کد خبر: ۶۰۱۶۱۳
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۲

احمد شاملو؛ هوادار سینمای روشنفکری یا دنباله رو سینمای عامه پسند

ارتباط احمد شاملو و سینما، دیالکتیک عجیب و حتی متناقض است. شاملو در گفته ها و اظهاراتش خود را هوادار و علاقه مند به سینمای روشنفکری اروپا از جمله برگمان، بونوئل و ژان کوکتو نشان می دهد در حالی که فعالیت های سینمایی او در مقام فیلمنامه نویس از آثار سطحی و بی کیفیت فیلم فارسی فراتر نمی رود.
احمد شاملو؛ هوادار سینمای روشنفکری یا دنباله رو سینمای عامه پسند
آفتاب‌‌نیوز :

سینمای قبل انقلاب ایران به طور کلی ۲ جریان مختلف و متضاد هنری و تجاری را نمایندگی کرده است؛ جریان هنری سینما که با اقلیت فیلمسازانی چون داریوش مهرجویی، فرخ غفاری، فریدون رهنما، مسعود کیمیایی، جلال مقدم، خسرو هریتاش، نصرت کریمی، ناصر تقوایی، ابراهیم گلستان و پرویز صیاد شناخته می‌شود، جریانی مهجور و کم مخاطب بود که بیشتر به وسیله خواص جامعه و طرفداران سینمای اروپا و فیلم‌های خارجی حمایت و طرفداری می‌شد. در مقابل جریانی عامه پسند وجود داشت که به اصلاح جریان فیلم فارسی موسوم بود و فیلم‌های به شدت سطح پایین و بی کیفیت را به نمایش می‌گذاشت که به مولفه‌هایی همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان سازی، رقص و آواز بدون ارتباط به داستان، نبود روابط علت و معلولی، عشق‌های غیرواقعی و حادثه پردازی اشاره داشت.

احمد شاملو در این میان در حوزه سینما در ۲ بخش آثار داستانی و مستند فعالیت داشت؛ در میان آثار مستند شاملو که بیشتر فیلم‌های سفارشی دولتی و حمایتی ارگان‌ها بود می‌توان آثار قابل تأمل و توجهی یافت اما وقتی به مجموعه فیلم‌های داستانی احمد شاملو می رسیم با حجم زیادی از آثار سخیف و بی کیفیت رو به رو می‌شویم که جای هرگونه دفاع و حمایتی را از این گونه فیلم‌ها از میان می‌برد؛ به عبارتی روشن‌تر هر چه قدر احمد شاملو در ادبیات و شعر چهره‌ای پیش رو و روشنفکر به حساب می‌آید در فعالیت‌های سینمایی اش به عنوان فیلمنامه نویس، بازیگر و کارگردان متمایل به جریان‌های عامه پسند و تجاری بوده و به سختی می‌توان ردپای آن شاعر تأثیرگذار و قلم جادویی او در مقام نویسنده، مترجم و شاعر را در آثار سینمایی او پیدا کرد.

خود شاملو درباره فعالیت‌های سینمایی و انگیزه خود در این حرفه در گفت و گویی با شماره ۶۸ مجله فیلم چاپ شده در شهریور ۱۳۶۷ خورشیدی می‌گوید: داستان حضور من در سینما غم‌انگیز است. ناگزیری بود برای لقمه نانی. روزهایی بود که درآمد من به‌زحمت کفاف پنیری را می‌داد که به نان و چای اضافه شود و اگر آن قدر گشایشی دست می‌داد که حلوا ارده‌ای هم به‌پای سفره برسد، ضیافت و ریخت و پاش به حساب می‌آمد… کار سینمایی من چنین حال و حکایتی داشت. یک جور نان خوردن نا گزیر از راه قلم و در حقیقت به نحوی قلم به‌مزدی…

کارنامه سینمایی احمد شاملو از اواخر دهه ۳۰ خورشیدی تا سال‌های پس از انقلاب

احمد شاملو که در سال‌های میانی دهه ۳۰ به عنوان شاعری نوگرا و معترض در محافل روشنفکری پایتخت شناخته شده بود، در نخستین واکنش رسمی‌اش به سینما با نوشتن مقاله‌ای در مجله‌آشنا به تحسین فیلم ۱۷ روز به اعدام، ساخته هوشنگ کاووسی پرداخت؛ اقدامی که بعدها به همکاری بیشتر آنها منجر شد.

