کد خبر: ۶۳۵۳۸
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۷:۲۷
در دیدار با دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران مطرح شد

معین: اعتدال به معنای سازش نیست

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: دکتر «مصطفی معین» کاندیدای اصلاح طلبان پیشرو در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با انتقاد از برخی افراد و مباحث که بر لزوم بازگشت اصلاح طلبان به مشی اعتدالی تاکید می کنند، اظهار داشت: «اگر اسم دست‌روی‌دست گذاشتن، فرصت‌سوزی و تکرار اشتباهات گذشته، سازش با برخی ساختارهای قدرت و هزینه نپرداختن‌ها را اعتدال بگذارند، این به اصطلاح اعتدال را من قبول ندارم». 

وی در دیدار با اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تصریح کرد: اعتدال آن است كه هم آرمان‌ها را داشته باشیم و هم به واقعیت‌ها توجه کنیم.

معین در تشریح آرمان ها و واقعیات گفت: واقعیت‌ها عبارتند از آگاهی‌نداشتن جامعه، فقر، فساد، تبعیض و بی عدالتی، تمرکز قدرت، تشتت در بین گروه‌های اصلاح طلب، انفعال نخبگان و آرمان‌ها هم شامل کسب آزادی‌های اساسی، دموکراسی، حقوق بشر و حقوق شهروندان، عدالت و رفاه، اخلاقیات اجتماعی هستند.

وی ادامه داد: شما در ارتباط با نهادهایی مثل انجمن اسلامی كه مهم‌ترین نهاد مدنی در دانشگاه است ، رسیدن به نقطه تعادل را فقط در بعد سیاسی خلاصه نكنید، بین تحصیل علم ، فعالیت اجتماعی ، دینداری و سیاست موازنه را حفظ کنید؛ هر چند كار اصلی شما تحصیل و کارعلمیست . الان انجمن‌های ما در بعد اجتماعی هیچ برنامه‌ای ندارند و به مسائل عرصه عمومی بی‌توجه هستند. این كه ما رکورددار اعتیاد به مواد مخدر در جهان شده‌ایم، حدود یک چهارم جمعیت ما زیر خط فقر هستند و کودکانمان دچار سوءتغذیه و کوتاهی قد شده‌اند، چقدر مورد توجه انجمن‌های اسلامی و حرکت دانشجویی است؟ در گسترش نهادهای مدنی ، دانشجویان چقدر كار كرده‌اند؟

وزیر اسبق علوم یاد‌آور شد: در مورد 18 تیر كه یكی از تلخ‌ترین روزهای زندگی من بود باید بگویم كه دانشجویان مثل فرزندان من بودند. در مورد سلامت و امنیت آنان اولین نفری كه مسوول بود، من بودم و این حادثه‌ای كه به آنها تحمیل شد، غیرقابل قبول بود. شدیدترین نوع اعتراضی كه می‌توانستم انجام دهم، استعفا بود كه از سر ترس، انفعال یا فرار از مسئولیت نبود. وقتی تصمیم گرفتم استعفا كنم ساعت12 و30 دقیقه جمعه شب ، زمانی بود كه در كوی دانشگاه و در میان دانشجویان بی پناه و مجروح بودم و خبر دادند یك نفر كشته شده است. برای من غیر قابل قبول بود كه در یک نظام اسلامی فردی بی‌گناه كشته شود. در دینی كه قتل یك انسان برابر با قتل همه مردم است و با نجات یک انسان گویی همه انسان‌ها را نجات داده‌ای، این مساله قابل پذیرش نبود. مسوولیت قانونی وجود داشت اما اختیاری در جهت رفع خشونت و تجاوز به حقوق دانشجویان و دانشگاه نداشتم این بود که دراعتراض به شرایط ناعادلانه باید استعفا می‌كردم؛ منتها احساس مسوولیت من اجازه نمی‌داد كه حتی یك لحظه کارم را ترك كنم. از این‌ها گذشته در كدام كشور شما می‌بینید كه كسی را تا اخراجش نكنند با اختیار خود از مسوولیت كنار رود؟ نه به خاطر ترس و یا فرار از مسوولیت بلكه به خاطر خدا، به خاطر ادای دین و امانتی که ازسوی مردم به عهده گرفته، به خاطر اعتراض به ظلم و یا تجاوزی که به حقوق جامعه شده و به خاطر احترام به قانون و حقوقی كه معتقد است نقض شده است.

