پس از غیبت یا سفری طولانی هیچچیز بهتر از خوابیدن در تخت خود آدم نیست. جایی که میخوابیم، کتاب میخوانیم و رابطهٔ عاشقانه را تجربه میکنیم و اولین چیزی که وقتی عاقل و بالغ شدیم و به خانه خودمان رفتیم، میخریم.
تختخواب از کجا آمده است؟ این وسیلهٔ روزمره چه جنبههایی از شخصیت ما را نشان میدهد؟
کتی برند، تهیهکننده بیبیسی با پروفسور راسل فوستر، متخصص خواب و روانشناس، گریگ جنر، مورخ و کارشناس تاریخ معاصر پروفسور ساشا هندلی دربارهٔ تأثیر تختخواب بر شکلگیری رفتارهای ما در زمینهٔ خواب و موقعیت اجتماعیمان حرف میزنند.
۱. تشک تاریخ ۷۷ هزار ساله دارد
اولین نشانه از وجود تشک به دوران پارینهسنگی یعنی حدود ۷۷ هزار سال پیش بازمیگردد. در غارهایی در جنوب آفریقا انسانها روی تشکهای دستباف میخوابیدند. غارها چندان راحت نبودند علاوه بر آنکه کمی فاصله از زمین باعث میشد از حشرات و جانوران خزنده در امان بمانند، چون غذای خود را هم در همان مکان میخوردند، تشک پس از مدتی چرب میشد و در این وضعیت از آن برای آتش افروختن استفاده میکردند.
۲. اولین تختخواب، پشتهای سنگ روی هم انباشته بود
در چتلهویوک واقع در ترکیه، اولین شهر تاریخ بشر که به دوران نوسنگی بازمیگردد (حدود ۱۰هزار سال پیش)، انسانها سکوهایی درست کرده بودند و روی آنها میخوابیدند. در سکونتگاه پیشا تاریخی سِکارابِرای در جزایر اورکنی اسکاتلند که حدود ۶هزار سال قدمت دارد، ساکنان آن با روی هم قرار دادن تخته سنگها و خوابیدن روی آنها تخت درست کرده بودند (درست مثل فلینستونها در کارتون عصرحجر). این سکوها را میتوان اولین تختخواب بشر به شمار آورد.
۳. تختخوابهای مصری پایههای کندهکاریشده داشتند و شیبدار بودند
مصریان ثروتمند، تختهای پایهدار داشتند که پایههای زیبایی به شکل پای جانوران در هر چهار طرف کندهکاری شده بودند. برخلاف تختخوابهای امروزی این تختها صاف نبودند بلکه یا در وسط آنها برآمدگی بود یا کمی به سمت پایین شیب داشتند به نحوی که پاها پایینتر از سر قرار بگیرند. از این رو بیشتر آنها جای پایی پایین تخت داشتند تا از تخت سُر نخورند.
۴. در شرق، تخت بلندتر به معنای موقعیت بالاتر نبود
در غرب، بالاتر از سطح زمین قرار گرفتن به معنای موقعیت اجتماعی بالاتر بوده است اما در بسیاری از نقاط جهان چنین نبوده. در ژاپن، تشکهای سنتی تاتامی روی زمین قرار میگیرد. در بخشهایی از قزاقستان، هنوز خوابیدن روی زمین مرسوم است و بر تشکهایی که به راحتی لوله میشوند، میخوابند. این مردم کوچنشین هستند و باید بتوانند چادرها و تختخوابهای خود را حمل کنند.
۵. رومیها و یونانیها غذای خود را در تختخواب میخوردند
تختخواب رومیها و یونانیها چندمنظوره بود: در آن میخوابیدند و همچنین غذا میخوردند. به پهلو دراز میکشیدند و دست دراز میکردند و هرچه دوست داشتند از روی میز برمیداشتند. ( واژهٔ به پهلو دراز کشیدن در انگلیسی از واژهٔ تختخواب در زبان یونانی آمده است). پس اگر این بار کاسهٔ غلات صبحانهتان را توی تخت بردید، احساس گناه نکنید، شما دارید پا جای پای اشراف رومی میگذارید.
۶. در تختخوابهای باشکوه قرونوسطی یک تیمفوتبال جا میشد
در اروپای قرون وسطی، بیشتر فقرا بر بستری از کاه و علف میخوابیدند اما ثروتمندان و اغنیا چیزی ساخته بودند که به آن "تختخواب عظیم" میگفتند. این تختخوابها به طور عجیب و غریبی بزرگ بودند و یکی از معروفترین آنها متعلق به اواخر عصر الیزابت بود. این تختها به قدری عظیم بودند که یک تیم فوتبال هم روی آن جا میشدند. این تختها طوری ساخته شده بودند که بتوان آنها را برچید و دوباره سوار کرد، به این ترتیب اغنیا میتوانستند وقتی به کشور یا قصر دیگری سفر میکردند، آن را با خود ببرند.
