با اینکه دین زرتشت بر شعار سهگانه پندار، گفتار و کرداد نیک استوار شده اما ترویجدهنده باورهای عمیق و بهروزی مثل آزادی انتخاب، دوگانگی نیکی و بدی، پویایی آفرینش و تحول به سمت بهتر شدن است.
سال قبل با تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ششم فروردین به عنوان «روز زرتشت» نامگذاری و وارد تقویم رسمی کشور شد. البته اطلاعات دقیق و روشنی درباره زمان و مکان تولد و جغرافیای ظهور زرتشت وجود ندارد و اظهارنظرهای مختلفی درباره خاستگاه و اندیشههای او بیان میشود. با این وجود، توافق حداکثری بر سر آن است که زرتشت به دنبال پیروزی نیکی بر بدی و سروری اهورامزدا بر اهریمن بوده است.
زرتشت از جمله شخصیتهایی است که از شرق جهان و از آسیا سربرآورده اما تاریخ حیات و اندیشههای او همواره مورد توجه، بررسی و تأمل غرب و شرق بوده گرفته است؛ به طوری که یونانیان او را زرواستر zoroastre میخواندند.
درباره اینکه زرتشت پیامبر بوده یا روحانی یا پادشاه اختلاف نظر وجود دارد. در مقاله علمی «زرتشت» نوشته اشمیت رودیگر اشاره شده است که در متون کلاسیک ارمنی، از زرتشت به عنوان مغ (روحانی) و پادشاه بلخیها یا مادها یاد میکنند. این اظهار نظر در حالی مطرح میشود که جیمز مولتون –محقق بریتانیایی- در کتابی تحت عنوان «دین نخستین زرتشت» که چکیدهای از آن توسط همایون همتی ترجمه شده است؛ اعتقاد دارد که زرتشت یک پیامبر بوده و مغها (روحانی یا موبد) سعی داشتند که با نفوذ در دین زرتشتی، زرتشت را هم یک مغ و خود را به عنوان نگهبانان رسمی آیین زرتشت معرفی کنند در حالیکه دین زرتشت و اوستا توسط مغها تحریف شده است.
در این میان هندریک نیبرگ -ایرانشناس سوئدی-، زرتشت و مناجات بهجایمانده از او را که با عنوان گاتاها شناخته میشود؛ به شمنیسم وصل میکند. برخلاف این دیدگاه، هرمان لومل -که مطالعه و بررسی دقیقی روی کتاب اوستا داشته-؛ بر این نکته پافشاری میکند که زرتشت یک روحانی یا آذربان بوده است. البته دیدگاه روحانی بودن زرتشت زمانی تقویت میشود که بدانیم برخلاف دانش عمومی ما، هخامنشیان حداقل تا زمان داریوش زرتشتی نبودهاند. با وجود اعتقاد به اهورامزاد و ذکر نام او در کتیبههای مختلف، هیچ حرفی از زرتشت در میان نیست.
به هر حال زرتشت توانسته ضمن بیان اندیشهای تازه، گامهای جدیدی در مسیر هدایت مردم به سوی اهورامزدا یا همان خیر و راستی مطلق بردارد. بنا به گفته آنتونیو پالیارو -خاورشناس و زبانشناس- به دنبال اصلاحاتی که زرتشت به وجود آورد؛ تصور تازهای از انسانیت ظاهر شد که ملاک عمل هخامنشیان قرار گرفت. فلسفه نوع یکتاپرستی که توسط زرتشت اعلام شد؛ بنیادی سخت اخلاقی داشت و مکتب اخلاقی که بر پایه خوب و بدی بنا شده بود؛ به دنبال پیروزی بزرگ معنویت بود که توانست اصلاحات بدیعی را ایجاد کند.
از جمله اثرگذاریهای زرتشت آن است که گفته میشود توانست گشتاسب -فرمانروای بلخ در دوره زرتشت- را که به جنگجویی شهره بود و از خونریزی ابا نداشت؛ هدایت و روش زندگی و حکومتداری او را دچار تحول عمیق کند.
زمان تولد و ظهور زرتشت
با اینکه بسیاری از شرقشناسان زمان ظهور زرتشت را سال ۶۰۰ قبل از میلاد میدانند اما علیرضا شاپور شهبازی در مقاله «روایت سنتی از تاریخ زرتشت» با توجه به شواهد تاریخی و مسائل گاهشماری اعلام میکند که تاریخ ظهور زرتشت به حدود ۱۰۰۰ قبل از میلاد برمیگردد.
از سوی دیگر زادگاههای مختلفی برای زرتشت معرفی شده است؛ از بلخ، ری، خراسان و آذربایجان گرفته تا فلسطین، سوریه، چین، هند و اروپا. در کتاب دینِ زرتشتیِ نخستین، اشاره شده که زرتشت در آذربایجان به دنیا آمده است. نظر پرطرفدار دیگری بر آن است که تولد زرتشت در شرق ایران و در مجاورت دریاچه هامون بوده است. گروهی هم زادگاه زرتشت را خوارزم میدانند. همچنین ادعا میشود؛ زرتشت نخستین بار در آذربایجان ظهور کرده و نخستین آتشکده نیز در شیراز بنا شده است.
در مقاله «زندگانی اشوزرتشت» نوشته علی اکبر جعفری اشاره شده است که مادر زرتشت زنی به نام دغدو (دختر شیردوش) و پدرش مردی به نام پورشسب (پدر اسبان خاکستری رنگ) بود. زرتشت سومین فرزند این خانواده هفتنفره بود. او پرسشگری درباره طبیعت، جانوران، میوهها، درختان، آسمان، خورشید و ستارگان را از همان دوران کودکی آغاز کرد و به تدریج باورها و تعلیمات روحانیان عصر خود را به باد انتقاد گرفت. زرتشت، خاموشی را راهی برای دروننگری و دروناندیشی یافت و در میان اندیشههایی که سالیانه دراز داشت به بلندترین و پاکترین اندیشه خود که همان خدای یگانه (اهورامزدا) است؛ دست یافت. پس از این مرحله زرتشت دعوت خود را شروع و سعی کرد آنچه را که دریافته با مردم در میان بگذارد.
نویسندگان مقاله «ادیان ایرانیان» تأکید دارند که زرتشت در منطقهای در شمال افغانستان تبلیغ دین خود را آغاز کرد و قلمرو اولیه زرتشت مناطق شمال خراسان، بلخ و یا مرو قدیم بوده است. همچنین در همین مقاله اشار شده است که زرتشت در آتشکده بلخ کشته شد و در حین مرگ قاتل خود را بخشید و گفت: «همان طور که من بخشودم امیدوارم اهورامزدا نیز شما را ببخشاید.»
باورهای بنیادین زرتشتی
اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک شعار پرآوارزه و شناختهشده دین زرتشت است. در تبیین این شعار، منیره خلیلی در مقاله «نگاه اسطورهای به آفرینش در آیین زرتشت» بیان میکند که در دین زرتشت نخستین قانون خدایی، «نیک اندیشیدن» است. کسی خدای خود را میشناسد و او را در مییابد؛ از نیک اندیشیدن به نیک گفتن میرسد و از آن به نیک کرداری دست مییابد. از قول زرتشت نقل است که «آیین من روی سه اصل اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک» استوار است.
افزون بر این، دین زرتشت بر باورهایی مثل پویایی آفرینش و تحول آن به سمت بهتر شدن، دوگانگی نیکی و بدی، آزادی انتخاب، تازه شدن جهان (تغییر فصول سال و نو شدن طبیعت) بنا نهاده شده است.
اوستا؛ کتاب زرتشت
کتاب زرتشتیان، اَوِستا نام دارد. در کتاب «دین نخستین زرتشت» نوشته جیمز مولتون اشاره شده که اوستا به معنای «متن اساسی» است. بخش اول این کتاب با نام گاتها یا گاتاها معروف است که شامل مجموعه سرودهای است که به زرتشت نسبت داده میشود. این بخش بیشتر یک مناجاتنامه است که در هنگام نماز و نیایش از آن استفاده میشود.
اوستا یعنی اوستای بدون گاتها از پرستش آتش و از نیایش هوما (گیاه مقدس)، نوشیدنی مقدس و نیایش بیستتایی از ایزدان از جمله میترا و الههگانی مانند آناهیتا و همچنین درباره اخلاق و طهارت سخن میگوید اما گاتها که به عنوان تصنیفهای هفدهگانه خود زرتشت شناخته میشود به گفته مارتین هائوگ -اوستاشناس آلمانی- سند محکمی است برای اینکه یکتاپرست بودن زرتشت را گواهی داد.
گفته میشود که در گذر تاریخ، بخشهایی در قالب قوانین و احکام توسط مغها به اوستا اضافه شده است.
اهورامزاد
اهورامزدا در عالم مادی، نماد «انسان» و در عالم مینوی نماد «خرد» است. در دین زرتشتی شر و شیطان مترادف با دروغ است همان طور که پاکی و قداست مترادف با اهورامزداست. مولتون -محقق بریتانیایی-، خدای زرتشتی را اینطور توصیف میکند: «خدا خالق همه چیز است. همه چیز متکی و وابسته به اوست. همه چیز را میداند حتی گناهان پنهانی را که انسانها مرتکب میشوند و حوادثی که در آینده به وقوع مییابد. او حاکمیت مطلق دارد.»
نکته حائز اهمیت درباره اهورامزدا آن است که گفته میشود کلمه اهورا مزدا، قبل از ظهور زرتشت سابقه استعمال داشته است. ژاک دوشن گیمن -متخصص زبانهای ایرانی- برای این ادعا شواهد آواشناختی و زبانشناختی ارائه داده است. از زمان داریوش به بعد، هخامنشیان اهورامزدا یعنی همان خدای زرتشت را میپرستیدند اما در سنگنوشتههایشان هیچ جا نام پیامبر را نیاوردهاند. در مقاله «تأملاتی درباره زرتشت»، آمده است که پادشاهان هخامنشی هیچگاه درباره زرتشت سخن نگفتند.
واضح است که برای فهم دقیق اهورامزدا یا خدای زرتشتی باید بقیه امشاسپندان (انجمن خدایان زرتشتی) را مورد بررسی قرار دهیم. نام امشاسپندان در گاتاها نیامده است. امشاسپندان که هفت تن هستند. سرآمد آنها اهورامزداست که به عنوان آفریننده جهان شناخته میشود. بقیه امشاسپندان شامل خدای نگهدارنده سلامتی تن، حافظ دارایی و مال، حافظ چهارپایان، پاسدار زمین، پاسدار آب و پاسدار گیاهان است. به نظر مولتون نویسنده کتاب دین نخستین زرتشت، فرشتهها که به آنها «اهورا» گفته میشود؛ از اهورامزدا جداییناپذیرند. این اهوراها از وجود اهورامزدا جدا نیستند بلکه صفات ذاتی او هستند. هرچند که وجودها و هویتهای متمایزی باشند ولی قائم به یک وجود و یک ذات متعالی یعنی اهورامزدا هستند.
برای نگارش گزارش پیش رو، به منظور تدقیق اطلاعات پیرامون زرتشت و اندیشههای او به مقالاتی مراجعه شده است که عنوان تعدادی از آنها برای مطالعه بیشتر مخاطبان در زیر میآید:
*زرتشت، اشمیت رودیگر، ترجمه مجید طامه
*تاملاتی درباره زرتشت، دوشن گیمن، ترجمه جهانگیر نادرزاد
*زادبوم زرتشت، نوشته جمشید جی مدی جیوانجی، ترجمه رشید شهمردان
*ادیان ایرانیان از آغاز تاکنون، جمعی از نویسندگان
*دین نخستین زرتشت، جیمز مولتون که چکیدهای از آن توسط همایون همتی ترجمه شده است.
*زندگانی اشوزرتشت، علی اکبر جعفری