نشریه نیوزویک در تحلیلی درخصوص انگیزهها و گمانههای پشت طرح بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی به رغم مخالفتها مینویسد: « دیوید فریدمن، سفیر آمریکا در اسرائیل قرار است به نشستی میان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، بنی گانتس، وزیر جنگ و گابی اشکنازی، وزیر خارجه دولت نتانیاهو برود. هدف از این نشست حل اختلافات میان مواضع نتانیاهو و گانتس/اشکنازی در خصوص مساله الحاق یکجانبه کرانه باختری است؛ اراضی که ۵۳ سال قبل در همین روزها توسط اسرائیل تصرف شدند.
این نشست دومین باری خواهد بود که فریدمن دست به مداخله مستقیم در امور داخلی اسرائیل به شکل و روشی که هرگز قبلا انجام نشده، میزند. این پذیرفته شده که سفرای آمریکا همواره چهرههایی بسیار مطرح در اسرائیل هستند اما هرگز تا کنون در مناقشات مربوط به داخل دولت این رژیم خودشان را درگیر نکردهاند و مطمئنا هرگز به دنبال اصرار بر نقطه نظری مغایر با مواضع اتخاذ شده از سوی دولتهای متوالی آمریکا در ۵۳ سال گذشته نبودهاند.
موضوع این نشست این بوده که آیا اسرائیل باید به طور یکجانبه دست به الحاق کرانه باختری بزند و در این صورت چه حجمی از آن را الحاق کند. حزب آبی و سفید بر طبق توافق ائتلافی که با حزب گانتس امضا کرده قبول کرده که با بخش مربوط به الحاق ها در به اصطلاح طرح صلح دونالد ترامپ موافقت کند. در این طرح تشکیل کشور فلسطینی نیز در نظر گرفته شده است. تا به امروز گانتس و اشکنازی از کلیت طرح ترامپ حمایت کرده و با هر گونه اقدام یکجانبهای که بخشی از یک فرآیند گستردهتر نباشد مخالفت کردهاند. با این حال به نظر می رسد دولت ترامپ نسبت به اینکه چطور این مسیر را ادامه دهد دچار اختلاف شده است. فریدمن به نظر میرسد که نیروی محرکی در میان حامیان اجازه به اسرائیل برای اجرای این الحاق بدون هیچگونه فرآیند صلح با فلسطینی ها است.
در حال حاضر هیچ کس درباره کرانه باختری یا شهرکها صحبت نمیکند پس چرا اسرائیل آن را مطرح می کند؟ چرا اسرائیل میخواهد قایقش را در وسط یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی و سلامتی جهان حرکت دهد؟
در واقع این سوالی است که باید پاسخ داده شود؛ چرا حالا؟ یکی از وعدههای انتخاباتی اصلی نتانیاهو اجرایی ساختن این طرح الحاق بوده او مدعی است که به اصطلاح طرح صلح ترامپ اجازه به الحاق یکجانبه از سوی اسرائیل میدهد. نتانیاهو با این توضیح به دنبال جلب نظر پایگاه حمایتی راستگرایش بوده است؛ آنهایی که معتقدند "خدا سرزمین اسرائیل را به مردم یهود داده و هیچ کس نباید هیچ بخشی از آن را از ما بگیرد." برای آنها نمادگرایی مهم بوده و به این معنی است که هرگز نمیشود بر سر این سرزمین مذاکره کرد.
امروز در حالی که شانس انتخاباتی دونالد ترامپ هر چه بیشتر با اما و اگر روبرو می شود، چارچوب زمانی اقدام در قبال طرح الحاق نیز می تواند بسیار محدود باشد. چرا نتانیاهو که هرگز عمل به وعده های انتخاباتی خود را در اولویت نگذاشته، قصد انجام این اقدام عمدتا نمادین را که کمکی به امنیت اسرائیل نمی کند دارد در حالی که تا کنون از عملی ساختن طرح الحاق سرباز زده است؟
برخی می گویند نتانیاهو هرگز عملا طرح الحاق را اجرا نخواهد کرد. ایهود باراک، نخست وزیر سابق اسرائیل یکی از این افراد است. چند روز پیش باراک اظهار کرد: نتانیاهو آن کار را نخواهد کرد. من او را از سن ۱۹ سالگی میشناسم. او برای تصمیمهای بزرگ ساخته نشده است.
برخی دیگر نیز می گویند نتانیاهو با علم به این که محاکمه اش در دست آغاز است، نمیخواهد در تاریخ صرفا به عنوان یک نخست وزیر موقتی ثبت شود که در پایان سمتش راهی زندان میشود.
شاید نتانیاهو به دنبال یک ژست بزرگ است تا بگذارد نامش به عنوان نخست وزیری که بخشی از به اصطلاح سرزمین موعود اسرائیل را ملحق ساخت ثبت شود.
البته برخی افراد بدبین هم معتقدند این صحبت از الحاق یکجانبه ممکن است یک دام برای رفتن به سمت برگزاری انتخابات جدید باشد و مدعی هستند که حزب آبی و سفید برنامه نتانیاهو برای الحاق را دفع کرده است. نتانیاهو در این انتخابات جدید می تواند امیدوار به دستیابی به یک دولت راستگرای با اکثریت مطلق (بر خلاف دولت ائتلافی فعلی) باشد به نحوی که او را قادر به تصویب قوانینی برای حفاظت از خودش در برابر هر گونه پروندههای آغاز شده پیگرد قضایی سازد.
برنامهها و انگیزههای واقعی نتانیاهو مشخص نیستند. همچنین انگیزهها و برنامههای واقعی دونالد ترامپ هم مشخص نیستند. اگر ترامپ چراغ سبز را نشان دهد و نتانیاهو طرح الحاق را اجرا نکند، باعث خشم بخش بزرگی از پایگاه حامیان سیاسی خود میشود؛ اگر او الحاق را اجرایی کند، بخش عمده کشورهای جهان از او خشمگین خواهند شد. در این سرنوشت مضحک یک نفر که میتواند احاق یکجانبه کرانه باختری را متوقف کند ابومازن (محمود عباس)، رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین است. همه کاری که او میتواند انجام دهد این است که غرورش را ببلعد، با دونالد ترامپ تماس بگیرد و بگوید: ما از برگزاری نشست و بحث درباره طرح صلح آمریکا خوشحال خواهیم شد. این سناریو کمترین احتمال را دارد.»