کد خبر: ۶۰۷۹
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۳۸۴ - ۱۴:۲۳

انتخابات، نمایشگر پارادوکس سیاسی و اقتصادی ایران

آفتاب‌‌نیوز : در مرحله اول، می توان این پارادوکس را توجیه کرد. هر کشوری که به شدت خواهان پیاده شدن یک ایدئولوژی خاص،‌مثلا سکولاریسم،‌ یا مذهبی خاص باشد با مقاومت مواجه خواهد شد. به همین ترتیب، هر کشوری که نتواند نیازهای شهروندانش را در زمینه های مختلف مثلا اشتغال، امنیت اجتماعی و اقتصادی و حقوق بشر برآورده کند،شاهد نمود اعتراض های مردمی در اشکالی دیگر خواهد بود.به طوری که در یک کشور سکولار،  حضور مردم در مساجد و کلیساها نمود می یابد و در کشورهای مذهبی نیز تلاش برای جدایی از دین مورد توجه قرار می گیرد. 

اما رویکردهای سیاسی را نمی توان نمونه ساده کنش و واکنش دانست و تمام جوامع هم ظرایف خود را دارند. در ایران، این مساله دو جنبه دارد. پس از گذشت بیست و شش سال از انقلاب اسلامی،‌ شور و هیجان انقلاب از بین رفته است. از سوی دیگر،‌ اعتراضاتی در سطح داخلی مطرح است اما بحث در مورد واگرایی منافع در این دو جبهه، به دموکراسی مربوط می شود. 

محمد خاتمی رئیس جمهور ایران، به مدت هشت سال سعی کرد تغییراتی را در نظام به وجود بیاورد اما نتیجه زیادی در بر نداشت. حالا انتخابات ریاست جمهوری ایران بر جانشین خاتمی متمرکز می شود و اینکه آیا او می خواهد و می تواند بهتر از خاتمی عمل کند یا خیر. 

برخی از ایرانیان از جمله حامیان حقوق بشر، خواهان تحریم انتخابات شده اند و می گویند دغدغه اصلی آنها،‌ محدودیت انتخاب نیست. آنان معتقدند که هر کس در انتخابات پیروز شود، از لحاظ سیاسی توانایی زیادی نخواهد داشت و رای دهندگان هم در این شرایط،‌ به مشروعیت نظام کمک خواهند کرد. این دو راهی،‌ مشابه همان مشکلی است که عراقی ها در ماه ژانویه با آن مواجه بودند. کسانی که خواهان تحریم انتخابات بودند، می گفتند این انتخابات، به اشغالگری آمریکا مشروعیت خواهد بخشید و دولتی وابسته را سر کار خواهد آورد. این مساله، در واقع توجیهی منطقی بود و حالا افرادی که می گفتند انتخابات عراق،‌ پیروزی دموکراسی است ، انتخابات ایران را ‌ بیهوده می دانند.اما این ‌ در واقع رویکردی متناقض است. 

هاشمی رفسنجانی، کاندیدایی که احتمال پیروزی او می رود، قبلا جای خود را در قدرت محکم کرده است. او خود را پایه گذار و زمینه ساز فضایی مطرح می کند که بعدها جنبش اصلاحات خاتمی در آن قرار گرفت. او در عین حال، به رهبر انقلاب هم نزدیک است. 

بخش هایی از کتاب اخیر هاشمی، که گفتگوهای او با آیت الله خمینی در هفته آخر حیات ایشان را شامل می شود، این روزها در مطبوعات ایران به چاپ رسیده است. آنان در این گفتگو، بر لزوم اصلاح قانون اساسی تاکید داشته اند. پس هاشمی ممکن است به اصلاح قانون اساسی روی آورد. در این شرایط، نظر افرادی که دو سال پیش سعی کردند اصلاح قانون اساسی و کاهش قدرت نهادهای غیرمنتخب را مورد توجه قرار دهند هم برآورده می شود. 

اما ممکن است این شرایط هم کاملا غیرواقعی باشد. حتی اگر هاشمی پیروز شود و بخواهد به اصلاحات روی بیاورد، اکثریت مجلس ایران یعنی محافظه کاران با آن مخالفت خواهند کرد. بنابراین نشانه های تغییر، چندان هم مثبت نیستند. 

برای کشورهای خارجی، ‌مهمترین عامل توجه،‌ برنامه هسته ای ایران و رسیدن به «معامله خوبی» است که بتواند نهایتا روابط ایران و اروپا را بهبود بخشد. مساله هسته ای، در چارچوب ناسیونالیسم و غرور ایرانیان قرار دارد که همه مردم را به هم نزدیک می کند. اگر قرار است ایران از غنی سازی اورانیوم دست بردارد اما در عین حال، چندان هم تحت فشارهای بین المللی قرار نگیرد، مساله افکار عمومی ایران اهمیت زیادی می یابد. اما خاتمه جنگ میان ایران و آمریکا هم مساله قابل توجهی است. اکنون واشنگتن در جایگاه راننده قرار گرفته است تا زمانی که دولت آمریکا تصمیم به خاتمه این رویارویی نگیرد، رفسنجانی کار زیادی نمی تواند بکند. 

آیا ایران می تواند به تعادلی برسد که هم تقاضا و نیازهای اقتصادی و اجتماعی و هم نیاز به اصلاحات سیاسی را برآورده کند؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین