قتل (بعضاً) و منافی عفت، محرمانه بوده، حتی اجازه تحقیق به قاضی دادسرا داده نمیشود و مستقیماً به دادگاه کیفری میرود. گزارش مستقیم خبرنگار با دست گرفتن اسلحه و شمارش تیر و اخذ نظر چندساعته پزشکی قانونی و… با استاندارد موجود سازگار نیست.»
انتقاد به روزنامهها
فقط عملکرد صدا و سیما نبود که در نحوه پوشش قتل استاد به عنوان یک رسانه مورد انتقاد گرفت. بلکه نحوه پوشش برخی از روزنامههای کشور که به فراخور تعلقات و گرایشهای سیاسی و جناحی خود با این مساله برخورد کردند، مورد انتقاد قرار گرفت.
در این میان نحوه پوشش دو روزنامه بیشتر از روزنامههای دیگر نگاههای انتقادی را به خود جلب کرد. روزنامه جوان با تیتر «شلیک به قلب اصلاحات» این ذهنیت را برای مخاطب ایجاد کرد که جریان نجفی را دستاویزی برای تسویه حسابهای سیاسی و جناحی خود کرده است.
روزنامه سازندگی که که منتسب به حزبی است که نجفی یکی از اعضای تأثیرگذار آن بوده است عکسی شخصی از محمدعلی نجفی و میترا استاد با تیتر «تراژدی استاد» و «نجفی به قتل اعتراف کرد» منتشر کرد. منتقدان این روزنامه را متهم به تسویه حسابهای درون گروهی سیاسی و همچنین بیاخلاقی در استفاده از عکس خانوادگی نجفی کردند. محمد قوچانی سردبیر سازندگی در واکنش به انتقادات به ویژه انتقاد استفاده از عکس خانوادگی در صفحه اول خود نوشت: «از لحاظ حرفهای و قانونی مصداق عکس خصوصی نیستند و یک عکس معمولی است که در همه خانوادههای ما موجود است.»
قوچانی در جواب انتقاداتی که سازندگی را متهم به تسویه حساب درون سازمانی کرده است. نوشت: «یک طیف سیاسی که در این دو سال جدایی نجفی از کارگزاران در شهرداری تهران به او نزدیک شدند و با نادیده گرفتن حوزه خصوصی ایشان او را قربانی اهداف سیاسی خویش ساختند حال با اغراض شخصی و نادیده گرفتن رسانههای دیگری که همین عکس را منتشر کردهاند با تمرکز بر سازندگی قصد انتقام از رسانهای را دارند که نشان داده است به مصداق «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» در نقد «تا جایی که بتواند» مستقل عمل میکند.
ما مثل اصولگرایان نیستیم که اصلاحطلبی را یک قبیله بدانیم و چشم بر خطاهای خود ببندیم حتا اگر خطاکار مردی خوش سابقه چون محمدعلی نجفی باشد که خود قصد جان خویش کرد و یک سرمایه ملی را از جبهه اصلاحات دریغ کرد.»
واکنش مرعشی به ماجرای نجفی
سید حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی نیز پیرامون برخی کشمکشها در فضای مجازی درباره ماجرای محمد علی نجفی اطلاعیهای صادر کرد. در این اطلاعیه آمده است: «در پی بروز برخی اختلاف نظرها میان فعالان رسانهای و شبکههای مجازی اصلاحطلب درباره ابعاد ماجرای غمانگیز آقای نجفی، بدین وسیله از هواداران، اعضا و کارکنان نشریات و نهادهای وابسته به حزب کارگزاران سازندگی و همچنین کلیه کسانی که به مصالح عمومی ایران و وحدت و تقویت روزافزون جبهه اصلاحات تعلق خاطر دارند، تقاضا میشود که از طرح اظهارات یا پاسخگویی به نظرات، که فضای تنشآلود و مبهم کنونی را تشدید کند خودداری کنند. در زمان مقتضی حزب کارگزاران سازندگی ایران در قالب یک بیانیه نظرات کامل خود را در این زمینه اعلام خواهد کرد. انتظار این است که همه فعالان اصلاحطلب در شبکههای مجازی و غیر آن، وحدت جبهه اصلاحات و ظرفیت تأثیرگذاری مثبت برای آینده ایران را پیشفرض اعمال خود قرار داده و به تنشها و تشتتها خاتمه دهند».
توئیت عجیب صادقی درباره قتل میترا استاد
در این میان محمود صادقی نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی در توئیتی ادعای بیگناهی محمدعلی نجفی را در قتل همسر دومش مطرح کرده است. محمود صادقی نماینده مردم تهران در صفحه توئیتر خود نوشت: یک وکیل باتجربه این فرضیه را طرح کرده که نجفی مباشر قتل نیست و قتل را به گردن گرفته است. با توجه به شخصیت نجفی و حالات او پس از وقوع قتل و قرائن متعدد دیگر، صحت این فرضیه بعید به نظر نمیرسد.
