آفتابنیوز : معاهدهاي بود كه اگر قدرتهاي بزرگ بر سر امضاء و تصويب آن به توافق ميرسيدند تمامي آزمايشهاي هستهاي ممنوع ميشد. معاهده منع محدود آزمايشهاي هستهاي (1963)، معاهده منع آزمايشهاي هستهاي آستانهاي (1974) و معاهده انفجارهاي هستهاي صلحآميز (1976) به گفت وگوهاي بيشتري ميان ايالات متحده، اتحاد شوروي و بريتانيا به منظور انعقاد معاهده منع جامع آزمايشهاي هستهاي منجر شد. در اين گفت وگوها كه از سال 1977 آغاز شده بود بر سر نكات زيرين توافق حاصل شد: 1ـ هرگونه آزمايش هستهاي در هر محيطي (جو، ماوراء جو، زير آب، روي زمين، زير زمين، روي آب و غيره) ممنوع خواهد بود. 2ـ هرگونه اصلاحيهاي بر اين معاهده مستلزم تصويب اكثر امضاءكنندگان و همه پنج عضو دائمي شوراي امنيت سازمان ملل خواهد بود. 3ـ طرفهاي متعاقد به منظور نظارت بر اجراي آن از وسايل فني ملي استفاده خواهند كرد و هيچ يك از امضاءكنندگان مجاز نيستند در چنين نظارتها و بازرسيهايي اخلال كنند. 4ـ هر يك از امضاءكنندگان مجاز خواهند بود درخواست «بازرسي در محل» را مطرح كنند تا مشخص شود آيا ارتعاشات ثبت شده در مراكز لرزهنگاري در واقع ناشي از آزمايشهاي هستهاي زيرزميني بوده است يا نه؟ قرار بود مدت اعتبار معاهده در ابتدا سه سال باشد. بعد از تهاجم شورويها به افغانستان در 1980 و انتخاب رونالد ريگان به منصب رياست جمهوري ايالات متحده، گفت وگوها قطع شد. (نگاه كنيد به معاهده منع محدود آزمايشهاي هستهاي، وسايل فني ملي، معاهده انفجارهاي هستهاي صلحآميز، معاهده منع آزمايشهاي هستهاي آستانهاي).
بازرسي و نظارت، مشكل عمده هر معاهدهاي است كه در باب منع آزمايشهاي هستهاي منعقد ميكنند و در مورد معاهده پيشنهادي منع جامع آزمايشهاي هستهاي هم دشواري عمده، مسئله نظارت و بازرسي بود. فرض بر اين است كه بدون بازرسي و نظارت پيگير در محل ميتوان سلاحهاي هستهاي با قدرت انفجاري ضعيف را در آزمايشگاهها آزمايش كرد، بيآنكه چنين آزمايشهايي را در خارج «كشف» كنند. گرچه بهينهسازي كلاهكها، مستلزم آن است كه در نهايت امر، آنها را در خارج از آزمايشگاه آزمايش كنند برخي از اين اصلاحات را ميتوان به طرقي كه كشفناپذير باشند آزمايش كرد. با وجود اين همان گونه كه جوزف گولدبلات ميگويد: «معاهده پيشنهادي ميتوانست در جهت محدود كردن تسليحات نفوذ گذارد زيرا بدين ترتيب براي دولتهاي هستهاي بسيار دشوار ـ اگر نگوييم ناممكن ـ بود كه طرحهاي تازهاي از كلاهكهاي هستهاي را تهيه كنند. اين معاهده همچنين ميتوانست (ايجاد) تغييرات در طرحهاي تسليحاتي موجود را محدود كند. معاهده پيشنهادي بدين ترتيب يكي از مجاري رقابت تسليحاتي ميان قدرتهاي بزرگ را تنگتر ميكرد.» حكومت رونالد ريگان با معاهدهاي از اين دست سخت مخالف بود زيرا آن را سدي بر سر راه طرح «ابتكار دفاع استراتژيك» ـ جنگ ستارگان ـ ميانگاشت و شورويها هم از پذيرفتن «بازرسي در محل» سرباز ميزدند.