مستند سیستان و بلوچستان ۱۳۳۸

شاملو فعالیت سینمایی خود را از ۱۳۳۸ خورشیدی آغاز کرد و یک فیلم مستند در ارتباط با سیستان و بلوچستان را به سفارش شرکت ایتال کونسولت Ital Consult Company درباره شرایط اقلیمی این استان تهیه و کارگردانی کرد، همچنین در این طرح شاعری دیگر یعنی سهراب سپهری نیز با شاملو همکار بوده است.

شروع علاقه مندی و حرفه‌ای احمد شاملو در سینما با حضور وی در مسند ریاست اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی و فعالیت به عنوان کارگردان فیلم این مستند عنوان شده است به طوری که ساخت و تولید این طرح تحقیقاتی و سینمایی موجب آشنایی و ایجاد ارتباط احمد شاملو با سینماگران ایرانی شد و اینگونه از این تاریخ او به عنوان فیلمنامه نویس در عرصه سینما مطرح می‌شود اما نکته حائز اهمیت آن است که کیفیت آثار سینمایی احمد شاملو به میزانی نیست که بتوان از آن سخن گفت به طوری که بسیاری از طرفداران شعر و ادبیات شاملو وقتی به این بخش از فعالیت‌های او می رسند سکوت را به عنوان بهترین روش برای اظهارنظر نکردن درباره این آثار و فعالیت‌های ضعیف وی انتخاب می‌کنند.

اول هیکل ۱۳۳۹

اول هیکل نام نخستین سناریویی است که احمد شاملو برای سینمای ایران نوشت. این فیلم به کارگردانی سیامک یاسمی و بازیگری ناصر ملک مطیعی اکران شد. این فیلم که به تقلید از فیلمی مصری ساخته شده بود، فروش به نسبت خوبی داشت و تجربه‌ای مثبت برای شاملو و از ماندگارترین فیلم‌های طنز کمدی در دهه ۳۰ خورشیدی به حساب می‌آید. با وجود فروش خوب و موفقیت اول هیکل در گیشه، این فیلم سلیقه صاحب نظران را برآورده نمی‌کند تا جایی که ابراهیم گلستان در شماره ۱۳۲ مجله پست تهران سینمایی در ۲۶ شهریور ۱۳۳۹ خورشیدی‬ می‌نویسد: سینما ۱۵ سال است که در این مملکت وجود دارد اما نثر فارسی را که یک هزار سال سنت دارد ملاحظه کنید [در فیلم اول هیکل] به چه روزی درآمده…. چنین نقدی بر فیلمنامه‌ای که بیشتر گفتارنویسی‌های آن را شاملو انجام داده است، حکایت از نبود علاقه و توجه وی به سینما و بی‌اهمیتی این هنر صنعت نوپدید برای شاملو است.

مردها و جاده‌ها ۱۳۴۲

شاملو در ۱۳۴۲ خورشیدی فیلمنامه مردها و جاده‌ها را نوشت که به وسیله ناصر ملک مطیعی، کارگردانی شد. نکته جالب درباره این فیلم آن بود که بر خلاف بسیاری از آثار سینمایی که شاملو در آن مشارکت داشته از اقبال نسبی منتقدان برخوردار شد. نام شاملو در عنوان بندی این فیلم نیامده بود و عده‌ای بر این باورند که او درباره ارزش هنری آثارش هیچ توهم و ادعایی نداشت و به همین خاطر همواره اصرار داشت که نام او در تیتراژ فیلم‌ها آورده نشود.

دختر کوهستان ۱۳۴۲

فیلم دختر کوهستان با بازی و کارگردانی محمد علی جعفری که تولید استودیو پارسا در ۱۳۴۲ خورشیدی بود، از جمله آثاری به شمار می‌رود که بر پایه فیلمنامه‌ای از شاملو ساخته شده است. به طور کلی شاملو در هشت سال فعالیت سینمایی بیش از ۱۲ فیلمنامه مستقل برای فیلم‌های تجارتی نوشت و در نگارش و تکمیل برخی از فیلم نامه‌ها با فیلمسازان گوناگون همکاری کرد.

نیرنگ دختران ۱۳۴۲

نیرنگ دختران عنوان فیلم دیگری محسوب می‌شود که شاملو با اقتباس از فیلم ایتالیایی تعطیلات در ایسیکا، فیلمنامه آن را نگاشت و سعید نیوندی آن را کارگردانی کرد. شاملو در گفت و گویی گفته بود که برای نوشتن این فیلم‌ها زحمت چندانی نمی‌کشید و می‌توانست ظرف چند روزه فیلمنامه‌ای کامل بنویسد.