معین گفت: من در سه دولت وزیر بوده‌ام، ما چند نفر را داریم كه نه به خاطر ضعف یا فرار از مسوولیت، بلكه به خاطر ایستادگی بر مواضع اصولی خود و یا بیان اعتراضش استعفا كند؟ یكی از آنها مرحوم بازرگان بود، البته نمی‌خواهم شرایط را با هم مقایسه کنم ، اما مگر چند نفر بوده‌اند كه بخواهیم من باب نمونه ذكر كنیم؟ آیا این باید ضدارزش بشود و چسبیدن به پست و مقام ارزش؟ برای خارج شدنم از دولت در سال 82 هم دلیل داشتم. بنده تحول در ساختارهای اجرایی و مدیریتی کشور را پس از جنگ یك نیاز مبرم برای توسعه می‌دانستم، این سیستم اداری به جا مانده از زمان شاه است كه باید متحول می‌شد. جمعیت دو برابر شده بود، علم و فن‌آوری توسعه‌یافته و مکانیزه‌شدن امور ایجاب می‌کرد که خانواده ا‌داری کشور نیز کوچک‌تر شود؛ ولی تقریبا چهار برابر شده است ! مهم‌ترین مانع توسعه کشور، بورکراسی ، فساد اداری و هزینه‌های مالی خود دولت‌هاست. شما می‌دانید که از نظر بهره‌وری ایران در رده‌های نزدیک به آخر در بین همه کشورها قرار دارد! این وضعیت باید متحول می‌شد، چه در دولت‌های هاشمی و خاتمی و چه در آینده! ایجاد تحول ساختاری در آموزش عالی و تاسیس وزارت علوم و فناوری و تقویت استقلال دانشگاهها در ارتباط با همین جهت‌گیری بود.

وی در ادامه توضیح داد: در دوره دوم دولت آقای هاشمی، ایشان تحت فشار، بنده و آقای نوری را كنار گذاشتند، فشار توسط محافظه‌کاران مجلس چهارم و از سوی دانشگاه آزاد بود. چون من معتقد بودم دانشگاه آزاد كه نمی‌تواند بدون ضابطه و نظارت علمی باشد. 

انتخابات ریاست جمهوری نهم عادلانه نبود
وی در بخش دیگر سخنانش در ارتباط با انتخابات دوره نهم ریاست‌جمهوری خاطرنشان كرد: آن چه مهم بود، مرحله اول بود. در مرحله اول علیرغم تمام متغیرهایی كه وجود داشت، تفاوت آرا در حدود یك میلیون است. پس خیلی خودتان را سرگرم بحث درباره نوع شعارها و مسائل جزئی نكنید! اگر بخواهم به چهار عامل اصلی شکست اشاره کنم : یکی عملکرد اصلاح‌طلبان در هشت سال گذشته ، دوم تقسیم آرای اصلاحات بین چهار کاندیدا ، سوم سالم و عادلانه نبون انتخابات و چهارم فقدان رسانه و امکانات تبلیغی و مالی را می‌توانم نام ببرم.

