اما در این راه یک گروه همه دغدغه اش رسیدن به یک نقطه مشترک است و گروه دیگر ایدهها و نظریهها برای شرکت کردن یا کنار کشیدن از انتخابات را بالا و پایین میکند. با همه این حرفهاست که میتوان گفت این روزها انتخابات برای احزاب حکایتی شده است.
چرتکه موتلفه برای انتخابات
داعیه قدیمی بودن دارند و میانگین سنی اعضای آن خیلی بیشتر از سابقه تشکیل این حزب است شاید هم برای همین باشد که گاهی به طنز در عرصه سیاست از موتلفه به عنوان «مدرسه پیرمردها» یاد میشود. موتلفهایها که چندان هم بدشان نمیآید بر اساس همین سابقه مشعل لیدری جریان راست را به دست بگیرند حالا سر گله و شکایتشان در مورد افرادی که نگاه نردبانی به آنها دارند، باز شده است. مصطفی میرسلیم، رییس شورای مرکزی این حزب در اجلاس دبیران استان های حزب موتلفه اسلامی میگوید: «افرادی فرصت طلبند و ابراز تمایل آنها به حزب برای دستیابی به منویات سیاسی یا اجتماعی یا اقتصادی خودشان است.
برخی دوستان نیز به حزب نزدیک میشوند تا ما برای آنها هزینه های تبلیغات انتخابات را تامین کنیم؛ آنها فکر میکنند در موتلفه یک مشت افراد پولدار نشستهاند و ما میتوانیم آنها را بدوشیم و هزینههای تبلیغات خود را بر دوش آنها بیندازیم؛ این هم امید آنها در نزدیک شدن به موتلفه است.» او ادامه میدهد: «برخی نسبت به حزب ابراز تمایل نشان میدهند تا نوعی خوشنامی و وجاهت اجتماعی کسب کنند زیرا میدانند حزب موتلفه اسلامی نزد مردم و علما از سابقهای خوب برخوردار است.» میرسلیم تلاش میکند تا نقشه راهی هم برای آینده انتخاباتی موتلفه ترسیم کند برای همین میگوید: «موتلفه اسلامی باید به دور از جنجال ها، انعکاس دهنده تخصصی مطالبات مردمی باشد. این امر هم باید پس از بررسیهای تخصصی در حزب به صورتی هنرمندانه و کارشناسانه انجام بگیرد.» میرسلیم تاکید کرد: «باید کسانی را برای نامزدی در انتخابات مجلس شناسایی کنیم که از استقلال رای سیاسی برخوردار باشند و منافع خود را بر مصالح کشور و حقوق عمومی مردم ترجیح ندهند و اهل زد و بند نباشند و در دوران نمایندگی ابداً به بده بستان با دولت آلوده نشوند تا به ویژه با اقتدار بتوانند به نظارت بر اجرای قوانین بپردازند و در این راه تحت نفوذ رییسجمهوری، رییس مجلس و سایر مقامات قرار نگیرند.
میرسلیم با بیان اینکه افراد با صلاحیتی که برای نامزدی در انتخابات مجلس معرفی میکنیم لزوماً عضو حزب موتلفه اسلامی نیستند» تلاش میکند تا به دیگر احزاب اصولگرا این پالس را بدهد که موتلفه اهل مذاکره و ائتلاف است. او میگوید: «موتلفه باید افرادی که مناسب اداره کشورند هستند را شناسایی و برای انتخابات نامزد کند»
معمای اصلح و صالح مقبول
«باید به اصلح رای بدهیم حتی اگر در میان اصلاح طلبان باشد» این همان فرمان انتخاباتی آیت الله مصباح یزدی است که سر و صدایی به پا کرد. با وجود آنکه چند روزی است از این فرمان انتخاباتی میگذرد اما حرف و حدیث هایش همچنان به قوت خود باقی است. برخی مانند باهنر این نظریه را رد کردند و گفتند صالح مقبول بهتر از اصلح غیرمقبول است برخی دیگر هم مانند محمدمهدی زاهدی از حلقههای اولیه جمنا مهر تایید بر این نظر میزند. او ابتدا درباره رفتارهای ضد و نقیض اصولگرایان در مسیر وحدت به خبرآنلاین میگوید: «من فکر میکنم در نهایت جریان ولایی و انقلابی کشور با هم متحد خواهند شد. اشکال شما این است که دایما میگویید اصولگرا اصولگرا، اگر کمی تغییر ایده بدهید و بر جریان ولایی و انقلابی مانور بدهید، مطمئن باشید که این جریان به موفقیت خواهد رسید و مشکلات حل خواهد شد.»
