«یک عضو شورای نظارت بر صداوسیما در پاسخ به درخواست علی مطهری، نمایندۀ تهران در مجلس شورای اسلامی برای پخش جوابیه به اتهامات و افترائاتی که در برخی میزگردها دربارۀ او مطرح شده، گفته است: «قانونی نداریم که صداوسیما را موظف کند چنانچه دربارۀ فردی سخنی گفته شد، جوابیه را هم منعکس کند. صداوسیما مثل مطبوعات نیست که قانون موظف کرده به اندازه دو برابر پاسخ را منعکس کنند.»
پیش از آن البته گویا تهیهکننده برنامه گفته بود نامی برده نشده بود و اگر نام ببریم طرف میتواند جواب بدهد و این بار اما از اساس انکار شده است.
استدلالات آقای احسان قاضیزاده در این باره محدود به این نیست که «قانون، موظف نکرده» یا «قانونی نداریم» بلکه دو دلیل هم میآورد که با توجه به مجلسنشینی ایشان درخور توجه است:
اول این که اگر قرار باشد تلویزیون بخواهد جوابیهها و واکنش ها را پخش کند یک برنامه مستقل و جداگانه باید به همین موضوع اختصاص یابد.
دوم این که در مطبوعات، نوشتهها موضع مدیرمسئول است و مسئولیت با اوست ولی در صداوسیما این گونه نیست و موضع صداوسیما به حساب نمیآید.
البته برای این که خیلی هم نگران باشیم، گفتهاند: «با این حال میتوانند شکایت کنند و شورای نظارت بر صداوسیما هم موضع میگیرد.»
به این بهانه میتوان نکات و سؤالاتی را طرح کرد:
۱. اگر صرف نبودِ قانون مانع اجراست و با توجه به این که بحث میزگرد دربارۀ ورود زنان و دختران به ورزشگاهها بوده، آیا در این مورد قانون داریم که ممنوع است؟ چگونه در برخی امور نداشتن قانون راه را باز نمی کند و در بعضی امور به قانون کار ندارند؟
۲. اگر قانون نداریم و جناب ایشان متوجه خلأ قانونی شدهاند، خوب چرا دست به کار نمی شوند؟ کار مجلس و مجلسیان مگر قانونگذاری نیست؟ کل قانون ملی شدن صنعت نفت یک ماه طول کشید. یک ماده واحده تصویب کنید که صداوسیما موظف به پخش جوابیههاست. کاری دارد؟ نه! ندارد اما انگار چنین ارادهای وجود ندارد.
۳. چه کسی گفته است که تمام محتوای یک مطبوعه موضع مدیرمسئول است؟ این دیگر چه قیاسی است؟ کافی است به شناسنامه و صفحه اول نشریات نگاه کنید تا ببینید در غالب آنها هم آمده که درج مطالب الزاماً به این معنی نیست که موضع نشریه است. بله، مدیرمسئول مطبوعه یا هر رسانه مراقب است که مطالب خاصی که بهصراحت در قانون مطبوعات منع شده، درج و منعکس نشود ولی به این معنی نیست که محتوای مطالب الزاماً موضع اوست. با این حساب لابد آن چه بهتازگی بهزاد نبوی در سایت الف گفته، موضع احمد توکلی است که سایت الف منتسب به اوست؛ حال آن که می دانیم این دو چهره سیاسی و پُرسابقه در دو طیف متفاوت تعریف میشوند.
۴. گفتهاند اگر قرار باشد جوابیهها را پخش کنند، یک برنامه مستقل باید به این موضوع اختصاص دهند. خوب بدهند. اشکالی دارد مگر؟ تلویزیون این همه برنامه دارد که گاه بینندهای هم ندارند. برنامهای با عنوان جوابیه اتفاقا پربیننده میشود چون سابقه نداشته است.
۵. آیا خود مجری نمیتواند در میانه برنامهیا برنامه بعدی با افرادی که در مظان اتهام قرار گرفتهاند، تماس بگیرد تا نیاز به ارسال جوابیه هم نباشد و اتفاقا برنامه را هم جذاب کند؟
۶. علی مطهری یک نفر نیست. نماینده یا وکیل کثیری از مردم تهران است که در انتخابات اسفند ۹۴ به وکالت یا مأموریت دادهاند. جلوگیری از پاسخ او تضییع حقوق موکلین نیز به حساب میآید. این گزاره منحصر به آقای مطهری نیست و دیگر نمایندگان شاخص را هم شامل میشود.
۷. گفته شده شورای نظارت موضع میگیرد. به عبارت دیگر اگر در برنامهای به کسی اهانت شد یا اتهامی به او وارد کردند، میتواند مراتب را به شورای نظارت منعکس کند و این سه نفرند که تشخیص میدهند مورد اهانت واقع شده یا نشده است.
۸. با این حال شورای نظارت اگر واقعا قصد نظارت دارد، میتواند موضوع را ریشهای حل کند. به این صورت که صداوسیما برنامه را از ابتدا با در نظر گرفتن طرفهای مختلف بچیند که به عدالت نزدیکتر و برای مخاطب اقناع کنندهتر باشد.
۹. روزگاری در همین تلویزیون از بام تا شام صحبت از شهید مطهری و شهید بهشتی بود و حالا به فرزندان آنان که شأن دانشگاهی هم دارند تریبون نمیدهند. کاری به جوابیه ندارم اما تریبون دادن به علی مطهری که در چارچوب نظام هم صحبت میکند آیا اسباب نگرانی را باید فراهم کند که به دلایل مختلف، بخواهیم اجازه نیافتن را توجیه کنیم؟
۱۰. هفته پیش و درست در همان روزی که عضو محترم هیأت نظارت بر صداوسیما این مصاحبه را انجام داد، بیستمین سالروز درگذشت دکتر عبدالحسین زرینکوب از نوابغ و نوادر دوران بود که در همین تلویزیون در برنامۀ «هویت» کوشیدند شخصیت او را ملکوک کنند. مرحوم استاد اما در واکنش تنها گفت: این هویت نبود، «هو»ئیت بود. (میخواستند هو کنند.)
هر چه صداوسیما به شخصیتهای فکری و سیاسی بها دهد، مرجعیت رسانهای داخل را احیا کرده و من اگر جای عضو محترم هیأت نظارت بودم نه به خاطر آقای مطهری که به خاطر خود صداوسیما و اعتبارآفرینی برای آن فرصت پاسخگویی قایل میشدم. نفع و مصلحت سازمان در این است.»