آرات حسینی کودک ورزشکار ایرانی سالها پس از جلب توجه با حرکات عجیب و غریب و خارقالعادهاش در صفحه اینستاگرام حالا تبدیل به یک موضوع جنجالی و قابل بحث در میان رسانه های ایرانی شده است. البته محور بحث ها نه خود آرات که بیشتر پیرامون پدر اوست؛ چهرهای که با کشف استعدادهای بدنی خاص فرزندش او را در مسیری خاص و دشوار هدایت کرده و همپای او در ریاضت هایی که برای کودکی در سن و سال آرات غیرطبیعی است، پیش رفته است.
آنچه که از آرات باقی مانده تصاویر مختلف و ویدئوهای پرشمار از تلاش او برای انجام ماموریت های سخت بدنی است و موفقیتی که او را تبدیل به یک چهره بینالمللی کرده تا امروز او در کشوری دیگر به دنبال سرنوشتی باشد که پدرش در ذهن دارد؛ اینکه آرات را تبدیل به یک فوتبالیست مطرح جهانی کند.
چهره فتوژنیک و میمیک صورت این کودک ایرانی در جلب توجه او کمک کرده ؛کمااینکه ویدئوهای همرسانی شده او در صفحات بزرگی همچون صفحه رسمی باشگاه بارسلونا حتی بیش از ویدئوهای بازیکنان بزرگ این تیم مانند لیونل مسی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. با این وصف آرات با وجود اینکه هنوز فاصله زیادی تا حضور در یک تیم فوتبال ایرانی و یا خارجی دارد بیش از بسیاری از فوتبالیست های ایرانی و حتی جهانی برای خود مخاطب و طرفدار جمع کرده است و به همین سبب هم هست که بحث های مربوط به او و مجادله اخیر سه ضلعی او، امیر تتلو و علی کریمی بیش از هر خبر دیگری در حوزه فوتبال مورد توجه قرار گرفت. حالا و در پی این توجه مضاعف پای افراد مختلف به صحنه اظهارنظر باز ؛ اظهارنظرهایی اغلب منفی که حالا بخش اعظمی از آنها پدر آرات را نشانه میرود.
با توجه به فضای جدید ناشی از تسلط شبکه های اجتماعی بر زندگی بشر، هنوز نمی توان به طور قطعی نظر داد که آیا آنچه که بر آرات گذشته (و بر خلاف طبیعیات یک کودک هشت ساله است) در نهایت به سود او خواهد بود و یا احتمالا از وی در آینده یک نوجوان سرخورده خواهد ساخت اما شاید بشود او را برخی از بازیگران مشهور در سن کودکی مقایسه کرد، بچههایی مثل عدنان عفراویان، بازیگر شخصیت باشو اصلی فیلم غریبه کوچک، که به ناگاه در سینمای ایران مطرح شد و پس از یک نقش به فراموشی سپرده شد و پس از قد کشیدن و تغییر چهره کسی دیگر سراغش را نگرفت. در این مقایسه همچنین می شود رابطه آرات با پدرش را شبیه به ارتباط یک کارگردان با یک بازیگر کودک در نظر گرفت. کسی که مشغول صحنه گردانی است و کودکی که صحنه را با استعدادهای عجیب و غریب و جست و خیزها و صورت معصومش پر می کند.
در این بین اما چیزهای قابل توجه دیگری هم هست. شکم تکه تکه شده و علاقه ای که پدر آرات به نمایش آن دارد. دستاوری که رسیدن به آن سختی شدیدی را می طلبد. شدتی که شاید در توان یک کودک در این سن و سال نباشد و این نقطه آغاز زیر سئوال بردن این دوگانه پدر-پسری از سمت نویسندههایی است که پیشگوییشان منفی و ترساننده است.
البته ، شاید ماجرای اصلی آینده آرات نباشد که برند او(آرات جیم) برنده امروز است؛حتی اگر برخلاف پیشبینیهای پدر هیچ قلهای را در فوتبال فتح نکند و این ریاضت انفرادی و این بزرگنمایی هرگز ره به جایی نبرد.
آرات پسر نابغه ای که با تلاش پدر دلسوزش داره برای موفقیت های آیندش برنامه ریزی می کنه و سرسختانه تلاش می کنه
این جای تحسین داره نه تحقیر و سرزنش....
خیلی از پدر و مادرها اینقدر به استعداد بچه شون اهمیت نمیدن .
چرا از دید منفی به موضوع نگاه می کنید
اکثر آدمهای بزرگ که به خواسته هاشون رسیدن توسط پدر و مادرهای دلسوزی که به علاقه و استعدادشون احترام گذاشتن ، حمایت شدن
از خود گذشتگی و تلاش یک پدر برای موفقیت های آینده پسرش رو اسمشو میذاریم طمع پول و شهرت!!!!
واقعا چه اتفاقی افتاده که مردم ایران همه چیز رو دوست دارن از جنبه منفی ببینن و از پیشرفت دیگران نه تنها شاد نشن بلکه ...
اگه زنده بمونیم، ک فک نکنم
البته انسان با امید زندس
چه بسا افراد خیلی خیلی زیادی هستند که در سنین بالا افسوس میخورند که بخاطر شرایط موجود یا سهل انگاری خودشون به اون چیزی که استعداد و علاقه شو داشتن نرسیدن و ازین بابت همیشه حسرت می خورند .
همه آدم ها بزرگ و کوچیک از وقت گذاشتن برای کاری که استعدادشو دارن و بخاطرش آفریده شدن لذت می برند و احساس رضایتمندی می کنن
تلاش برای رسیدن به اون چیزی که بهش علاقه داری باید از کودکی به بچه ها آموزش داده بشه و این هیچ مغایرتی با کودکی کردن و دنیای کودکانه بچه ها نداره
مطمئنم آرات الان از هم سن و سالهای خودش که بیشتر وقتشون رو تو گوشی یا جلوی تلویزیون می گذرونن شادتر ، با اعتماد به نفس تر و سرزنده تره ....
با این وضعیت شهر زدگی کدامیک از ما کودکی می کنیم! و با کدام امکانات
در هر حال والدین طراح جاده اینده همه ما هستند و به کسی ربطی ندارد
دیده شدن یکی از اهداف جامعه امروز است و پولدار شدن هم ارزوی همه ما
بنظرم پدر آرات یک پروژه کار افرینی را پیش می برد.
اتفاقا امروز ارات در مدارس لندن تحصیل می کند و براحتی انگلیسی حرف می زند و محرومیتی ندارد
انچه که برای اراد دارد مشکل درست می کند درگیر کردن این کودک در درگیری های بسیار بزرگتر از خودش است که این کودک را ازار می دهد و از نظر عاطفی ضربه می خورد
به پدر آرات توصیه می کنم پای این بچه را از این بازی ها بیرون بکشد و بگذارد در تمرینات فوتبال بدور از حاشیه پیش برود
ازهمه توصیه های مثبت شما عزیزان باید درس ها گرفت
آیا فرزند۸ساله شما در زندگی روزمره ارتباطات کودکی با همساله های کودک دختر و پسر هشتساله یعنی گروه همسالان خود را دارد!!!!؟؟؟؟؟
آیا اگر مسیر زندگیش راه دیگری رفت و در روزگار جوانی و شکفتن از شما پرسید که چرا من به جای غنچه تازه شکفته و نهالی جوان همچون درختی تناور اما میانسالم و و پرسید لذن کودکی و نوجوانیم کو؟؟؟چه پاسخی دارید؟؟
از کجا می دونید که پدرش بیشتر از پدرهای دیگه با پسرش بازی نمیکنه یا اجازه کودکی کردن بهش نمیده؟؟!!!!
ما مردم ایران متاسفانه به صورت صفر و صد یا سیاه و سفید قضاوت می کنیم
با یه برنامه ریزی درست بچه ها می تونن هم کودکی کنن و تو دنیای کودکی در جهت استعدادشون هم پیشرفت کنن
من تو مصاحبه ها و برنامه هایی که از آرات دیدم اونو پسرو خیلی سرزنده تر و شادتر از بچه های دیگه دیدم و افراد زیادی رو دیدم که با حمایت پدر و مادرشون الان در رشته ای که استعدادشو داشتن الان در جایگاهی هستند که احساس رضایت میکنن
مهم نیست در چه زمینه ای استعداد دلریم مهم اینه که وقتی به چیزی که بخاطرش آفریده شدیم می رسیم احساس رضایتمندی می کنیم