ترانه‌های روستایی ۱۳۴۳

شاملو در ۱۳۴۳ خورشیدی فیلمنامه را نوشت که صابر رهبر آن را کارگردانی کرد. در این فیلم نامی ترین ستاره آن زمان سینمای ایران یعنی محمدعلی فردین بازی داشت اما فیلم فروش قابل توجهی نداشت و شکستی دیگر در کارنامه تجاری احمد شاملو حک شد.

بن‌بست ۱۳۴۳

درباره فیلم بن بست ابتدا باید یادآور شد که ۲ فیلم با این عنوان در سال‌های ۱۳۴۳ و ۱۳۵۷ خورشیدی به کارگردانی مهدی میرصمد زاده و پرویز صیاد ساخته شده است که احمد شاملو در هر ۲ آنها حضور دارد. در فیلم نخست در نقش نویسنده فیلمنامه و در دومی تنها به عنوان شاعر و گوینده ایفای نقش می‌کند و بیشتر فیلم بن بست در ۱۳۴۳ خورشیدی به جهت حضور مؤثر و بیشتر شاملو محل بحث و جدل تاریخ نویسان سینمایی قرار گرفته است.

پروین غفاری یکی از بازیگران فیلم بن بست در کتاب تا سیاهی در دام شاه درباره این فیلم و به طور کلی حضور شاملو نوشته است: دومین فیلم من بن‌بست بود که تهیه کنندگی اش را ایرج قادری به عهده داشت. از نکات جالب این فیلم، فیلم‌نامه مزخرف آن بود که احمد شاملو مدعی شاعری و روشنفکری نوشته بود. در عرصه سینما کارهای او (شاملو) از مبتذل سازترین کارگردان و فیلمنامه نویسان نیز مبتذل‌تر بود. تا آنجا که یاد می‌آورم در ۱۳۴۴ خورشیدی فیلمی به نام داغ ننگ را نیز کارگردانی کرد. فیلمنامه‌اش هم دست پخت خود شاملو و قدرت‌الله احسانی بود.

داغ ننگ ۱۳۴۴

احمد شاملو در این سال یکی از فیلمنامه‌های خود به نام داغ ننگ را به کارگردانی و تهیه کنندگی ایرج قادری به نگارش در آورد که نه ارزش هنری داشت و نه سرگرم‌کننده بود به طوری که حتی دست‌اندرکاران فیلم‌فارسی نیز آن را یک افتضاح خواندند. شاملو گناه این شکست را به گردن تهیه‌کننده فیلم انداخت و در گفت و گو با شماره ۴۷۰ مجله ستاره سینما مورخ دوم اردیبهشت ۱۳۴۴ گفت: تهیه‌کننده هرچه توانست در جریان کار، صحنه‌های موردپسندش را به فیلم اضافه کرد و کار به‌جایی کشید که من تنها آوانسی که می‌خواستم حذف نامم بود که البته با آن هم موافقت نشد.

همه سر حریف ۱۳۴۴

همه سر حریف فیلمی به کارگردانی محمدرضا فاضلی و نویسندگی احمد شاملو محصول ۱۳۴۴ خورشیدی است که داستان یک گروه تبهکار را که قصد دارند، دختری را به قتل برسانند روایت می‌کند. شاملو در این زمان مدت‌ها در استودیوهای تولید فیلم به تماشای فیلم‌های تجاری آمریکایی، هندی و ایتالیایی می‌نشیند تا از آن‌ها برای نوشتن الهام بگیرد.

فرار از حقیقت ۱۳۴۵

این فیلم یکی از دیگر فیلم فارسی‌هایی به شمار می‌رود که سناریوی آن را احمد شاملو نوشته است. این فیلم به کارگردانی ناصر ملک‌مطیعی در ۱۳۴۵ خورشیدی و در مهتاب فیلم تولید شد که شاملو علاوه بر نویسنده در نقش یک وکیل در مقام بازیگر نیز حاضر شد.

همچنین در ۱۳۴۵ خورشیدی فیلم پرفروش سینمایی به نام گنج قارون کارگردانی سیامک یاسمی به روی پرده رفت. این فیلم جمعیتی بیشمار را به سالن‌های سینما کشاند و رکورد فروش فیلم‌های سال را شکست. سناریوی این فیلم را نیز به احمد شاملو نسبت داده‌اند اما این موضوع محل تردید است.

