متن یادداشت علی ربیعی بدین شرح است: امشب در زمان مطالعه گزارش سانحه هوایی سقوط هواپیمای اوکراینی، نگاهم با سنگینی بر روی اسامی جان باختگان مات میماند و اندوهی عمیق و جانکاه دلم را میفشارد. نمیدانم چرا بی اختیار ترانهای از زنده یاد نوری بر لبم جاری میشود و زمزمهای ماتمزده شکل میگیرد: "نمیشه غصه ما رو یک لحظه تنها بگذاره..." همین چند روز پیش بود که نخبه نظامی و سرمایه نمادین ملی مقاومت را بر روی شانههایمان با بهت و درد و ناباوری بدرقه کردیم و به خاک سپردیم. هنوز قد راست نکرده بودیم و خستگی بر جان و تنمان بود که خبر رسید تعدادی از هموطنانمان از تازه عروس و داماد ، کودک خردسال ، پدر و مادری که به شوق دیدار فرزند سفر میکردند، به همراه جمعی از نخبگان علمی و دانشگاهیمان از آسمان، رخ در نقاب خاک کشیدهاند.
و چه دلخراش، که مقصد سفر جمعیشان، سردی خاک شد و حتی پیکری برای سوگواری باقی نماند. برای پدران و مادران این نوابغ که میدانم با چه ذوق و امیدی فرزندانشان را _ که سالها شبانه روز درس خواندند و تلاش کردند_ راهی سفر کردند غمگینم و دلم چنگ چنگ است که حتی فرصت آخرین وداع با پیکر عزیزانشان هم میسر نشد. من تجربه تلخ دفن فرزند به دست پدر را همواره با خود دارم ،چه اندوه بزرگی وجودم را فرا گرفته است.
صد حیف که این همه نبوغ، تلاش و آرزو برای ساختن آیندهای بهتر به خاک رفت. هرکدام از نخبگانی که به این سفر بیبازگشت رفتند، به تنهایی یک خسران و غم بزرگ برای وطن هستند. ایران تعدادی از بهترین و موفق ترین فرزندان خود در عرصه علم و دانش را از دست داد. در میان این همه درد، به نخبگانی می اندیشم که امروز در میهن مان در روستاها و شهرها موج می زنند. نوابغی که هرکدام می توانند در تحول و ساختن ایرانی بهتر، نقطه اثر باشند. این استعدادها را بیابیم و شکوفا کنیم چرا که ایران ما با همت تک تک این عزیزان معنایی زیباتر مییابد. در این غروب سرد و غم گرفته پنج شنبه شب، از خداوند بزرگ برای پدران، مادران، همسران و تمامی بازماندگان این سانحه تلخ هوایی، آرامش و صبر طلب میکنم.
غروب پنج شنبه _ ۱۹ دی ماه ۹۸