بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، از هر ۷۰۰ کودکی که به دنیا میآیند، یک نفر مبتلابه «سندرم داون» است این سندرم نوعی اختلال کروموزومی است که به کمتوانی ذهنی و جسمی منجر میشود.
کودکان مبتلابه این سندرم تربیتپذیر هستند و بسته به فضای خانوادگی و فرهنگی جامعه، بهقدر مقدور امکان رشد و نمو دارند، پیشرفت علم پزشکی در تشخیص زودرس اختلالات ژنتیکی در دوران جنینی شاید در آیندهای نهچندان دور، نسلهای بعدی را فاقد مبتلایان به این سندروم کند. اما اکنون که آنها در میان ما هستند، باید در موردشان ملاحظات اخلاقی را لحاظ کرد.
متأسفانه بسیاری از ما به تصور اینکه مبتلایان به سندرم داون خطرناک هستند، فرزندانمان و حتی خودمان را از آنها دور میکنیم که این امر منجر به انزوای این کودکان و افزایش درد و رنج خود و خانوادههایشان میشود و با مفهوم ارزش ذاتی انسان در تضاد است. از سوی دیگر ترحم به آنها نیز مانع آموزش فعالشده و آنها را به شخصیتهایی وابسته تبدیل میکند.
مبتلایان به سندرم داون از نظر ذهنی از ما ضعیفتر هستند و به همین دلیل سر کسی کلاه نمیگذارند. شاید آرزویمان این باشد که دیگرکسی با این بیماریها به دنیا نیاید. اما درنگ کنیم! این کودکان عوامل کوچکی هستند برای بزرگترین مهربانیها، شاید جهانمان با این بچهها مهربانتر باشد.
باید تفاوتهایمان را بپذیریم و مبتلایان به سندرم داون را تمسخر نکنیم و آرامش و نشاط درونی آن ها را مخدوش نکنیم.