شاهدان عینی به پلیس گفتند دقایقی قبل برادر این مرد افغانستانی به ملاقات او آمده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات برای دستگیری برادر مقتول بهنام رحیم آغاز شد. ساعتی بعد خانه رحیم شناسایی و مأموران راهی محل شدند. اما مشخص شد وی و همسرش فریبا شبانه خانه را ترک کردهاند.
با این حال ردیابیها ادامه یافت و سرانجام یک هفته بعد متهم بازداشت شد. مرد افغانستانی ضمن اعتراف به قتل برادرش گفت: اختلاف من و برادرم بر سر فریبا بود. چند سال قبل وقتی در افغانستان بودیم، من فریبا را دیدم و عاشقش شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. مدتی بعد متوجه شدم برادرم هم عاشق دختری شده اما نمیدانستم آن دختر همان فریبا است وقتی ازدواج کردم بعد از مدتی از رفتارهای کریم فهمیدم که عاشق فریبا است بههمین خاطر هم تصمیم گرفتم با همسرم به ایران بیایم. میخواستم خودم و همسرم از آنجا دور باشیم. اما برادرم که فکر میکرد من فریبا را از دست او گرفتهام کینه مرا به دل گرفته بود.
یک سال و نیم از این ماجرا گذشته بود و من هیچ خبری از برادرم نداشتم تا اینکه متوجه شدم به ایران آمده است. من حتی با خانوادهام در تماس نبودم که مبادا کریم ردی از من پیدا کند. یک روز یکی از هم ولایتی هایم را دیدم و او به من گفت برادرت به ایران آمده و دنبال تو میگردد. کسی نمیدانست اختلاف من و کریم بر سر چیست و فکر میکردند اختلاف مالی داریم. اما یک روز متوجه شدم برادرم خانهام را پیدا کرده و به سراغم آمده است. هر چند وقتی فریبا در را بازکرده و گفته بود که من نیستم او هم رفته بود اما همین آمدنش من را بشدت عصبانی کرد.
متهم گفت: از طریق هم ولایتیام خانه کریم را پیدا کردم و به آنجا رفتم. گفتم چرا به ایران آمدهای و میخواهی زندگی مرا خراب کنی؟ اول گفت که به خاطر کار کردن به ایران آمده اما وقتی دوباره ماجرای اختلاف گذشته را به زبان آورد درگیری بین ما بالا گرفت او به من حمله کرد که من را بزند. از شدت عصبانیت ضرباتی بر بدنش وارد کردم و بعد هم بلافاصله به خانه برگشتم.
مرد جوان گفت: من از مرگ برادرم بسیار ناراحتم.همه اعضای خانوادهام میدانند که من آدم آرامی هستم و هرگز به کسی آسیبی نزدهام.
همسر متهم نیز گفت: من از علت دعوای شوهرم و برادرش خبر نداشتم . فکر میکردم شوهرم از اینکه بشنود برادرش بهدنبال او آمده است خوشحال میشود ولی نمیدانستم کار به قتل میرسد. بعد از گفتههای متهم، کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. هرچند پدر و مادر متهم اعلام گذشت کردند اما او به لحاظ جنبه عمومی جرم بزودی پای میز محاکمه میرود.