آفتابنیوز : به گزارش گاردین، در انگلستان به طور سنتی گرایش دولت پس از جنگ به گونهای بود که سیاستهای دولتمردان پیشین را زیر سوال میبرد. البته تونی بلر به جنگ با این سنت نادرست پرداخت. بلر بسیاری از اصلاحات اقتصادی را که توسط محافظهکاران در فاصله سالهای 1979 تا 1997 دنبال شده بود به نتیجه رساند. همین موقعیتهای تونی بلر بود که در حال حاضر دیوید کامرون خود را به همان اندازه از خانم تاچر دور میبیند که از حزب کارگر فاصله دارد.
پیش از تونی بلر، حزب کارگر هرگز سه موفقیت متوالی را از آن خود نکرده بود. البته بودند چهرههایی در انگلستان که سیاستهای بلر را در طول این ده سال نمیپسندیدند. حرکت وی به سوی مرکز و میانهروی از دید بسیاری از انگلیسیها خیانت به اصول حزب کارگر است. البته بسیاری از مخالفان وی در این حزب ترجیح میدهند علت شکست بلر در نظرسنجیها را جنگ عراق و پیامدهای ناخوشایند پس از آن بدانند. این توجیه شاید شکست حزب کارگر پس از ده سال را موجههتر جلوه دهد. حضور ضعیف حزب کارگر در انتخابات محلی سال گذشته آن هم درست چهارسال پس از حمله به عراق بیش از آن که بیانگر شکستهای سیاستهای بلر در طول این سالها باشد، آیینه تمام نمای آینده این حزب است.
به هر حال این تاریخ است که درخصوص محبوبیت سیاست خارجی تونی بلر مخصوصا در عراق قضاوت خواهد کرد. چرچیل نیز در زمان حیاتش محبوبیت خود را قربانی تصمیمهای سختی کرد که اتخاذ کرده بود. شاید امروز تعداد اندکی نقش بلر را در متوقف کردن جنایتهای میلوسویچ در بالکان به یاد آورند. تونی بلر در حال حاضر آخرین سیاستمدار قربانی شده در اروپا است.
براوون مردی که سابقه سیاسی وی در هالهای از ابهام قرار دارد خود را برای تکیه زدن بر کرسی بلر مهیا میکند. گوردون براوون در فاصله انتخابات عمومی در انگلستان و بدون حضور رقیبی در برابر خود وارد خانه شماره ده خواهد شد. گوردون براوون تنها یک گام تا ورود به خانه شماره ده فاصله دارد و این در حالی است که وی در این فاصله کم نیز نمیتواند اصول سیاست خارجی خود را تشریح کند. مسائلی نظیر اسلام افراطی، افزایش جرم و جنایت در انگلستان، مهاجرت، بهداشت و خدمات اجتماعی همگی مسائلی هستند که گوردون براوون باید برای هر کدام سیاست خاصی در ذهن داشته باشد. این بار نیز رسانههای بینالمللی به خبرسازی پرداختند. ایندیپندنت روز سهشنبه گذشته اعلام کرد که براوون برخلاف تونی بلر در عرصه سیاست خارجی ایران را نیز وارد عمل خواهد کرد.
اما آیا این همان سیاستی نیست که سه کشور اروپایی از چندی پیش در برابر ایران اعمال کردهاند؟ گوردون براوون بیش از آن که چهرهای سیاسی باشد، چهرهای کاملا اقتصادی است. نیکولا سارکوزی که چند روز پیش انتخابات فرانسه را به سود خود به پایان رساند، برای انگلیسیها چهرهای شناخته شدهتر از گوردون براوون خودشان است.
در عرصه اقتصادی، گوردون براوون خاطرات خوشی را از خود به یادگار گذاشته است. گوردون براوون به سرعت بانک انگلستان را به سمت استقلال پیش برد و بر موضوع تورم متمرکز شد.
انگلستان رگ حیاتی هم برای کشورهای اروپایی و هم ایالات متحده است. با وجود آن که بسیاری از رقبای براوون علاقهای به شنیدن این جمله ندارند، اما حقیقت این است که اقتصاد انگلستان، الگویی موفق برای بسیاری از کشورهای اروپایی بوده است.
لندن پس از این نیز شریک دوست داشتنی واشنگتن در جنگ قدیمی خواهد ماند. در حال حاضر انگلستان بیش از آلمان با رهبری مرکل و فرانسه با رهبری سارکوزی به آمریکا نزدیک است.