ادعایی جدید درباره استاد
گفتنی است که یک روز بعد از بازداشت محمد علی نجفی به اتهام قتل همسر دوم خود میترا استاد، شاهدی وارد این پرونده شد که ابعادی از زندگی میترا استاد را فاش کرد. ابعادی که میتواند در روند رسیدگی به پرونده قتل کمک کند. برنا مدعی شد فردی با خبرگزاری برنا تماس گرفته و مدعی شده قبلاً با میترا استاد ارتباط داشته و اطلاعات کاملی از مقتول دارد. خبرنگار برنا هم از او خواست ضمن مراجعه به اداره آگاهی این اطلاعات را در اختیار کارآگاهان قرار دهد تا شاید بتواند در مسیر رسیدگی به پرونده، پلیس را کمک کند. این مرد ظهر پنچ شنبه با مراجعه به اداره آگاهی تهران به گفتگو با کارآگاهان نشست و اطلاعات خود از زوایای پنهان زندگی استاد را به پلیس افشا کرد. صبح جمعه (۱۰ خرداد) نیز به درخواست مرجع قضائی بار دیگر با مراجعه به آگاهی و سپس دادسرای امور جنایی تهران ادعاهای خود را برای قاضی محمد شهریاری مطرح کرد و نوشت و در پرونده قرار داده شد که بررسی بر روی نکاتی که این شاهد در اختیار پلیس و مراجع قضائی قرار داده است از روز گذشته به طور جدی تری آغاز شده است. این فرد مدعی بود مقتول مدتی با وی در ارتباط بود و مبالغی از او و دیگران دریافت و سپس ناپدید شده است. ادعاهای این مرد که به پلیس هم ارائه شد، نزد خبرگزاری برنا محفوظ است و در صورت اخذ مجوز مقامات قضائی منتشر خواهد شد. این فرد که ابتدا با خبرگزاری برنا تماس گرفته و اظهارات خود را بیان داشته بود با هماهنگی خبرنگاران برنا؛ پنجشنبه به اداره دهم آگاهی رفته و آنچه از زندگی و شخصیت و اهداف میترا استاد مدعی بود که میداند در اختیار کارآگاهان قرار داد.
ابهامات پرونده نجفی
ماجرای قتل میترا استاد تنها محدود به مواردی نیست که مطرح شده و روشن است، بلکه این قتل سوالها و ابهامات زیادی را در ذهن شهروندان ایجاد کرده است، بهنام قلیپور در صفحه توئیتر خود این سوالهارا مطرح کرد:
۱- نجفی طی ۱۰ ماه دستکم یکبار و دستبالا سهبار دست به خودکشی زده بود. چرا نهادهای اطلاعاتی با علم این موضوع، سلاح وی را توقیف نکردند؟
۲- مجوز سلاح نجفی تا سال ۹۴ یا ۹۶ بوده، چرا نهادهای قضائی و اطلاعاتی بیآنکه مجوز آن را تمدید کنند، اجازه حمل سلاح غیرقانونی به او داده بودند؟
۳- حسامالدین آشنا تلویحاً نوشته نجفی دچار مشکل روانی شده بود و نیاز به مشاوره روانشناسان داشت. پس چرا نجفی تحت درمان قرار نگرفت و تحت مراقبت پزشکی و امنیتی نبود؟ دستکم یکبار خودکشی، موید بحرانی شدید روحی نجفی بوده است.
۴- نجفی میگوید در هتل لاله دست به خودکشی زده بود. خیلیها معتقدند که این هتل پاتوق نیروهای اطلاعاتی است و به طور سنتی برخی از قرارها آنجا گذاشته میشود. حتی گزارشی هم میگوید که تمام این هتل شنودگذاری شده است. چرا آنجا؟
۵- به گفته نجفی، نهادهای امنیتی با شنود در جریان ریز زندگیاش بودهاند و بیتردید بیش از هر فرد دیگری در جریان احتمال خودکشی یا قتل از سوی او بودهاند، اما چرا اقدامی صورت نگرفت برای جلوگیری از وقوع این حادثه؟
۶- نجفی هفت بعدازظهر بازداشت میشود و ساعت ۹ شب فیلمی منتشر میشود که نشان میدهد سلاح او با هشت فشنگ در اختیار خبرنگار صدا و سیماست. چرا سلاح توقیف نشد و بدون آنکه اثر انگشت فرد دیگری روی آن باشد، ضمیمه پرونده نشد تا تحویل دادگاه شود؟
۷- نجفی میگوید احتمالاً یک نفر در نهادی اطلاعاتی میخواسته زندگی مشترکش را نابود کند پس چرا از معرفی این فرد به سازمان مطبوعش و شکایت از او ناامید بود؟ علی مطهری هم شنود میشد، آن را علنی کرد و به نتیجه رسید.
۸- اگر گفتههای دختر نجفی مبنی بر ارتباط میترا با وزارت اطلاعات و سپاه درست باشد، این دو نهاد از او چه میخواستهاند و چه اطلاعاتی میان آنها رد و بدل میشده است؟ آیا اطلاعات حول محور تحریک میترا برای تحت فشار قرار دادن روحی و روانی شوهرش بوده است؟
۹- چرا صدا و سیما، پلیس و قوه قضائیه درباره این پرونده اینقدر شفاف عمل میکنند و در بسیاری از موارد کمتر شاهد چنین شفافیتی هستیم. چه ارتباطی میتواند بین این رفتارها و خواستههای نهادهای امنیتی وجود داشته باشد؟
منبع: روزنامه همدلی