وی ادامه داد: ارتباط دولت اصلاحات خیلی سریع با دو جا قطع شد كه یكی با توده مردم بود؛ البته من روش‌های پوپولیستی و عوام‌فریبانه را قبول ندارم، منتها یك ارتباط تنگاتنگ با توده مردم، نه فقط از طریق سفر، بلكه از طریق صدا و سیما باید وجود می‌داشت؛ یعنی رییس‌جمهور هر هفته در یك ساعت مشخص با مردم حرف بزند، این یك ضرورت تام و تمام بود كه رییس‌جمهور با زبان خود مردم با آنها صحبت كند، اما این کار انجام نشد. در پی این اختلال ارتباطی، بحران‌سازی‌ها هم بیشتر شد و فاصله‌ها را بیشتر كردند، علت دوم ارتباط دولت و شخص خاتمی با نخبگان بود كه به سرعت قطع شد ، نقطه عطف آن 18 تیر بود و اوج این شکاف در 16 آذر 83 بروز یافت؛ یعنی در آخرین دیدار دانشجویی خاتمی در دانشگاه تهران.

معین با بیان این‌كه وزارت‌خانه‌ای كه به برنامه‌های آقای خاتمی مبنی بر مدیریت تحول عمل كرد، وزارت علوم بود، گفت: تحول ساختاری را تنها جایی كه پس از انجام مطالعات گسترده و عمیق علمی و با ایستادگی و پافشاری وارد برنامه سوم كرد، وزارت علوم بود. كاری ندارم كه قانون تاسیس وزارت علوم و فناوری ابتدا در شورای نگهبان رد شد با این كه درمجلس و دولت با قاطعیت به تصویب رسیده بود و گفتند با وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی تلاقی دارد! چه كسی باید به این شیوه برخورد و ساختار قانون‌گذاری اعتراض كند؟ كسی كه خودش 20 سال عضو آن شورا بود! ، من از شورا استعفا كردم و دیگر در جلسات شركت نكردم.

وی ادامه داد: معتقدم اولین قدم، نقد خودمان است و آن چه در 2 خرداد اتفاق افتاد یك نه بزرگ بود به عملکرد گذشته که در انتخابات نهم نیز به نوعی دیگر تکرارشد؛ چرا كه قاطعیت كافی در اجرای شعارها و مواضع مترقی اعلام شده وجود نداشت. اگر خودمان را نقد نکنیم، اشتباهات و تجربیات ناموفق قبلی تکرار خواهد شد. اگر عملکردها به صورت یك پروژه مطالعاتی بررسی می‌شد ، ضعف‌ها و قوت‌ها و اینکه از چه فرصت‌هایی استفاده نشد و حتی به تهدید تبدیل شد مشخص می‌شد.

وی در پاسخ به این پرسش كه چرا خودتان عضو هیچ حزب یا گروهی نمی‌شوید؟ تصریح كرد: هر كسی در زندگی‌اش انتخاب‌هایی دارد. من خودم در دوره انقلاب و اوایل پیروزی بیش از ده تشكل سیاسی یا فرهنگی و اجتماعی ایجاد كردم. نه این كه نخواهم ولی معتقدم اگر كسی وارد حزبی شد باید با انگیزه قوی و به طور تمام وقت باشد. حداقل افراد شاخص باید این طور باشند و حزب در طول سال برنامه‌های آموزشی ، سیاسی و اجتماعی داشته باشد. حزب شب انتخاباتی فایده‌ای برای جامعه ندارد! الان هم این احزاب را ببینید، چند نفر از اعضای آنها تمام وقت هستند؟ چقدر کارعلمی یا مطالعاتی کرده‌اند! این باعث می‌شود كه شناخت كافی روی جامعه نداشته باشند. یكی از ضعف‌های دیگر هم این است كه احزاب اصلاح‌طلب منابع مالی ندارند و حتی در این فرصت 8 ساله از راه‌های قانونی و مشروع برای ایجاد منابع مالی استفاده نكردند.