او درباره اختلاف طیف نزدیک به آیت الله مصباح با دیگر اصولگراها بر سر «کاندیدای اصلح» و «صالح مقبول» نیز میگوید: «من هم حرف آقای مصباحیزدی را میگویم؛ اگر جریان ولایی و انقلابی را در نظر بگیرید فقط و فقط افرادی که منتسب به جریان اصولگرایی است تحت پوشش قرار نمیگیرد. با این نگاه این حلقه وسیعتر خواهد شد و بله ممکن است فردی در میان اصلاح طلبان باشد اما فردی انقلابی و ولایتمدار باشد حتماً ما به او افتخار میکنیم و اگر مقبولیت در انتخابات هم داشته باشد حتماً از او حمایت میکنیم. چون این افراد منافع ملی را در نظر میگیرند.» البته او در پاسخ به این سوال که آیا در میان اصلاح طلبان گزینه اصلح سراغ دارد، میگوید گزینههای زیادی وجود دارد.
چشم امید اصولگرایان
بر نارضایتی ها از شرایط موجود حساب ویژهای باز کردهاند و ورد زبانشان شده چون مردم از جناح چپ ناامید شده است پس این بار سیل آرا به سوی آنها روانه خواهد شد. نمونه بارز این نقطه امید را میتوان در صحبتهای حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه مشاهده کرد. او درباره احتمال پیروزی اصولگرایان در انتخابات آینده به خبرآنلاین میگوید: «بدون نگرانی نیستیم، نباید تصور کنیم که همه چیز روبهراه است و در دقیقه ۹۰ حادثهای رخ نمیدهد، آنچه به عنوان فرآیند ترسیم کردیم و در نظر گرفتیم، ما را به موفقیت میرساند، مشروط بر اینکه همه در آن چارچوب عمل کنند و خطا و غفلتی در مسیر صورت نگیرد. اگر این شیوه دنبال شود و همه آن را پذیرفتند، احتمال موفقیت ما بالاست.»
البته به نظر میرسد، منظور ترقی از «خطا و غفلت» تکرار اشتباهات جمنا باشد. او در این مصاحبه گفته است: «علت این مساله اشتباهات جمنا از جمله برنامهریزی و سیاستگذاری آن در استانها بود. جمنا از تحزب و اصولگرایی عبور کرده و ملاک را اشخاص انقلابی قرار داده بود بدون اینکه شاخصه انقلابی داشته باشند، بنابراین مشکلاتی به دلیل دخالت تهران وجود داشت که باید آن را حل میکردیم. احزاب و تشکل ها یک ضلع بوده و سایر مردم نیز هستند که باید آنها را کنار هم ببینیم، نه اینکه از احزاب و تشکلها عبور کنیم.»
جریان سوم یا جریان دستوری
تا بوده سیاست داخلی ایران را دو جریان راست و چپ تشکیل داده است؛ جریانهایی که یکی موسوم به اصولگرایان است و دیگری اصلاحطلبان؛ اما در این میان چند سالی است برخی که تکلیف شان هنوز با خودشان مشخص نیست که در کدام دسته و گروه قرار دارند و گاهی با اصولگرایان به مذاکره مینشینند و گاهی با اصلاحطلبان چای مینوشند، تلاش دارند تا برای خودشان جایگاه و پایگاهی دست و پا کنند. این طیف که ظهور و بروزشان از انتخابات ۹۲ شروع شد و در جریان انتخابات مجلس دهم فعالیت شان به اوج رسید این روزها همت خود را به کار بستهاند تا از فضای شکوه و شکایت امروز جامعه نهایت استفاده را ببرند. آنها چندان بدشان نمیآید برای این روحیه دوگانه خود رسمیت بخرند و آن را به عنوان «جریان سوم» به مردم عرضه کنند.
مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاح طلب در این رابطه میگوید: «اصولا جریان سوم یا هر جریان جدیدی که بخواهد شکل بگیرد با اراده چند نفر یا با دستور و کلیشه شکل نمیگیرد، مطلقاً این طور نیست. عدهای گاهی در آستانه انتخابات از تعبیر نواصولگرایی یا نواصلاح طلبی استفاده میکنند که به نظر من نگاه سطحی است؛ چراکه شکلگیری جریان جدید حتماً نیازمند پشتوانه تاریخی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی و ایدئولوژیکی است که به تدریج هم شکل میگیرد نه با اراده چند نفر.» او میگوید: «عموما در انتخابات مطرح بوده که در کنار جریان اصلی، جریان فرعی هم مطرح میشده اما به صحنه آمدن آنها به معنای ایجاد جریان جدید نیست.»
بزرگترین ضربه به اصلاحطلبان
«من اگر تکرار هم کنم مردم رای نمیدهند» این جملهای است که سیدمحمد خاتمی آن را در جمع اصلاحطلبان به زبان آورده بود و همین موضوع باعث شد تا دایره بحثها پیرامون ریزش سرمایه اجتماعی جریان چپ بیشتر شود. حال علی شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد ملت به روزنامه همشهری میگوید: خاتمی این پیام را به حاکمیت داده است که بگوید، ببینید بر سر انتخاب مردم چه آوردهاید که دیگر حاضر نیستند در انتخابات شرکت کنند.» شکوریراد معتقد است برای داشتن یک حزب پرقدرت باید چهرههای پرقدرت کنار هم قرار بگیرند. به گفته او: «چهرههای شاخص حزبی ما مثل سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، عبدالله رمضانزاده، بهزاد نبوی، محسن آرمین و… بعد از ۸۸ دیگر عضو هیچ حزبی نشدند، آنها باید در احزاب باشند تا حزب، حزب شود.» شکوریراد درباره انتقادات مطرح شده به فراکسیون امید میگوید: «معتقدم فراکسیون امید ضعیف است و اصلاحطلبان ساپورت لازم را از فراکسیون امید نکردند ولی ما مگر چقدر دستمان باز بوده که کاری نکردهایم؟» او میگوید: «بدترین ضربه را ما- اصلاحطلبان- جایی خوردیم که کسانی به اسم اصلاحطلبی آغشته به فساد و رانت شدند و برای کسب مناصب قدرت، دچار وادادگی سیاسی شدند.»
محمدعلی وکیلی، عضو هیات رییسه مجلس: ماموریت فراکسیون امید رفع حصر نبود
در حال حاضر بحث مهم در جریان اصلاحطلبی این است که آیا در سال ۹۸ نیز با مبانی ائتلاف در انتخابات حضور خواهیم یافت یا خیر؟
برخی افراد در جریان اصلاحات نظریه مشارکت مشروط در انتخابات را مطرح میکنند اما صدای غالب اصلاحطلبان مشارکت فعال است.
اگر سوال کنید مجلس دهم اصولگراست؟ میگویم نه. اگر سوال کنید اصلاحطلب است؟ میگویم نه. واقعاً نمیدانیم هویت مجلس دهم چیست.
از همان روز اول پس از پیروزی لیست امید در انتخابات، طیفی از اصلاح طلبان بر سر ما کوبیدند که شما نیروهای درجه ۲ و ۳ اصلاح طلب هستید ما هم چون اصلاح طلب حداقلی بودیم، شانس پیدا کردیم که راه به حکومت پیدا کنیم اگر راویان حداکثری اصلاح طلبی بودیم از فیلتر شورای نگهبان عبور نمیکردیم. من به دلیل تعریفی که از خاستگاه فکری فراکسیون امید دارم، معتقدم کسانی که از بیرون بر سر فراکسیون میکوبند، معیار غلطی دارند.
فراکسیون امید نقد میشود که چرا حصر را بر نداشته، آقای روحانی نیز نقد میشود که چرا حصر را بر نداشته است اما ماموریت ما چیز دیگری بود که باید در راستای اجرای آن ماموریت قدم بر میداشتیم.
ومردم به انها بلکه اصولگرایان و جتی اصلاخ طلب بی اعتماد هستند
به خصوص معلمان
برای این قشز فقیر چه کردند