بی عشق هرگز ۱۳۴۵

شاملو در ادامه فعالیت‌های سینمایی به سراغ یکی از کارگردان‌های حرفه‌ای و مطرح آن زمان یعنی ساموئل خاچکیان (که به او لقب هیچکاک سینمای ایران داده شده) رفت و ۲ فیلمنامه در سال‌های میانی دهه ۴۰ خورشیدی برای او نوشت. بی عشق هرگز که از محصولات استودیو میثاقیه است در ۱۴ تیر ۱۳۴۵ خورشیدی در سینماهای آسیا، رکس، همای و رویال نمایش داده شد.

من هم گریه کردم ۱۳۴۷

دومین همکاری شاملو و خاچکیان ۲ سال بعد در فیلمی با عنوان من هم گریه کردم اتفاق افتاد که داستان پرسوز و گداز و تلخی داشت و با وجود هنرنمایی شمار زیادی از ستارگان سینمایی آن زمان توفیقی در گیشه کسب نکرد تا نوار ناکامی‌های احمد شاملو مستدام و ادامه دار باشد.

شاملو از میانه دهه ۴۰ خورشیدی سینما را به تدریج کنار گذاشت. هم فعالیت‌های نویسندگی و روزنامه‌نگاری تمام وقت و انرژی او را می‌گرفت و هم در دنیای شعر به نام و اعتباری دست یافته بود که دیگر نمی‌شد آن را با فعالیت‌های پراکنده در سینما مقایسه کرد. شاملو دیگر با صنعت سینما کاری نداشت، مگر آنکه گاه در فیلمی شعری از او خوانده یا نامی از او برده می‌شد، برای نمونه در فیلم بن‌بست به کارگردانی پرویز صیاد همان گونه که پیش تر اشاره شد ۲ بار صدای احمد شاملو شنیده می‌شود که یکی از اشعار خود را می‌خواند.

فیلمنامه میراث شوم

در سال‌های سینمای بعد از انقلاب هم شاملو فیلمنامه‌ای با نام میراث شوم نوشت و در اختیار مسعود کیمیایی جهت ساخت قرار داد. داستان میراث در آذربایجان می‌گذرد و به نهضت آزادی طلبانه آذربایجان و برخوردهایش با حکومت وقت می‌پردازد. این فیلم‌نامه هرگز امکان ساخت پیدا نکرد. کیمیایی دلیل فیلم نشدن آن در هنگام زندگی شاملو را مجوز ندادن وزارت ارشاد به این سناریو اعلام کرد.

شاملو و سینمای مستند

آثار مستند احمد شاملو را می‌توان به ۲ بخش تقسیم کرد. دوره نخست به دوران انتهایی دهه ۳۰ خورشیدی و همکاری او با وزارت کشاورزی باز می‌گردد که سرآغاز آشنایی و ورود او به سینما بود. دوره دوم بر خلاف مقطع زمانی نخست در انتهای فعالیت سینمایی شاملو و همکاری وی با تلویزیون ملی به وقوع پیوست. در دهه ۴۰ خورشیدی در ایران مستندهای بسیار خوبی به وسیله فیلمسازان خوش ذوق و با مهارتی تهیه و تولید می‌شد؛ هنرمندانی که به سینمای تجارتی راه نداشتند و به تولید فیلم‌های کوتاه و مستند برای مراکز فرهنگی کشور روی آورده بودند. فیلمسازانی مانند ابراهیم گلستان، کامران شیردل، هژیر داریوش، هوشنگ شفتی و پرویز کیمیاوی با استفاده از امکانات دولتی، فیلم‌های ارزشمندی ساختند. شاملو نیز در پایان دهه ۴۰ خورشیدی و آغاز دهه ۵۰ خورشیدی به سفارش بنیادهای فرهنگی کشور مانند تلویزیون ملی ایران چند فیلم مستند ساخت که بیشتر بر مضامین فولکلور یا فرهنگ قومی استوار هستند و این در عنوان فیلم‌های او نیز آشکار است. فیلم‌هایی همچون آقا قلیچ داماد می‌شه، پاوه، رقص دیلمانی، رقص قاسم‌آبادی، رقص ترکمن، عروسی در داراب کلایه، گیله مردی، مراسم صوفیان، ورزا جنگ، یالانچی پهلوان و … از جمله این آثار به شمار می‌روند.

مهم‌ترین و ماندگارترین کار شاملو در عرصه مستند در همکاری با ناصر تقوایی و در فیلم باد جن حادث شد؛ در این فیلم که محصول ۱۳۴۸ خورشیدی است مراسم دفع زار یا مهار باد جن در حوالی بندر لنگه تصویر شده است. متن زیبا و مؤثر این فیلم با صدای گیرای احمد شاملو روایت می‌شود.

جمع بندی آثار نمایشی

حاصل ۲ دهه حضور پیدا و پنهان برجسته‌ترین شاعر معاصر در سینمای ایران، همکاری در ساخت یک فیلم بلند داستانی، یک فیلم کوتاه مستند، ۲ مجموعه تلویزیونی، کارگردانی ۱۱ فیلم کوتاه مستند، ساخت یک فیلم بلند داستانی، نوشتن دست‌کم ۱۲ فیلمنامه است. نتیجه‌ای که بیش از هر چیز نمایان گر زمانه زیستن شاملو، مصائب یک شاعر برای گذران زندگی در آن زمان و نشان دهنده اوج سانسور و اختناق در حکومت پهلوی بود؛ چرا که شاعری برای امرار معاش مجبور به فعالیت در سینمای وقت شد و مقابل باروری استعدادهای سینمایی‌اش (آن‌چنان که فیلم‌های مستند شاملو مشهود است) بدین طریق گرفته می‌شود. با این همه می‌توان گفت که اگر چه حضور احمد شاملو در سینمای ایران درخشان نیست اما از بسیاری جهات در خور توجه است.

فیلم‌های ساخته شده درباره شاملو

گذشته از فیلم‌هایی که شاملو در آن مشارکت داشت، تعدادی فیلم مستند در داخل و خارج در قالب مستند پرتره و بیوگرافیک درباره شخصیت، زندگی، آثار و فعالیت‌های سیاسی، اجتماع و فرهنگی احمد شاملو ساخته شده که در ادامه به آنها اشاره شده است.

احمد شاملو، شاعر بزرگ آزادی ۱۳۷۷

در این فیلم زندگی احمد شاملو و همسرش آیدا سرکیسیان در سال‌های آخر زندگی این شاعر همراه با دیدگاه‌های شاعران و نویسندگان برجسته ایران درباره احمد شاملو از جمله محمود دولت آبادی، محمد قاضی، جواد مجابی بهرام بیضایی و ناصر تقوایی به همراه شعر خوانی‌هایی از احمد شاملو و آیدا سرکیسیان نمایش داده می‌شود. این مستند به تهیه کنندگیِ بهمن مقصودلو و کارگردانی مسلم منصوری بر مدارِ زندگی و اندیشه‌های احمد شاملو است که میان سال‌های ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹ میلادی ساخته شده است و در ۱۹۹۹ میلادی جایزه استیگ داگرمن را از آن خود کرد. مسلم منصوری کارگردان این مستند فیلمساز مقیم آمریکاست که تا ۱۳۷۹ خورشیدی در ایران زندگی می‌کرد.

درباره احمد شاملو؛ کتاب، شعر و مقاله زیاد نوشته شده اما از او و سرگذشتش تنها یک فیلم تولید شده است. درباره فیلم شاملو شاعر بزرگ آزادی این نکته مهم را باید گفت که اختلاف نظر تهیه کننده و کارگردان این فیلم بر سر کیفیت این کار، باعث شده است که محصول نهایی با فیلم اولیه تفاوت داشته باشد و تهیه کننده با تدوینی دوباره و افزودن صحنه‌هایی این فیلم را به بازار عرضه کند.

پرواز در دایره حضور ۱۳۹۳

این فیلم روایتی مستند درباره زندگی و شخصیت احمد شاملو به شمار می‌آید و کارگردانی و تهیه‌کنندگی آن بر عهده مختار شکری پور بوده و در آن گفتارهایی از سیمین بهبهانی، علی‌اشرف درویشیان، محمود دولت‌آبادی، محمدشمس لنگرودی ‬ و‬ آیدا شاملو گردآوری‌شده و بخش آواز ویژه‌ای با حضور شهرام ناظری در این مجموعه قرار گرفته است. بازیگران سرشناس دیگری چون مهدی پاکدل، بهنوش طباطبایی، آیدا کیخایی نیز در تولید این مجموعه همکاری داشته‌اند.

