شاید محبوبیت و مردمی بودن هیچ کدام از کارگردانان معاصر را نتوان در حد و اندازه های مسعود کیمیایی در سینمای ایران دانست؛ کارگردانی که ترکیب اخلاق، اجتماع و سیاست همواره شاکله کارهایش بوده و زبان مردم کوچه و خیابان را به کار گرفته تا این مفاهیم را منتقل سازد.
به کارگیری زبان مردم کوچه و بازار با ساختن ابرقهرمانانی که ویژگی های اخلاقی برجسته و بزرگی دارند و یک تنه بار انسانیت، مردانگی و اخلاق را در جامعه شان زنده به دوش می کشند، باعث ایجاد موجی از محبوبیت برای کیمیایی در نزد مردم و به ویژه متولدین دهه های گذشته شده است؛ محبوبیتی که باعث ماندگاری آثار کیمیایی در طول دهه ها و مانا شدن دیالوگ های این فیلم های و شخصیت های آنها در حافظه جمعی شده است.
این علاقه مردمی به کیمیایی در سینما به قدری است که هنوز هم در نظرسنجی ها وی و فیلم هایش می توانند صدرنشین باشند؛ چنانچه امسال و در نظرسنجی دهسالانه ماهنامه فیلم، مسعود کیمیایی با 100 رای به عنوان چهارمین کارگردان محبوب سینمای ایران در دهه 90 و فیلم گوزن ها با رای ۵۴ نفر دوباره (در سال ۸۸ هم فیلم گوزنها ساخته «مسعود کیمیایی» توسط ۹۲ منتقد به عنوان برترین فیلم برگزیده شده بود) به عنوان فیلم منتخب در سال 1398 برگزیده شده است؛ فیلمی که چیزی حدود ۵۰ سال از ساخت آن میگذرد اما هنوز هم در نظر منتقدان برجسته و برای عدهای نمونهای جذاب و ایده آل از سینما به شمار میرود که در بردارنده روحیه جمعی و نوستالژیهای لذت بخشی از گذشته است.
به ترتیب سال تولید فیلم های قیصر، بلوچ، داش آکل، خاک، گوزنها، خط قرمز، دندان مار، سرب و جرم مهمترین فیلم های کارنامه کیمیایی از آغاز تا به امروز هستند.
اگرچه از نظر منتقدان و علاقه مندان گوزن ها بهترین فیلم در کل کارنامه سینمایی کیمیایی است اما قیصر را می توان نقطه عطف و درخشش این کارگردان در سال هایی دانست که سینمای موسوم به موج نو در حال ظهور بود؛ قیصر محصول 1348 است که بعدها یکی از جرقه های سینمای موج نو در سال های پایانی حکومت پهلوی شد، داستانی عامه پسند با بازی سوپراستارهای زمان خود (بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، جمشید مشایخی، ایران دفتری، پوری بنایی،) که موفق شد تا با تلفیق خلاقانه سینمای فیلمفارسی و سینمای اخلاق مدار و دغدغه مند، مظاهر و مفاهیم جدیدی را ارئه کرده و به تعبیری سینمای تجاری و هنری را با یکدیگر پیوند بزند.
احاطه بر ارزش های اخلاقی گذشته و تسلط بر زبان مردم عامی و توده باعث شده تا بسیاری از دیالوگ هایی که کیمیایی در این سال ها نوشته و ساخته است در ذهن دوست دارانش ماندگار شده و در گذر زمان حفظ شوند؛ بر این اساس او را به همراه «علی حاتمی» میرات دار بخش عمده ای از دیالوگ های ماندگار سینمای ایران می دانند.
از سوی دیگر معرفی چهره های معروفی از بازیگران سینمای ایران که برخی برجسته ترین ها در دوره خود بوده اند، یکی دیگر از نکاتی است که باعث ماندگاری نام کیمیایی به عنوان یکی از مفاخر سینمایی در ایران شده است؛ فرامرز قریبیان، بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، فریبرز عرب نیا، بهمن مفید، سعید کنگرانی، فریماه فرجامی، محمدرضا فروتن، فرامرز صدیقی، احمد نجفی، میترا حجار و ساعد سهیلی به عنوان بازیگر و کارگردانان شناخته شده ای چون امیر نادری، تهمینه میلانی، سامان مقدم در واقع با سینمای کیمیایی به علاقه مندان و دوستداران سینما معرفی شدند.
کیمیایی در طول بیش از 5 دهه فعالیت سینمایی خود نامزد و برنده جوایز متعددی گشته است که مهمترین آنان عبارتند از: برنده جایزه بهترین کارگردانی در دومین جشنواره سینمایی سپاس تهران برای فیلم قیصر ۱۳۴۸، برنده جایزه بهترین فیلم در دومین جشنواره سینمایی سپاس تهران برای فیلم قیصر ۱۳۴۸، برنده جایزه بهترین فیلم به مفهوم مطلق و بهترین کارگردانی جشنواره سینمایی سپاس برای فیلم داشآکل 1350، برنده جایزه ویژه هیئت داوران برای فیلم جرم از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۹ و برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جرم ۱۳۸۹.
سینمایی مانده در گذشته
مبارزه و شوریدگی بر علیه ناپاکی ها و خیانت و تقلای بازگشت به روزهای اوج، برخی از مهترین مولفه های سینمای کیمیایی هستند که به صورتی خستگی ناپذیر برای سال ها در آثار او تکرار شده اند؛ مساله ای که از یک طرف باب دل و مطبوع طرفداران این کارگردان است و به سان نسیم خنکی از نوستالژی های گذشته بر صورت داغ و گرمازده امروز از زشتی ها و پلشتی ها است؛ و از طرف دیگر سویه انتقادت منتقدان و مخالفان از این منظر است که سینمای کیمیایی سال هاست که درجا می زند و حرف جدیدی برای گفتن ندارد؛ سینمایی که همچون خودش موجودی گذر کرده از جوانی است که همچنان بصورتی اغراق گونه اصرار بر یخ زدگی زمان و مفاهیم گذشته و تاکید بر باارزش بودن ارزش های دوره خود دارد.
یکی دیگر از نقدی های وارده شده از سوی برخی از منتقدین به سینمای کیمیایی درون مرزی بودن و فیلم ها و مفاهیم این سینما است؛ این بدان معناست که فیلم های کیمیایی بیش از آنکه حرفی برای دنیا و مردم فرهنگ های مختلف و حتی امروز داشته باشد، بصورت درونی آن هم فقط برای نسل گذشته قابل فهم است و لزوما حرفی برای نسل جدید ندارد چرا که صرفا به تکرار ارزش هایی از گذشته آن هم با زبان گذشته می پردازد. اخلاقی که کیمیایی از آن سخن می گوید و سعی در زنده نگه داشتنش دارد در آثار دیگران بسیار کمرنگ و حتی حذف شده است؛ به همین دلیل زبان کیمیایی نه لزوما برای همگان قابل فهم و نه لزوما جذاب است.