۷. اصطلاح "خوب بخوابی" در انگلیسی، به محکم بودن و چگونگی ساخت تختخوابها مربوط است
اولین تختخوابهای امروزی، پایهها و قاب چوبی داشتند اما وسط آنها توری از طناب یا الیاف طبیعی بود. این طنابها پس از مدتی کش میآمدند و تخت گود میشد و باید محکم میشدند. از همین جا اصطلاح "sleep tight" در انگلیسی به وجود آمد.
۸. تختهای چهارستونه و پردهدار راهی برای نمایش موقعیت اجتماعی بودند
در قرن چهاردهم و پانزدهم شاهد ظهور و رواج و محبوبیت تختهای پردهدار هستیم.
آنها سقف سایهبانمانندی داشتند که طاقنما نامیده میشد و پردههایی کلفت و تعداد زیادی کوسن آنها را بیشتر شبیه صحنههای کوچک تئاتر میکرد.
این تختخوابهای زیبا وسیلهای برای نمایش موقعیت اجتماعی افراد بودند، شاید حداقل به این دلیل که فرد ناچار بود مقدار زیادی پارچههای بسیار گرانقیمت برای داشتن چنین تختخوابی استفاده کند.
۹. تختخواب مرکز زندگی سیاسی بود
ابتدای دوران مدرن اروپا برای تختهای سلطنتیاش شهرت دارد. دو پادشاه که نقش برجستهای در رواج این فرهنگ در دربارها داشتند یکی لویی چهاردهم پادشاه فرانسه بود و دیگری چارلز دوم پادشاه انگلستان.
برای آنها تختخواب مرکز زندگی سیاسی بود. فرهنگ سیاسی دوران باروک در بطن خود این باور را داشت که قدرت هر کشور در وجود فیزیکی پادشاه و ملکه قرار دارد. پس هرچه قدر فردی به پادشاه و روابط خصوصی روزانهٔ آنها نزدیکتر میشد، بیشتر به آنها نزدیک میبود.
تختخواب صحنهای بود که بر آن و در اطراف آن آداب بسیاری برگزار میشد تا نشان دهد پادشاه کدام درباریان را بیشتر دوست دارد و میپسندد. در کاخ ورسای، درباریان دعوت میشدند تا از خواب بیدار شدن پادشاه را تماشا کنند.
۱۰. در قدیم بالای تخت نوزادان برای دفع شر شیطان، چاقو آویزان میکردند
مسیحیان باور داشتند که در هنگام خواب در برابر حملهٔ نیروهای فوقطبیعی آسیبپذیرترند، بخصوص نیروهای شیطانی در هنگام تاریکی به اوج قدرت خود میرسند. در انجیل مثالهای بسیاری از افرادی نقل شده است که شبهنگام و در خواب کشته شدهاند. به همین دلیل آداب فراوانی برای به بستر رفتن و خوابیدن به وجود آمده است.
علاوه بر دعاخواندن پیش از خواب که بسیار مرسوم است، افراد طلسمها و حلقههایی که از مرجان ساخته شده بود و اعتقاد بر این بود که حافظ جان آدمی است، با خود به بستر میبردند. بعضی هم دندان گرگ به گردن خود میآویختند و (با وجود خطر آشکار و بدیهی آن) چاقوهای فلزی بالای تخت نوزاد آویزان میکردند و فکر میکردند که فلز و آهن جلوی حملههای نیروهای فوقطبیعی را میگیرد.
۱۱. ما عادت داشتیم روی شش لایه تشک بخوابیم
در ابتدای دوران مدرن اروپا، خانوادهها مقادیر هنگفت و باورنکردنی زمان و پول صرف تختخواب میکردند.
بنا بر میزان اهمیت فرد، بین یک تا شش تشک بر روی یکدیگر قرار داده میشد و به طور معمول تختخواب و ملافهها و ملزومات آن حدود یک سوم از داراییهای فرد را دربرمیگرفت. شکسپیر در وصیتنامهاش بهترین تختخواب خود را به همسرش بخشید.
۱۲. ویکتوریاییها تختخوابهای فلزی را برای مقابله با بیماریها رواج دادند
تقریباً تمام تختخوابها تا قرن نوزدهم از چوب ساخته میشد. حدود سال ۱۸۶۰، مردم از میکروبها آگاه شدند و قابهای چوبی تختها (که میتوانست محل زندگی حشرات و شپش باشد) جای خود را به قابهای فلزی داد. تختخوابهای فلزی آسانتر تمیز میشدند و در نتیجه بهداشتیتر بودند. در طراحی تشکها هم تغییراتی ایجاد شد و تشکهای فنری پا به عرصهٔ وجود گذاشت.
۱۳. ویکتوریاییها اتاق خواب کودک را ابداع کردند
در طول تاریخ، اعضای خانواده همه با هم در یک تختخواب میخوابیدند تا اینکه ویکتوریاییها این فکر را به سر مردم انداختند که باید هر کدام جداگانه بخوابند. کارشناسان بهداشت دوران ویکتوریا نوشتند که فرزندان باید جدا از والدین خود بخوابند تا بزرگسالان نیرو و انرژی جوانی و شادابی کودکان را در طول شب از آنها نگیرند.