این بامداد خسته ۱۳۹۵

مستند این بامداد خسته ساخته‌ای از فرشاد فداییان درباره احمد شاملو شاعر پر آوازه معاصر است که در مدت ۱۲۰ دقیقه بخش‌هایی از زندگی وی را به تصویر می‌کشد. فداییان با اشاره به اینکه مستند این بامداد خسته، تنها یک سوم از تصویرهای به جا مانده از آیدا و احمد شاملو را در بر می‌گیرد، گفت: در نماهایی که در این فیلم مورد استفاده قرار گرفته است، احمد شاملو حضور پررنگ‌تری دارد اما حجم تصویرهای باقی‌مانده متعلق به مستندی به نام شاملو در آینه است که متأسفانه ناتمام باقی مانده است.

وی همچنین با اشاره به مراوده های طولانی مدت خود با احمد شاملو گفت: او را از نزدیک می‌شناختم و اطلاعات بیشتری درباره این شاعر بزرگ معاصر داشتم اما به عنوان یک مستندساز دلم می‌خواست نگاه بی‌طرفانه‌ای به زندگی شخصی او داشته باشم؛ نه مثل دوستانی که بعدها به شکلی هدف‌دار به دشمن او تبدیل شدند.

قدیس ۱۳۹۷

مستند قدیس به عنوان یکی از جدیدترین مستندهای ساخته شده درباره شاملو به جنبه‌های مختلف زندگی او از سخنرانی‌ها و شاعری تا فعالیت‌های سیاسی، فیلمنامه‌نویسی و ازدواج‌هایش می‌پردازد. در این مستند، نظرات شاعران و افرادی همچون نیما یوشیج، نجف دریابندری، رضا براهنی، فروغ فرخزاد، احسان نراقی، شفیعی کدکنی، یوسفعلی میرشکاک و محمدرضا شجریان درباره احمد شاملو مرور شده است. حسین لامعی روزنامه نگار و سازنده این مستند درباره ساخت این فیلم می‌گوید: فیلم درباره شاملو خطرناک است، ممکن است به تو برچسبی بخورد که دیگر نتوانی از آن خلاصی یابی. تبعات آن هم پیچیده است. من این مستند را به طور کامل شخصی ساختم و اول هم قرارم با خودم بر این بود که مستندی بسازم در نقد کلی این جریان روشنفکری مقدس شده. خودم می‌خواستم چنین چیزی بسازم، یعنی در یک مستند به کلیت جریان بپردازم. منی که آدم‌های عمده‌ای از این جریان را خیلی دوست دارم. من عاشق نیما یوشیج هستم، عاشق فروغ فرخزاد هستم، عاشق هوشنگ ابتهاج هستم، عاشق فریدون مشیری هستم، عاشق مهدی اخوان ثالث هستم، اما حتی همان فروغی که می‌گویم فوق‌العاده است و با تمام قلبم دوستش دارم، باید یک انسان باشد و به عنوان یک انسان باید با او مواجه شویم. در مورد همه افراد چه شخصیت‌های سیاسی چه فرهنگی که در فضای هنر خیلی هاله قدسی دارند، به نظر من باید همین مواجهه باشد. مواجهه با انسانی عادی، نه انسانی مقدس.

سخن پایانی

بررسی کارنامه سینمایی احمد شاملو موید این مطلب است که سینما مدیوم اصلی و دغدغه نخست وی نبوده و شاملو به جهت تبحر و تخصصی که در نوشتار و ادبیات داشته از سینما به عنوان محملی تجاری و سود آور برای امرار معاش و گذران زندگی بهره جسته است. از همین رو با وجود حجم به نسبت زیاد فیلم‌هایی که شاملو نوشتار آن را برعهده داشته اما از نظر کیفی نمی توان آثار سینمایی او را مورد نقد و نظر قرار داد چرا که این آثار آن قدر ضعیف بوده اند که خود احمد شاملو از بیان نامش در تیتراژ و عنوان بندی فیلم ها امتناع می کرده است و به همین علت شمار زیادی از فیلم های دهه ۳۰ و ۴۰ خورشیدی با ابهام از عنوان شاملو در مقام فیلمنامه نویس نام می برند.

اما آنچه در پایان درباره شخصیت و اظهار نظرهای احمد شاملو باید از آن سخن گفت بیش از هر چیز عاید این نکته مهم است که چگونه شخصیت روشنفکر و متفکر ادبی با وجود تبحر و تخصص فراوان در حوزه ادبیات حاضر می شود به سخیف ترین و ضعیف ترین جریان سینمایی آن دوران موسوم به فیلم فارسی تن در دهد و همه اعتبار و ارزش ادبی و فرهنگی خود را به این راحتی در سینمای سخیف فیلم فارسی به باد دهد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین