عباس عبدی در یادداشتی نوشت: ۱ـ نخستین و مهمترین مسأله ضرورت نقد سیاستهای رسمی است. هیچ مدیری نمیتواند مدعی شود که سیاستهایش بیعیب و نقص و بینیاز از نقد است، حتی بهترین سیاستها نیز نیازمند نقد هستند، زیرا بهترینبودن آنها صرفا از طریق به محک نقد درآمدن است که ثابت میشود. در نتیجه هر کس و هر دولتی که به درستیِ سیاستهای خود اطمینان بیشتری دارد، از نقد استقبال میکند، بنابراین نقد را باید نعمت دانست.
۲ـ منتقد باید ملاحظات اخلاقی جامعه را بنماید و براساس مسئولیت مدنی و قانونی حرف بزند. فرقی نمیکند که این فرد در چه جایگاهی است. اگر یک دارو برای درمان یا تخفیف کرونا خوب است، بهطور طبیعی باید سیر قانونی و مراحل رسمی آن طی شود. اینکه یک پزشک معتقد است این دارو خوب است، مجوز اعلام رسمی آن نیست. خوببودن یک دارو در پزشکی معنای علمی دارد، باید به تعداد مناسب آزمون شود و گزارشهای بالینی آن در هیأت علمی آن بیمارستان تهیه و تعریف شود و در نهایت در فرآیندی علمی تأیید شود. پیش از طی این مراحل هیچ فردی حق ندارد که در اینباره اظهارنظر عمومی کند، در غیر این صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و ذهنیت جامعه مخدوش و مردم نیز نگران میشوند. مسأله دارو و درمان ظرافتهای خاص خود را دارند و بسیار حساس هستند و پزشکان عزیز بیش از دیگران باید این ملاحظات را رعایت کنند.
۳ـ نکته سوم شاید مهمتر است. تردیدی نیست که فاصلهگذاری اجتماعی یا حتی قرنطینه کامل بهترین شیوه برای قطع زنجیره انتقال این ویروس است، ولی سیاستگذار در مقام اجرا نمیتواند به راحتی از این گزاره نتیجه عملی بگیرد، زیرا فاصلهگذاری اجتماعی سطوح گوناگونی دارد و در مدت زمان کم یا زیاد قابل اجراست. به راحتی میتوانیم توصیه کنیم که دولت شدیدترین فاصلهگذاری یا همان قرنطینه را به مدت طولانی تا رسیدن به نقطه صفر یا نزدیک به آن اجرا کند، ولی باید توجه کنیم هر کدام از این سطوح با زمانبندی آنها عوارض اجتماعی و اقتصادی خاص خود را دارد که پس از پایان ماجرای کرونا سیاستگذار باید پاسخگوی آنها باشد. آیا کسی مسئولیت این عوارض را از الان میپذیرد؟ درواقع منظور این است که نقد هر سیاستی باید همراه با پذیرش تبعات بعدی آن باشد. هر سیاستی دارای منافع و هزینههایی است. اگر از منافع آن سخن میگوییم، هزینههایش را نباید فراموش کنیم.
حال اگر از نظر دولت جان انسانها مهمتر از زیان اقتصادی نیست. بسم الله.
ممکن است بفرمایید که دولت پول ندارد؟ در دوران نفت150$ که از قضا تحریمی هم وجود نداشت(اواخر ان حادث شد)، بلژیک و قطر بیش از 900 میلیارد$ پس انداز کردند. این پس انداز و درامد اضافه کشور ما کجا است؟ ایا جواب درستی وجود دارد؟یا باید پشت سنگر دروغ و ...پنهان شوند