معین در پاسخ به سوال یكی از اعضای شورای مركزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشكی تهران مبنی بر این‌كه "نسبت شما با كانون‌های قدرت و حاكمیت بعد از اتفاقاتی كه افتاده است چگونه است؟ قبول دارید كسانی كه طرفدار شما هستند و یا در جبهه دمكراسی و حقوق بشر حضور دارند دغدغه شان دغدغه چپ سنتی نیست؟" گفت: اولاً طبیعی است كه هواداران و حتی اطرافیان دیدگاههای یکسان نداشته باشند؛ ولی این یك تاكتیك قدیمی است كه بگویند خودش آدم خوبی است، ولی اطرافیان خوبی ندارد! من با اینكه چاره‌ای نداشتم و نمی‌توانستم به صورت مستقل وارد رقابت‌های انتخاباتی شوم ولی درهمان زمان هم که می‌پرسیدند آیا كابینه‌ات را از احزاب تشكیل می‌دهی ، پاسخم منفی بود و این موضوع مورد انتقاد برخی حامیانم واقع می‌شد. می‌گفتم احزاب مگر چند درصد شایستگان جامعه را در عضویت خود دارند، یك دولت نباید خودش را از نیروهای کارآمد جامعه محروم كند؛ البته در شرایط برابر افرادی كه عضواحزاب حامی باشند ترجیح دارند. 

چیزی را بالاتر از قانون اساسی قبول ندارم
وی در پاسخ به این سوال كه " به چه میزانی ساختار نظام را می‌پذیرید و حاضرید در آن فعالیت كنید؟" گفت: هیچ چیزی را بالاتر از قانون اساسی و آزادی‌ها و حقوق اساسی مردم از نظر حق تعیین سرنوشت و داشتن یک زندگی شرافتمندانه و منزلت انسانی نمی‌بینم. اصلاح قانون اساسی را هم اصلا خیانت نمی‌دانم بلکه یك مساله كاملا طبیعی و از نظر قانونی و عرف جهانی تعریف شده می‌دانم؛ ولی وقتی كه كاندیدای ریاست‌جمهوری هستم باید صادقانه اعلام ‌کنم كه در چارچوب همین قانون اساسی كه الان مهر تایید ملت را دارد، كاندیدا می‌شوم؛ منتها در شرایط مناسب و قانونی زمینه اصلاح آن را فراهم خواهم كرد. این كاملا روشن است و ما نباید برای خودمان تابو درست كنیم. من زمانی نماینده امام بودم ولی در انتخابات - 84 از حقوق گروه‌های محذوف و از جمله نهضت آزادی که از حقوق مدنی خود محروم شده بودند دفاع كردم.

وی درباره این مطلب كه دیدگاهی وجود دارد كه سعی دارد شما را ضدنظام و ضدولایت معرفی كند، گفت: با نگاه خوشبینانه اینها ناشی از نشناختن افراد است و یا ضعف حافظه تاریخی، اما واقعیت این است که در این کشور عناصر حرفه‌یی و باندها و محافلی وجود دارد که برای حفظ قدرت به هیچ قاعده و قانون و اخلاق یا شرعی پایبند نیستند! برخی احساس می‌كنند من ممكن است در آینده باز هم مزاحم کار آنها شوم، بنابراین هر از گاهی نیشی می‌زنند.شما به کرات نمونه‌های آنرا در برنامه 20.30 تلویزیون و بعضی از روزنامه‌ها ملاحظه می‌کنید. آیا نخبگان ما باید تحت تاثیر قرار گیرند و هر یاوه ای را باور كنند؟ شما می‌دانید که در دوره مسوولیت چقدر حضور من را در مساجد برای خواندن نماز با تعجب نگاه می‌کردند!؟ آن هم در عصر ارتباطات نه در 1400 سال قبل! چه کسانی مسئول و پاسخگوی شستشوی فکری تعدادی از جوانان پاک ولی ناآگاه و ساده این مرز و بوم هستند؟! البته برخی ازنخبگان ما نیز چندان نخبه نیستند چون هر کسی که خرج خود را از مردم جدا کند دچار مشكل می‌شود! عوام‌زدگی وعوام‌فریبی هردو نکوهیده است ولی ارتباط مسئولانه با جامعه و تلاش در رفع مسائل و مشكلات آن شایسته یک نخبه و روشنفکر واقعیست.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین