آفتابنیوز : آفتاب: در آستانه 11 سپتامبر هستیم، 6 سال از واقعهای که جهان را تکان داد میگذرد و آرام آرام میرود حادثهای که به دنبال خود حوادث بسیاری را داشت به یک خاطره تبدیل شود. در خصوص حادثه 11 سپتامبر و حوادث بعد از آن نظرات زیادی گفته میشود. «داریوش قنبری» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هفتم نیز در خصوص 11 سپتامبر و تاثیرگذاری آن در روابط ایران به سوالات خبرنگار پارلمانی آفتاب پاسخ داد که در ذیل میآید: 11 سپتامبر چه تاثیری در گذر زمان بر روابط ایران و آمریکا داشته است؟ - 11 سپتامبر در مجموع فرصتها و تهدیداتی پدید آورد، در این 6 سال با توجه به حمله آمریکا به افغانستان و سقوط طالبان و سقوط صدام ایران از فرصتهای خوبی برخوردار شد و دو دشمن منطقهای خود را به دست دشمن دیگر خود آمریکا نابود شده دید و فرصت خوبی برای ایران در منطقه ایجاد شد. خصوصا به خاطر قرابتهای مذهبی ایران و عراق نفوذ ایران به عراق از نظر مسایل فرهنگی و مذهبی بیشتر شده البته فرصت خوبی برای ایران بود که از لحاظ اقتصادی بازار عراق را در دست بگیرد اما متاسفانه کشورهای دیگر که با عراق همسایگی هم نداشتند فعال شدند و بازار عراق را در دست گرفتند.
با حضور آمریکا در منطقه برای ایران از چهار سو یعنی منطقه خلیجفارس، عراق، افغانستان و کشورهای بازمانده از شوروی سابق که پایگاه آمریکاییها بود، تهدید جدی محسوب میشد. البته با درایت خاتمی در 11 سپتامبر بیانیهای که ایشان دادند ما توانستیم موفقیت دیپلماتیک خوبی داشته باشیم و تهدیدات را از ایران دور کنیم.
حوادث پیرامون ایران چه فرصتها و چالشهایی در برابر دستگاه دیپلماسی ما قرار داد؟ - در افغانستان رژیمی با حمایت آمریکا به وجود آمده در عراق هم، حکومتی از طریق انتخابات شکل گرفت اما با آمریکا روابط خصمانه ندارد اما روابط عراق و افغانستان با ما بهتر شده و از فرصتهای جدیدی برخورداریم.
نوع بازی ایران روند را به نوعی تثبیت میکند و روابط با کشورهای همسایه را در گرو سیاستها درست و استراتژی است که بتوانیم از این دوستیها برخوردار شویم، استراتژی ما باید طوری باشد که به تخفیف و کم کردن تنش با آمریکا بپردازد، با توجه به این که آمریکا به دنبال ایجاد تنش بیشتر است باید استراتژی متوجه ما باشد که این تنش را تخفیف دهیم و در منطقه نیز به گونهای رفتار کنیم تا کشورهای منطقه نیز علیه ما موضع نگیرند. نیازمند تنشزدایی جهانی و منطقهای هستیم و چنانچه برخلاف رویه عمل کرده و تنشها مدیریت نشود دچار تهدید خواهیم شد.
با توجه به فضای امنیتی حاصل از 11 سپتامبر و بازگشت مجدد به فضای رقابتهای اقتصادی چه زمینه برای مانور سیاست خارجی ما وجود دارد؟
مدتی بعد از فروپاشی شوروی سابق شعار اغلب کشورها از رقابت سیاسی به رقابت اقتصادی تغییر کرد، در جنوب شرق آسیا و کشورهای جهان شکل گرفته همه متفقالقول بودند که فضای جنگ سرد به رقابت اقتصادی تبدیل شده و به همین دلیل، از نظر آنها جغرافیای سیاسی منسوخ شده بود و به جای آن از جغرافی اقتصادی استفاده کردند اما با حادثه 11 سپتامبر مجددا فضا به سمت امنیتی و جغرافیای سیاسی تغییر یافت و فضای نظامی سایهافکن شد اما با گذشت چند سال مجددا این مساله به فراموشی سپرده شد و دوباره شاهد فضای اقتصادی هستیم.
اما این به معنای از بین رفتن کامل فضای امنیتی نیست زیرا 11 سپتامبر به عنوان واقعیت سایه بر تمام کشورها انداخته و تبلیغات گستردهای برای آن صورت گرفته و استراتژی برای کشورها صورت گرفته که در این فضای امنیتی جدید فضای امنیت سابق نیز متحول شد.
این رقابت امنیتی بر کشورها و گروهها که ایدئولوژی رادیکال دارند همچنان وجود دارد، در کنار این روابط بینالمللی فضای امنیتی که وجود دارد فضای اقتصادی نیز پدید آمده است.
در مجموع، نظام بینالمللی خاصی که شکل گرفته هنجارهای خاص آن وجود دارد و کشورهایی که همیاری میکنند پاداش میگیرند و آنهایی که مقابله کنند، تنبیه میشوند. ایران باید در این فضا استراتژی تعریف کند که با این ارزشهای حاکم بر نظام بینالمللی پیش برود نه اینکه کاملا در آنها ادغام شود.
در نظام بینالملل همیشه به نظر میرسد ایران در فضای منتقد حضور دارد و بنابراین در عین حال که موضع انتقادی خود را حفظ میکند، کاری کند که حداقل مشمول تنبیه نشود. رفع تهدیدات بخشی از منافع ملی است چنانچه اگر چیزی سود نمیبردیم تهدیدات را هم رفع کنیم.
آقای قنبری! به نظر شما در یک سال باقیمانده از عمر بوش سیاست خارجی آمریکا به چه سمتی میرود؟ - در ا رتباط با سیاست خارجی آمریکا چالشهای زیاد متوجه بوش شده است. آمریکا همچنین قصد دارد پرستیژ ابرقدرتی خود را حفظ کنند و از سوی با رقابت از سوی کشورهای بزرگ در زمینه اقتصادی و نظامی مواجه میشود، روسیه قدرت موشکی خود را در برابر آمریکا که در منطقه حضور دارد به منظور دفاع از منطقه آماده کرده است.
در منطقه رابطه آمریکا با ایران و مسایل عراق و افغانستان همچنان مشکلات وجود دارد که بعد از چند سال تداوم ناآرامی در عراق پرستیژ بوش زیر سوال رفته است. محبوبیت جمهوری خواهان و همفکران بوش به دنبال آن است که ناآرامی افغانستان و عراق را تحمل کرده و نوک انتقادات خود را متوجه ایران کنند و ناآرامی این دو کشور را به ایران نسبت دهند تا بتوانند اوضاع را کنترل کنند، بحث پرونده هستهای ایران را مطرح میکنند و تبلیغات گستردهای در مورد آن به راه میاندازند تا سیاست پرستیژی آنها دچار خطر نشود ایران را مجبور میکند تا در جهات نافع آنها قدم بردارد و تلاش خود را برای تحریمهای بیشتر بر ایران افزایش میدهند و حتی احتمال حمله نظامی از آنها بعید نیست که حتی اگر این حمله محدود باشد.
به قدرت رسیدن یک رییس جمهور دموکرات یا جمهوریخواه چه فرصتها و چالشهایی در مقابل سیاست خارجی ما قرار میدهد؟
- در بحث سیاست خارجی آمریکا عنوان میشود چون جمهوریخواهان با صاحبان صنایع بزرگ ارتباط دارد سعی در تنشآفرینی میکنند و دموکراتها ملایمتر هستند اما من معتقدم در مورد سیاست آنها ایران تغییری حاصل نمیشود جمهوریخواهان و دموکراتها در مورد مسایل هستهای معمولا متفقالقول هستند.
آمریکاییها چه جمهوریخواه و چه دموکراتیشان منافع ملی برای آنها نهادینه شده است بنابراین خیلی تغییرات قابل توجهی در افکار سیاسی ملاحظه نمیکنیم مخصوصا در بعد سیاست.
آقای قنبری چشماندازی که از روابط سیاست خارجی ایران میبینید، چگونه است؟ - چشمانداز روابط ایران و آمریکا خیلی مثبت ارزیابی نمیکنم، با توجه به اتهاماتی که هر دو کشور به یکدیگر میزنند نمیتوان امیدوار به روابط معتدل بود. کسانی که در روابط ایران و آمریکا صاحبنظرند معتقدند بهترین وضعیت این روابط کنترل تنش موجود است و این که دو کشور اجازه ندهند تنش بیش از ا ین شود و طراحی یک روابط خوب و حتی مادی در مجموع غیرممکن است.
رقابتها در منطقه همچنان وجود خواهد داشت و آمریکا به دنبال یک سری ارزشهای خاص است که ایران به ارزشها انتقاد دارد بنابراین آن تنشها همچنان ادامه خواهد داشت.