سرویس بین الملل- حزب کمونیست چین ترجیح میدهد علیه مخالفان و معترضان از خشونت استفاده کند نه آنکه چهرهای ضعیف از خود به نمایش بگذارد.
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه "فارین پالسی" در مقالهای با اشاره به بدفهمی دولت چین از اعتراضات و رویدادهای تاریخی و انتخاب گزینه "سرکوب" مینویسد: "اواخر اکتبر سال 1956 میلادی، دانشجویان و کارگران در اعتراض به حکومت شوروی در بوداپست مجارستان تجمع کردند و خواستار پایان سلطه سیاسی مسکو شدند. این اعتراضات در ابتدا کاملا بدون رهبری بود و با واکنش شدید پلیس به شورشی تمام عیار علیه دولتی تبدیل شد که به عنوان عروسک خیمه شببازی و دستنشانده شوروی مورد توجه قرار میگرفت. در پایان، با قدرتگیری شورشیان به نظر میرسید که مسکو مایل به مذاکره با آنان درباره خروج نیروهای خود از مجارستان خواهد بود. این موضوع همزمان بود با محکوم کردن اقدامات استالین توسط "نیکیتا خروشچف" دبیر اول حزب کمونیست شوروی. با این حال، این خوشبینی کوتاهمدت بود. ساعت 4:15 بامداد روز 4 نوامبر تانکهای روس وارد شهر شدند و هزاران مجارستانی را قتلعام کردند. شوروی به طور گسترده از سوی مجامع بینالمللی مورد محکومیت قرار گرفت. سرکوب به سرعت نتیجه داد. شوروی دستکم به هدف فوری خود دست یافته بود: مقابله با از دست دادن کنترل سیاسی مسکو بر اقمار خود. دستکم این وضعیت با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا سه دهه و نیم بعد ادامه یافت.
حزب کمونیست چین حافظه قویای دارد و به طور فزاینده به سرنوشت شوروی فکر میکند. طبق معمول نمیدانیم بحث و گفتگوی "شی جین پینگ" و سایر رهبران حزب کونیست چین در نشست سالانه آن حزب درباره چه موضوعی است. با این حال، احتمالا خاطره وقایع سیاسی سال 1956 بیشترین دغدغه ذهنی برای زمامداران فعلی چین است.
متاسفانه به نظر میرسد امروز چین در برابر معترضان سال 2019 در هنگ کنگ همان محاسبه هفت دهه پیش مسکو در قبال معترضان مجارستانی را خواهد داشت: "وقتی به گوشهای رانده میشوید خشونت را به نمایش ضعف سیاسی از خود و یا جدایی بخشی از اراضیتان ترجیح دهید".
برخی معتقدند پکن در نهایت به دلیل نگرانی از شهرت جهانی خود از کاربرد خشونت خودداری میکند چرا که هزینه بالایی دارد و میتواند به وقوع "تیامن انمن" دومی منجر شود. با این حال، اساس محاسبات حزب کمونیست چین و چگونگی تفسیر گذشته توسط آن با بدفهمی همراه است. حزب کمونیست چین از تجربه مجارستان 1956، چکسلواکی 1968 و حتی 4 ژوئن 1989 درس درستی نگرفته است. چین گمان میکند سرکوب هرچند هم کههزینهزا باشد قابل کنترل خواهد بود".
این نشریه در ادامه مینویسد: "تظاهرات با اعتراض به لایحه استرداد مجرمان از هنگ کنگ به چین آغاز شد و با واکنش بیش از حد تهاجمی و نادرست پلیس محلی و امتناع دستگاه اجرایی هنگ کنگ وارد بحرانی سیاسی و یک جنبش تمامعیار شد. احساس ناامیدی در مردم هنگ کنگ نسبت به اصلاحات، آنان را به فرودگاه بین المللی آن ناحیه کشانده است؛ یکی از شلوغترین قطبهای حمل و نقل جهان. آنان در آنجا تحصن کردهاند. پاسخ پلیس کماکان خشونت بوده است. برای دولت چین، خواست هنگ کنگ نقض اصل یکپارچگی سرزمینی غیرقابل خدشه است. در نتیجه، جای تعجبی ندارد که دولت چین لفاظیهای خود علیه معترضان را افزایش داده و آنان را به "تروریست"ها تشبیه کرده و از مداخله "نیروی متخاصم خارجی" و "دستهای سیاه" پشتپرده در تحریک اعتراضات سخن گفته است.
چین میتواند با استناد به قانون اساسی خود "وضعیت اضطراری" اعلام کرده و بگوید برای حفظ وحدت ملی یا امنیت ملی نیروهای ارتش را به هنگ کنگ اعزام میکند. رهبران حزب کمونیست چین با نگاه به واقعه تیان آنمن و سرکوب دانشجویان در پکن به این نتیجه نرسیدهاند که استفاده از تانک و سربازان ارتش برای تحقیر مردم اشتباه بوده است بلکه مانند "دنگ شیائوپینگ" و سایر رهبران حزبی آن زمان معتقد هستند که برای جلوگیری از فاجعه بزرگتر باید چنین اقدام خشن و پرهزینهای را انجام داد. دنگ در اولین سخنرانی پس از سرکوب 4 ژوئن در آن سالها گفته بود: "ماهیت حادثه از ابتدا آشکار بود. تعداد انگشتشماری از افراد بد دو هدف داشتند: سرنگونی حزب کمونیست و تخریب نظام سوسیالیستی". چین پیشتر نیز در "شین جیانگ" نشان داده که حاضر است میلیونها شهروند اویغوری را به دلیل اتهامات امنیتی و تجزیهطلبانه به اردوگاهها بفرستد در حالی که مورد انتقاد جامعه بین المللی قرار گرفته است".
این نشریه در پایان مینویسد: "با این حال، هنگ کنگ نه پکن سال 1989 میلادی است و نه منطقهای نسبتا دور افتاده چون شین جیانگ. هنگ کنگ قطب سرمایه اقتصادی آسیا است و قدرتهای کلانی را در خود جای داده که توسط نخبگان چین کنترل میشوند. در نتیجه، سرکوب در هنگ کنگ برای چین بسار پرهزینه خواهد بود. با این حال، غریزه "حفظ بقای سیاسی" شاید مقدم بر هر موضوع دیگری باشد".